کجا رفتی؟
- کبوتر جان، کجا رفتی؟ - نمیآیم، نمیآیم.
بیا بر بام ما بنشین. بگو بامت صفایش کو؟
برایت دانه میریزم، بگو شهر پُر از دودت.
توتوک، توک توک، توتوک برچین. هوایش کو، هوایش کو؟
کبوتر جان، بیا با من تمام بامها: یک باغ،
صفایی، گفتگویی کن. درختان: لولههای دود!
هوایی در گلو انداز به جای برگ و گل دارند
بَقو، بَق بَق بَقویی کن. همه منگولههای دود.
کبوتر جان، دلم تنگ است، بقو، بق بق بقو گویم
بزن چرخ و بخوان آواز ولی در باغهای نور،
بیا تا بر پر و بالت نه در شهر سیاه تو،
کِشم دستی، ناناز ناز ناز. شلوغ پُر دادار، دور دور!