بازی‌های مشارکتی

در این بازی‌ها کودکان هدف مشترکی را پی می‌گیرند. نمونه‌هایی از این بازی‌ها خانه‌سازی، جور کردن پازل یا لذت بردن از بازی نمایشی است. کودکان در این بازی‌ها با هدف ساختن، تلاش برای رسیدن به هدف رقابتی، نمایش موقعیت‌های بزرگسالان و زندگی گروهی یا اجرای بازی رسمی شرکت می‌کنند. میلدرد پارتن[1] در سال 1932 در مؤسسه‌ی رشد کودک، وابسته به دانشگاه  مینه سوتا[2]، شش فاز برای مشارکت کودکان در بازی درنظر گرفت که نظر مخاطبان پرشماری را جلب کرد. شش مرحله‌ی آن عبارت است از: بازی بی هدف، بازی انفرادی، بازی تماشاگرانه، بازی موازی، بازی تعاملی و بازی مشارکتی/رقابتی[3]. طبق نظریه‌ی او هنگامی‌که کودکان بزرگ‌تر می‌شوند و مهارت‌های ارتباطی بیشتری به دست می آورند، بازی‌های تک‌نفره‌ی آن‌ها اجتماعی‌تر می‌شود. با رشد بازی‌های اجتماعی، بازی‌های مشارکتی در صدر تقسیم بندی‌ها قرار می‌گیرند.

بازی‌های مشارکتی

در آموزک بخوانید: آیا بازی‌ های رقابتی برای کودکان خوب است؟

بازی مشارکتی، اجتماعی شدن مثبت را به دنیای کودک وارد می‌کند. مشارکت، رفتاری آموختنی است که به‌ویژه در دوران کودکی پرورش می‌یابد و قابلیت رشد و تغییر دارد. وابستگی به دیگران و ایجاد ارتباط مؤثر بر پایه‌ی مشارکت ایجاد می‌شود. کودک باید بیاموزد به دیگران احترام بگذارد و برای برآوردن نیازهای فوری‌اش خودگردان[4] باشد و به مشارکت مؤثر و بازی با افراد گروه تمایل نشان دهد. بین این‌که بخشی از گروه باشی و هنوز هویت خود را حفظ کنی، توازن وجود دارد. مشارکت از طریق ارتباط مؤثر، توافق دوطرفه، صداقت فردی، بازی منصفانه و کار گروهی ایجاد می‌شود.

بازی‌های مشارکتی

کودکان با رشد هیجانی و اجتماعی، از چهار تا پنج سالگی، مهارت‌های ورود به بازی‌های مشارکتی را می‌آموزند. آن‌ها یاد می‌گیرند که درباره‌ی بازی یا وسایل بازی ایده‌هایی را مبادله کنند. هم‌چنین نقش‌هایی را در بازی تعیین کنند و بپذیرند. امکان دارد قوانین بازی بسیار دقیق نباشد، اما آن‌ها می‌آموزند که به قوانین احترام بگذارند و بازی مشارکتی داشته باشند. همان‌طور که کودکان می‌آموزند به حقوق دیگران احترام بگذارند و برای بازی با وسایل یا افراد اجازه بگیرند، مهارت‌های اجتماعی آن‌ها نیز رشد می‌کند. آن‌ها هم‌چنین برای بازی با اسباب‌بازی‌ها تمایل بیشتری برای مشارکت با یک‌دیگر پیدا می‌کنند. کودکان با وجود دیدگاه خودمحوربودنِ خود، به طرف درک اهمیت قوانین اجتماعی برای ایجاد دوستی حرکت می‌کنند. آن‌ها در بازی‌های مشارکتی بازی با قوانین را آغاز می کنند و متوجه می‌شوند زندگی قوانینی دارد که همه باید رعایت کنند.

در آموزک بخوانید: بازی درمانی چیست و چه اثری بر کودکان دارد؟

ایجاد فرصت برای بازی‌های آزاد،[5] که رقابتی نیستند و کودکان آزادانه آن‌ها را برمی‌گزینند، برای رشد اجتماعی در احساس برابری، پیوستگی و توجه به دیگران ضروری است. کودکان به ارزش سازش پی می برند و به این درک می‌رسند که می‌توانند دنیا را از دیدگاه دیگران نیز ببینند. بازی مشارکتی رفتار سالمی به وجود می‌آورد که موجب می‌شود کودکان ارتباط مؤثری برقرار کنند، تفاوت افراد را بپذیرند و توانایی اعتماد به دیگران در آن‌ها رشد کند. کودکان هنگام کارهای مشارکتی بهتر می‌آموزند و درباره‌ی خودشان احساس بهتری پیدا می‌کنند، زیرا ارزش آن ها بر اساس رقابت نیست. بازی‌های مشارکتی موجب می‌شود کودکان با یک‌دیگر کار کنند، بدون اینکه دشمنی در بین آن‌ها ایجاد شود.

فواید آموزشی بازی‌های مشارکتی[6]

 

بازی‌های مشارکتی

1. بازی مشارکتی موجب کاهش پرخاش‌گری می‌شود.

2. مهارت‌های جامعه‌پسند (مانند به اشتراک گذاشتن و کمک کردن) را افزایش می‌دهد.

3. سرگرم‌کننده و لذت‌بخش‌اند! کودکان این بازی‌ها را به بازی‌های دیگر برتری می‌دهند؛

4. همه‌ی فواید یادگیری مشارکتی را دارند، زیرا به همان شکل‌اند؛

5. مهارت‌های ارتباطی کودکان اوتیسم و منزوی را افزایش می‌دهند؛

6. فراگیرند و "حس تعلق" را افزایش می‌دهند؛

بازی‌های مشارکتی


خرید کتاب‌های 101 بازی از کتاب هدهد


7. موجب هم‌دلی می‌شوند؛

8. موجب رشد مهارت در حل مسئله می‌شوند؛

9. موجب آمادگی در یادگیری مشارکتی با راهبردهای آموزشی می‌شوند؛

10. فرصت استراحتی برای دورشدن از رقابت‌های افراطی فراهم می‌آورند (رقابت، احساس ناخوشایند از جمله اضطراب و نابرابری به‌همراه دارد)؛

11. از پریشانی هیجانی و شرم و فرومایگی، که ممکن است در شرایط رقابت ایجاد شود، جلوگیری می‌کنند؛

12. هویت گروهی را تقویت می‌کنند و مانع می‌شوند پارتی بازی و تبعیض در گروه ایجاد شود؛

13. موجب فعالیت پرتحرک و رشد مهارت‌ها در محیط سالم روان‌شناختی می‌شوند؛

14. کودکان را برای مشغول‌شدن در کار و شرایطی که برای کار گروهی لازم است، آماده می‌کنند؛

15.  با ساده‌ و لذت‌بخش‌کردن همکاری، دوستی را پرورش می دهند؛

16. هنجار جدیدی آموزش می‌دهند: مشارکت در مقابل رقابت. این مورد فضای مثبت اجتماعی ایجاد می کند که به کودکان احساس امنیت و لذت می دهد؛

17. موجب خوش‌قلبی می شوند و قدردانی دوطرفه و حس دوست‌داشتن و مهربانی ایجاد می‌کنند؛

18. به کودکان فرصت می‌دهند صفات درونی‌شان را برای مشارکت نشان بدهند که موجب حس آرامش می‌شود؛

19. مهارت‌های مشارکت با دیگران را به کودک می‌آموزند: مشارکت در مهارت، ضرورتی است که هزاران فایده دارد و برای برقراری درست ارتباط اجتماعی، موفقیت در کار و زندگی آرامش‌بخش در جامعه‌ی بزرگ‌تر لازم است؛

20. مهربانی و بی‌طرفی را آموزش می‌دهند و با همکاری به جای تقابل، موجب افزایش برون‌دهی کاری می‌شوند. بنابراین، همکاری صلح‌آمیز و برابرِی اجتماعی را در جامعه‌ی جهانی قرن بیست و یک الگوسازی می‌کنند. به بیان دیگر، بازی‌های مشارکتی دنیای بهتری می‌سازند؛ دنیایی که در آن همه‌ی افراد سود می‌برند: هم کودکان و هم بزرگ‌سالان.

ویراستار:
Submitted by editor69 on