لیدا شجاعی
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با لیدا شجاعی را مشاهده کنید.
در «دارودستهی کبوترهای اصیل با جرم و جنایت مبارزه میکنند»، کبوترهایی برگزیده میشوند تا مجرمان شهرشان را شناسایی و با آنها مبارزه کنند.
یکشنبه, ۲۳ بهمن
کتاب «دزدان دریایی به مدرسه نمیروند» کتابی روانکاوانه است و به دورهی مهم گذار از مهدکودک به مدرسه میپردازد. شخصیت اصلی این داستان دختربچهای بسیار شلوغ و پرهیاهوست. او در اولین روز مدرسه، برای رفتن به مدرسه کاملاً آماده است، ولی در هیئت یک دزد دریایی شجاع! این دزد دریایی شجاع هویت او در مهدکودک است و مشکل از همین جا آغاز میشود. او با همین هیئت خود را متعلق به همان مکان سال گذشته یعنی مهدکودک میداند و به مربی مهدکودک هم بسیار دلبسته و علاقهمند است. فرایند دشواری در این داستان طی میشود تا شخصیت اصلی داستان بهجای رفتن به مهدکودک به مدرسه برود و این مکان را به عنوان فضایی جدید برای آموختن بپذیرد. امیلی باید از قالب یک دزد دریایی شجاع بیرون بیاید و به فضانوردی قوی و شجاع تبدیل شود. او در نهایت پیروز میشود. در این اثر، رفتار مربی مهدکودک و معلم جدید و حتی همکلاسیهای جدید منطقی و در عین حال، مهرورزانه و بر اساس روشهای روانکاوانهی نوین طراحی شدهاند.
سه شنبه, ۲۷ دی
نخستین صفحهی کتاب «شیری در پاریس» را که باز میکنید یک نقشه میبینید. روی نقشه نوشته شده است: نقشهی پاریس. اما در این نقشه فقط چند مکان در شهر پاریس مشخص شده است. نکتهای در این نقشه هست و آن اینکه مسیرها با مسیریاب روی آن مشخص شدهاند. اگر روی نقشه بیشتر تأمل کنید، متوجه میشوید که مسیر از ایستگاه قطار آغاز شده و به ترتیب به سنت ژرمن و مرکز ملی فرهنگ و هنر و پل هنرها و موزهی لوور و کلیسای قلب مقدس و برج ایفل رفته و در میدان دونفهقوشقو به پایان رسیده است. اما چرا این مسیرها مشخص شدهاند؟ با دیدن این نقشه، خواننده کنجکاو میشود کتاب را ورق بزند و از ماجرای آن باخبر شود!
دوشنبه, ۲۶ دی
در کتاب «کوه»، به زبان ساده، مراحل تفکر انتقادی، در قالب داستانِ کودک بیان میشود.
چهارشنبه, ۲۳ آذر
آموزش و پرورشی کارا و ثمربخش است که ضعفها را تبدیل به توانایی و تواناییها را برای خلق دنیای بهتر برای همهی انسانها چند برابر کند. در کتاب «بیشتر از بازی»، روشها، فعالیتها، ابزار و فضاهای پیشنهادی با توجه به علاقههای گوناگون کودکان طراحی شده است، آنگونه که آنها را با چرایی آنچه انجام میدهند بهخوبی آشنا کند و به یادگیری پایدارتری برساند. فعالیتهای پیشنهادی در کتاب «بیشتر از بازی»، توانمندیهای کودکان را آشکار میکند.
چهارشنبه, ۱۶ آذر
ماریت تورنکِویست[1]
سخنرانی مسکو
مادرم نخستین پل ارتباطی من را با کتاب برقرار کرد. ما در خانهی قدیمیمان در اوپسالای سوئد[2]، روی کاناپه مینشستیم و او برای من و برادرم داستان میخواند. صدای آرام او و دامن گرماش و تصویرهای کتابهایی را که در آنها گم میشدم، به یاد دارم.
من و مادر و برادرم به هم بسیار نزدیک بودیم. خانهی ما پر از کتاب بود؛ چون مادرم ترجمه میکرد و مینوشت، و پدرم فرد تحصیلکردهای بود و ادبیات اسکاندیناوی[3] درس میداد.
چهارشنبه, ۹ آذر
در این بازیها کودکان هدف مشترکی را پی میگیرند. نمونههایی از این بازیها خانهسازی، جور کردن پازل یا لذت بردن از بازی نمایشی است. کودکان در این بازیها با هدف ساختن، تلاش برای رسیدن به هدف رقابتی، نمایش موقعیتهای بزرگسالان و زندگی گروهی یا اجرای بازی رسمی شرکت میکنند.
سه شنبه, ۲۴ آبان
در بازی سرگرمکنندهی پرش با گونی[1] کودکان میپرند تا به خط پایان برسند. آنها هر دو پایشان را در یک گونی میگذارند و آن را تا کمر، بالا میکشند و میپرند. شکل سادهی این بازی، به کودکان امکان میدهد در هر محیط بازی که قرار دارند، فعالیت داشته باشند و از بازیگوشی لذت ببرند! هرچه شمار شرکتکنندگان در این مسابقه بیشتر باشد، بازی جالبتر میشود. در این بازیِ سرگرمکننده، بازیکنان درحالیکه پاهایشان در گونی جای گرفته است به طرف خط پایان میپرند. پرش با گونی، یک بازی گروهی عالی است که میشود بهعنوان یک برنامهی شاد و سرگرمکننده برای جشن تولد کودکان در فضای آزاد نیز در نظر گرفت.
سه شنبه, ۱۷ آبان
در قرن نوزدهم ریاضیدان فرانسوی، ادوارد لوکاس [1]، مطلبی دربارهی این بازی[2] چاپ کرد. در نقطهبازی دو یا تعداد بیشتری از افراد با مداد و خودکار روی برگهی کاغذ، بازی میکنند. بازیکنان برای خط کشیدن بین دو نقطهی مجاور، به نوبت عمل میکنند. فردی که چهارمین و آخرین خط را در مربع می کشد، آن مربع را میبَرد. بازی تا جایی ادامه پیدا میکند که همهی مربعها کامل شوند.
یکشنبه, ۱ آبان
از قرار معلوم، بازی با دست، از زمانی که انسان هست، وجود دارد. پیدایش دقیق بازی "سنگ، کاغذ، قیچی"، به بازیهای با دست در چین مربوط می شود و اگرچه اسناد اولیهی بسیار اندکی برای آنها وجود دارد، حدوداً به دو هزار سال پیش برمی گردد.
دوشنبه, ۲۵ مهر
"نون بیار کباب ببر"، با نامهای متفاوت (دستهای قرمز، ضربه با دست و... گوجه قرمز در شمال انگلستان[1]) بازی میشود. این بازی، دو نفره است.
چهارشنبه, ۲۰ مهر
کتابخواندن توانمندی بزرگ و مهمی است. اگر مرتب برای کودکان از بدو تولد کتاب بخوانیم، بچهها برای رفتن به مهد کودک و مدرسه و برای برقرارکردنِ ارتباطات و رویارویی با مسایل روزانه، بهتر آماده میشوند. در زیر دلیل آن را توضیح میدهیم:
یکشنبه, ۱۷ مهر
فرفرهبازی از بازیهای سنتی کودکان درهند و پاکستان است؛ کودکان در گذشته علاقهی فراوانی به این بازی داشتند، اما امروزه به دلیل علایق دیگر اهمیت کمتری دارند. با این حال، کودکان هنوز در محلههای قدیمی به صورت گروهی فرفرهبازی میکنند. این بازی بخشی از زندگی کودکان در روستاهای هند است.
سه شنبه, ۲۵ مرداد
خانم بَجِر هر یکشنبه به کوهِ نزدیک خانهاش میرود. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هر نیازمندی کمک میکند. او شخصیت اصلی کتاب «در راهِ کوه» است؛ کتابی که به جنبههای گوناگونی از زندگی میپردازد.
سه شنبه, ۱۴ تیر
بعضیها همیشه ناراضیاند؛ نه خودشان را دوست دارند و نه اطرافیانشان را. آنها حتی از طبیعتی که در آن زندگی میکنند هم بیزارند. بچهپنگوئنی را تصور کنید که از همه چیز حتی برف هم بیزار است. امکان دارد نظر او به خود و زندگی تغییر کند؟
یکشنبه, ۱۲ تیر
طناببازی، بازی کودکان[1] است که به صورت انفرادی یا گروهی و با یک طناب، که دو سر آن دسته دارد یا گره زده شده است، انجام میشود. این بازی، که به قرن نوزدهم برمیگردد، فعالیتی دخترانه است که در محیط بیرون از خانه انجام میشود. در این بازی، دو بازیکن روبروی هم میایستند و دو سر طناب را میگیرند و آن را به شکل دایره میچرخانند و بازیکن دیگر، درحالیکه شعر میخواند یا میشمارد، از روی آن میپرد. در این بازی هنگام حرکت طناب، بازیکن وارد بازی میشود، پریدن را کامل انجام میدهد و بدون برخورد با طناب یا توقف آن از بازی خارج میشود. معمولاً پرشها در ادامهی بازی پیچیدهتر میشوند.
یکشنبه, ۵ تیر
باکستِر عاشق کتاب است و آرزو دارد که خودش هم در یک کتاب باشد. ولی درون یک داستان بودن آنقدرها هم که به نظر میرسد آسان نیست... «کتابِ باکستِر»، دربارهی عاشق کتابی است به نام باکستِر. باکستِر در کنار حیوانات دیگر زندگی میکند. او همیشه به دهکدهی کتاب میرود و درحالیکه روی گاری کوچک دستیاش چندین کتاب روی هم چیده و درون کیف و روی دستانش پر از کتاب است، با خشنودی از آنجا بیرون میآید و به خانه میرود. بعد از زمین تا سقف اتاقش را پر از کتاب میکند و لابهلای آنها به مطالعه میپردازد. او عاشق کتابهایی دربارهی گرگهای ترسناک، شیرهای شجاع، خرسهای نازنازی و خرگوشهای کوچولوی بانمک است. با خواندن این کتابها، باکستِر دوست دارد بهجای شخصیت اصلی داستانها باشد. تا اینکه یک روز آگهیای روی دیوار میبیند که در آن نوشته است: «آیا شما هم آرزو دارید در یک کتاب باشید؟ پس همین امروز در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنید.»
یکشنبه, ۵ تیر
یک روز صبح، اُتو، سنجاب کوچولو، جلوی در خانهاش یک گلولهی سبز خاردار پیدا میکند. توی آن یک موجود نرم و کرکی است که مرتب میگوید: «بیب» و صدا میزند: «مامان! مامان!» اتو نمیخواهد مامان او بشود، ولی پشمالو یواش یواش وارد زندگی راحت اُتو میشود و روزگار آرام او را حسابی بر هم میزند.
دوشنبه, ۳۰ خرداد
تیلهبازی (لاکوتی)[1] یکی از مهمترین بازیهای سنتی در سراسر هند است. این بازی با نامهای دیگر کانکا، گولی و گوتی[2] نیز شناخته میشود. این بازی از بازیهای خیابانی است و مهارتهای هدفگیری و تمرکز را افزایش میدهد.
یکشنبه, ۲۲ خرداد