محمدهادی محمدی
اسفند یا اسپند پیش از آن که نام ماه دوازدهم ایرانی شود، برای هزاران سال نام ایزد بانویی بوده است به نام سپندارمذ.
سپندارمذ در اوستایی این گونه خوانده می شود: «سپَـنتَـهآرمَـئیتی » . سپند به معنای فرهمند یا مقدس. آرمَـئیتی اما یکی از ریشه های نام زمین است.
پژوهشگر فرهنگ ایران ، رضا مرادی غیاث آبادی اصلی ترین معنای این واژه را به نقل از ل. مولتون "آرا ماتا" یا همان مادرزمین می داند. اما چرا مادر زمین؟
در فرهنگ ایرانی و در فرهنگ بسیاری از مردم دیگر، زمین جایگاه آب و آبادانی، رویش و درخت است. زمین سرچشمه همه خوراک های ماست.
هنگامی که یک دانه می کاریم و از دل او هزار دانه سر برمی آورد، او با مهر خود به ما امکان زیستن و ماندن می دهد. زمین ماه های خواب و ماه های بیداری دارد. از نیمه های مهر ماه هر سال زمین کم کم به خواب می رود و از روزهای آغازین اسفند زمین کم کم بیدار می شود. بیداری مادر زمین نشانه ای بر پایداری و تکرار زندگی است. اگر زمین در اسفند ماه بیدار نشود، خوراکی نیز برای هیچ جانداری فراهم نمی شود. پس هنگامی که مادر زمین بیدار می شود، باید بیداری او را جشن گرفت.
در میان مردمان، هیچ گروهی پیدا نمی شود که مانند کشاورزان و باغبان ها بیداری مادر زمین را در این ماه بهتر درک کنند. آن ها هنگامی که به زمین یا باغ خود می روند، آواهای رویش را می شنود که با آواز پرندگان درهم می آمیزد و مهر مادر زمین را در جان شان جاری می سازد. آیا تنها آدم ها هستند که بیداری مادر زمین را می فهمند؟ نه! جانوران بهتر از آدمیان بیداری مادر زمین را حس می کنند. شاید ما ندانیم، اما آن ها که بیش تر با جانوران سروکار دارند، می دانند هنگامی که خاک زیر پای چارپایان شروع به رویش می کند، چگونه آن ها سرخوشانه به دنبال هم می گذارند و اسفند، ماه باروری را جشن می گیرند. پرندگان نیز چنین هستند. اگر هنوز در شهرهای بزرگ و در کنار ما پرنده ای مانده است، می توانیم به کودکان خود نشان دهیم که چگونه جست و خیزهای و آوازهای این پرندگان رنگ و بویی دیگر می گیرد.
پس اسفندماه، هنگامه رویش و باوری مادرزمین، زمان مناسبی است که کودکان مان را با طبیعت آشتی دهیم. این کار چگونه ممکن است؟ پیش از هرکاری بهتر است درباره نام ماه های ایرانی و معنای آن ها با کودکان سخن بگوییم تا به ماه دوازدهم برسیم. پس از آن که از اسفند با آن ها سخن گفته شد، آن ها را به دشت و کوه ببریم و نشانه های بیداری زمین را در گرم شدن هوا و آب شدن برف ها به یادشان بیاوریم. از آن ها بخواهیم که شاخه های درختان را به خوبی ببیندد. دگرگونی هر روزه را به آن ها یادآوری کنیم. جوانه زدن و به گل نشستن ها همه نشانه های بیداری طبیعت است.
در این ماه روز بزرگ درختکاری را داریم. پانزدهم اسفند که فرا می رسد، نمادی از روز نشاندن و بارور ساختن مادر زمین است. می توانیم به کودکان از جنگل و سبزی ها و نقش آن ها در زندگی بگوییم. این کار بهتر است همراه با داستان باشد. داستان هایی که در آن جنگل و سبزی ها موضوع اصلی هستند.
اگر کودکان ما در مهد کودک و کودکستان ها هستند می توانیم آن ها را گروه گروه به پارک ها یا دشت ها ببریم و از آن ها بخواهیم که به آرامی شاخه ها و برگ های گیاهان را نوازش کنند. می توانیم از آن ها بخواهیم که با دقت بیش تری به آوازهای پرندگان گوش فرا دهند.
از نیمه اسفند ماه که گذشتیم آیین زیبای سبزه درست کردن برای نوروز را داریم. به جای این که خود کاشتن سبزه ها را بدون مشارکت کودکان انجام دهیم، این کار را به آن ها بسپاریم و تنها ما راهنمای آن ها باشیم. تا آن جا که ممکن است کوشش کنیم که سبزه ها را در ظرف هایی که دوستدار طبیعت هستند، بکاریم. کوزه ها و بشقاب های سفالی نمادی از خاک و زمین هستند و به گونه ای شگفت به ما آرامش می دهند. هرگز هنگامی که می خواهیم سبزه درست کنیم، این کار را در ظرف های پلاستیکی انجام ندهیم. مواد مصنوعی و پلاستیکی زندگی مادرزمین را تهدید می کنند و می توانیم در هنگام دانه کاشتن این موضوع را به کودکان خود یادآوری کنیم.
و آن گاه بخشی از کارمان را به این اختصاص دهیم که چه چیزهایی به جان مادر زمین آسیب می رساند. آلودن آب ها، زشت کردن چهره مهربان مادرزمین با پخش کردن زباله ها، شکستن و سوزاندن درخت ها و گیاهان، جانور آزاری و به ویژه جانورانی که آبستن هستند و چشم به راه آوردن فرزند بدترین کاری است که انسان ها انجام می دهند. با یادآوری این نکته ها به کودکان مان آن ها را دوستدار مادرزمین بار بیاوریم.