در هفته ملی کودک، جشنواره "میراث فرهنگی، گنج یادگیری" به همت سازمان میراث فرهنگی برگزار شد. این جشنواره شامل برنامه های گوناگونی بود که هدف آن ها آشنایی کودکان با میراث فرهنگی و معنوی سرزمین شان بود. این برنامه ها در قالب نمایشگاه و کارگاه های آموزشی جذاب برگزار شد.
این جشنواره با میزگردی با موضوع موزه های مشارکتی کودکان آغاز شد. در این میزگرد زهره قایینی، مدیر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان نیز شرکت داشت. قایینی با اشاره به این که امروزه در کشورهای پیشرفته موزه های کودکان، موزه های هم کنشانه یا مشارکتی هستند درباره جایگاه این گونه موزه ها در آموزش و پرورش پرداخت. قایینی اظهار داشت که یادگیری فقط با دیدن نیست روش آموزشی منتسوری هم برپایه فکر کردن با دست است. در موزه های مشارکتی کودکان نه تنها اقلام موزه را شناسایی می کنند بلکه مراحل تحلیل و تفسیر، پرسش گری و نتیجه گیری را نیز طی می کنند. موزه های مشارکتی همواره برای بازدیدکنندگان ایجاد پرسش می کند تا اندیشه ورزی را سبب شود.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در این جشنواره همچنین با برپایی"نمایشگاه – موزه تاریخ فرهنگ کودکی" تلاش کرد کودکان و دیگر بازدیدکنندگان علاقمند را به طور ویژه با تاریخ دوران کودکی و میراث فرهنگی و معنوی کودکان ایران آشنا کند.
در این نمایشگاه - موزه کتابهای درسی از دوره مکتب خانهها تا مدرسههای نو، نوشت افزارهای قدیمی، اسباب بازیهای سنتی، عروسکهای مردم ساخت، پوشاک دوره قاجار، نمودار زندگی جبار باغچه بان، عروسکهای نمایشی، ننوها و افزارهای خواب کودک به نمایش گذاشت. قصه گویی قصه مهمان های ناخوانده هم بخش دیگری از این نمایشگاه- موزه بود که کودکان بازدیدکننده را با یکی از قصه های قومی سرزمین شان که تمی سرشار از دوستی، مهربانی، مهمان نوازی و مشارکت دارد آشنا می کرد.
آنچه که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شد بخشی از گنجینه موزه فرهنگ کودکی بود که در حال حاضر تنها به شکل مجازی در دسترس است و این نمایشگاه فرصتی بود برای کودکان و خانواده های تهرانی تا با بخشی از تاریخ دوران کودکی کودکان ایران آشنا شوند.
اما اهمیت برپایی چنین نمایشگاه هایی برای کودکان چیست؟
فرزانه طاهری، سرپرست موزه تاریخ کودکی در این باره گفت: "مناسبت های فرهنگی این گونه فرصتی است تا برای چند روزی هم شده همه به فکر کاری برای کودکان و نوجوانان باشند. تمامی بخش های دولتی و خصوصی یکبار هم شده سراغی از بخش کودک ارگان خود می گیرند و گاه به ضرورت ایجاد بخش کودک و نوجوانان در نهاد خود می اندیشند. چنانکه در این هفته به عنوان نمونه در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فکر ایجاد شورای برنامه ریزی امور کودک و نوجوان در دستور کار این سازمان قرار گرفت و دکتر نجفی و دیگر دست اندکاران این سازمان از نخستین نشست این شورا حمایت کردند.
کودکان و نوجوانان ذاتا کنجکاوند و همیشه بدنبال شناخت دنیای پیرامون خود هستند. برخی موضوعات کششی بسیار برای این کنجکاوی ها دارند و برخی موضوعات علی رغم اهمیت شان کششی کمتری در کودکان برای دانستن درباره اشان در کودکان و نوجوانان ایجاد می کنند. معمولا بیشتر برنامه های این گونه مناسبت ها برپایه برنامه های تفریح و سرگرمی و گاهی موضوعات پرکشش برنامه ریزی می شوند.
تجربه برگزاری چهارده نمایشگاه با موضوع تاریخ فرهنگ، ادبیات و زندگی کودکان ایران توسط موسسه به ویژه چهار نمایشگاه که مخاطب اصلی آن دانش آموزان مدارس تهران بودند نقطه های قوت و ضعف اینگونه حرکت ها در ایجاد کشش های لازم برای توجه به میراث فرهنگی را برای ما مشخص کرده است. در این نمایشگاه – موزه تلاش کردیم تا بخشی از تاریخ زندگی کودکان را به بازدید کنندگان کودک و نوجوان منتقل کنیم. تک تک موضوعاتی که برای این نمایشگاه پیش بینی شده بود کشش لازم برای جذب مخاطب کودک و نوجوان را داشت و البته هر کدام به گونه ای. اما لازمه ورود به فضایی موزه مانند، پیش آگاهی است. مخاطب باید بداند دقایقی دیگر در چه فضایی قرار می گیرد و با چه اشیایی روبرو می شود. این پیش آگاهی البته بهتر است خیلی پیشتر از ورود او به فضای نمایشگاه موزه به او و البته مهمتر از آن به برنامه ریزان و مربیان مراکز آموزشی داده شود.
فرصت خوب دیدن و خوب شنیدن از دیگر شرایط بازدید از اینگونه نمایشگاه ها - موزه ها است. فرصتی که در هیاهوی به صف کردن دانش آموزان، شمارشان و خوردن تنقلات به همراه آورده شده و گاه دعواهای کودکانه و یا از دست دادن چیزهایی جالبی که نمی دانند چیست اما ممکن است باشد و سر آنها بی کلاه بماندسوخت می شود. و البته همراهی مربیانی که دغدغه های فرهنگی شان در زیر مسئولیت کمرشکن گم نشدن و آسیب ندیدن کودکان و سالم رسیدن شان به مدرسه رنگ باخته است.
گاه می مانی که به خواهش مربی مبنی بر ختم کلام و گزیده گویی گوشش دهی و یا پاسخ سئوال دخترکی را بدهی که وقتی به او گفته ای شما را می برم به ۵۰ سال پیش، نه ۱۰۰ سال پیش و او به ناگاه یاد مادربزرگ از دست رفته اش افتاده و اشکش سرازیر شده و تو سعی می کنی به دانستن بیشتر در مورد شیوه زندگی مادربزرگش در کودکی او را ابتدا آرام کنی و سپس از این راه بازشده به او و دوستانش درباره تاریخ فرهنگ کودکی سرزمینشان بگویی و یا واژه لعله را برای پسر کلاس دومی هجی کنی که به او گفته شده در مورد هر چیزی که دیدی بنویس و در کلاس گزارش بده و تو میدانی که او در کلاس فقط عبارات بی معنی و کج و کوله ای را می بیند که نه می تواند بخواند و نه می داند چه بوده چون او فقط شنیده و نوشته و فعل دیدن در جایی که باید می دیده مغفول مانده است.
آن ها زمان می خواهند تا بتواند دو کتاب ادبیات مکتبخانه ایی صد سال پیش را ورق بزند و خواندن و دیدن آن را تجربه کنند و یا .... اما زمان، زمانبندی و مدیریت زمان هر برنامه تنها چیزی است که در پایان هر برنامه شنیده می شود. برنامه خوبی بود! ولی ای کاش بچه ها زمان بیشتری برای حضور در برنامه را داشتند! ای کاش بجای ۱۰۰۰ نفر ۲۵۰ نفر می آمدند تا فرصتی داشته باشند برای خوب دیدن، خوب شنیدن و خوب در فعالیت ها مشارکت کردن!"
کارگاه های آموزشی:
از برنامه های دیگر این جشنواره برگزاری ۱۰ کارگاه آموزشی برای کودکان بود که کودکان در این کارگاه ها با هنرهایی مانند قالی بافی، سفالگری، معماری ایرانی یا با باستان شناس و شیوه ی مرمت آثار آشنا می شدند.
نشست «میراث فرهنگی و کودکان»
در این جشنواره نشستی نیز با عنوان "میراث فرهنگی و کودکان" برگزار شد. سخنرانان این نشست از زاویه های گوناگون به مقوله ی میراث فرهنگی و کودکان پرداختند. همه سخنرانان در این نشست بر لزوم آموزش کودکان در زمینه میراث فرهنگی تاکید داشتند.
یدالله پرمون با مقدمه ای درباره ی میراث فرهنگی ناملموس دو رویه برای حفظ و پاسداری از این میراث را درگیر کردن کودکان به صورت عملی با این مقوله و یا آگاهی افزایی کودکان درباره این میراث عنوان کرد. او سپس با معرفی طرح پژوهشی دانشنامه مصور میراث ناملموس برای کودکان از فعالان حوزه کودک برای نگارش این دانشنامه دعوت به همکاری کرد.
اردشیر صالح پور، دیگر سخنران این نشست در سخنانش از این نگره که سرپرستی میراث فرهنگی از مردم گرفته شود و به یک نهاد بوروکراتیک سپرده شود انتقاد کرد و گفت: "این امر بزرگترین لطمه را به میراث فرهنگی می زند. میراث باید به زندگی مردم باز گردد تا این فرهنگ زایای و مانایی پیدا بکند. برای این امر دو روش وجود دارد یکی این که این میراث را به کودکان منتقل کنیم. اگر جامعه ای می خواهد حیات فرهنگی خود را تضمین بکند باید کودکان را جدی بگیرد. و دیگری این که به مادران بیاموزیم. زیرا مادران فرهنگ سازند. فرهنگ کاملا یک مقوله مادرانه است. البته این امر تنها بر عهده سازمان میراث فرهنگی نیست و باید در منافع ملی ما تعریف و تبیین شود. ما هنوز در مدرسه زنگی را به نام میراث فرهنگی نداریم. کودکان ما موزه و تاریخ را جدی نمی گیرند. آنان که گذشته خود را انکار می کنند آینده خود را به توپ می بندند. او در زمینه نمایش سنتی نیز گفت اگر جامعه ایران بخواهد سبک زندگی هویت خود را باز بیابد باید بار دیگر سنت ها و آیین ها و و نمایش ها را احیا کند.
سحر ترهنده نیز در این نشست درباره ی ادبیات کودک و نقش تصویر در انتقال میراث فرهنگی صحبت کرد. او با اشاره به ظرفیت ادبیات کودک در آشنایی و آموزش کودکان و نوجوان با میراث فرهنگی گفت: "کودکان از بدو تولد با لالایی ها و هیچانه ها و مثل ها و مثل ها می توانند با میراث فرهنگی آشنا شود و در دوره کودکی و نوجوانی با کمک بازنویسی ها و بازآفرینی ها. نقش تصویر در آشنایی کودکان با میراث فرهنگی بیشتر و ملموس تر است زیرا حوزه تصویر حوزه قابل لمس تری برای کودکان است. کودکان پیش از این که خواندن و نوشتن را یاد بگیرند با کمک تصویر می توانند به طور مستقیم و بی واسطه با مفاهیم ارتباط برقرار کنند.
دوره کودکی یکی از تاثیرپذیرترین دوره هاست و ما می توانیم از ابزار ادبیات کودک علاوه بر لذت بخشی و شادی کودکان برای آموزش غیر مستقیم بهره ببریم. ادبیات کودکان سبب رشد عواطف و احساسات کودکان، گسترش تخیل کودک و سبب اعتلا فکر و قوت بخشی ذهنی کودک می شود و به همین دلیل آموزش میراث فرهنگی در قالب ادبیات نه تنها ممکن بلکه لازم و ضروری است. واژه هویت فردی و هویت فرهنگی در دوره اخیر به کلیشه تبدیل شده است. اما ما که در حوزه ادبیات کودک کار می کنیم مطمئن هستیم که با ورود تصویر و ورود میراث فرهنگی به شکل درست و اصولی به ادبیات کودکان ما می توانیم به یک هویت ملی و هویت قومی دست پیدا کنیم."
لیلا کفاش زاده نیز طرح پژوهشی مردم نگاری کودکی اقوام ایرانی را معرفی کرد. او با ارائه تاریخچه ای از علم مردم شناسی و اشاره به الگوهای مطالعه در مردم شناسی و گستردگی این حوزه، فهرستی از موضوعات را برای پژوهش در این حوزه پیشنهاد داد.
در این نشست مهرنوش فولادی درباره نقش آگاهی رسانی در کاهش جرایم میراث فرهنگی و آزاده حیدرپور درباره ریشه یابی رفتارهای نا به هنجار یادگاری نویسی در آثار و بناهای تاریخی، فریار اخلاقی نیز درباره ضرورت آشنا کردن کودکان با گویش های ایرانی صحبت کردند.