به راستی صمد، این نویسنده و آموزگار که در روزگار جوانی از میان ما رفت، برای چه در این اندازه ستایش و پرستیده شد؟ آیا هنر او بزرگ بود، یا شیوههای آموزشش انقلابی در آموزش و پرورش ایران ایجاد کرد، یا اینکه منش و زندگی او سبب این پرستش شد؟ پیش از پاسخ به این پرسشها باید گفت که صمد معمای بزرگ تاریخ دوره معاصر ایران است. آنها که در این دو دهه اخیر با تنگ اندیشی ایدئولوژیک و نفرتی کور تلاش کردند که این اسطوره را تقدس زدایی کنند، و با استدلالهایی بیپایه در پی این بودند که ثابت کنند صمد با بوق سیاست در این جایگاه نشست، بیش از هرکاری بیمایگی خود را به نمایش گذاشتند. صمد بهرنگی برآیندی از ذهنیت جامعه ایران در دوره پیش از انقلاب است. تحلیل زندگی و آثار او بخشی از تاریخ ما را روشن میسازد. آنها نیز که ماهیت وجودی اسطوره او را درک نکرده، تلاش میکنند که به معمای وجود او پاسخ بدهند، نیز راه به جایی نمیبرند. تلاش برخی از روشنفکران و همراهان صمد برای بازیابی چگونگی مرگ او ناشی از این است که این دوستان میخواهند بخشی از پاره صمد را جدای از ساختار وجودی اسطوره او تحلیل کنند.
صمد بهرنگی آموزگار انقلابی و نویسنده ادبیات کودکان، بخشی از تاریخ معاصر ایران را در خود دارد. اینبخش از تاریخ ایران نیز مثل بیشتر بخشهای آن هنوز ناشناخته است. دوره أی که او به کار آموزش و نوشتن پرداخت، یکی از پیچیدهترین دورههای تاریخ ایران است. اکنون که اندک اندک از آن دوران دور میشویم، هیجان و خشم و کینه رنگ میبازد و جای آن را خردورزی میگیرد. اکنون روشنفکران چپ و لیبرال که خود سازنده بخشی از آن تاریخ بودند، به ژرف اندیشی در برآیند کنشهای خویش پرداختهاند. آنها پس از صد و پنجاه سال درگیر بودن ایران در ستیز بین نوگرایی و سنت، اکنون به جای سیاست همیشگی دشمن یابی و همه گناهان را به گردن دشمن حقیقی یا فرضی انداختن میخواهند نتیجه رفتارهای خود را در بستر مبارزه و کشمکشهای سیاسی بشناسند. این حرکت که در دهه هفتاد از یکسو با دگرگونیهایی در ساختارهای اجتماعی ایران و از سوی دیگر با دگرگونیهای در گستره جهانی با فروپاشی اتحاد شوروی و اندیشه مارکسیسم ارتدوکس و پیشرفتهای تکنیکی در عرصه ارتباطات همراه بوده، سبب شده که موجی در ایران شکل بگیرد که خواهان بازاندیشی در گذشته خویش است. این کار اگرچه همچنان با موانع جدی روبرو است، اما آن را باید تحولی بزرگ در جامعه ایران دانست. ریشه این تحول به روزگاری دورتر برمی گردد. به هنگامی که دو یا سه نسل پیش در دوره مشروطیت نیاکان ما شروع کردند به گونه أی دیگر اندیشیدن. آنها در پی این بودند که خود را با جهان نو همسو کنند. اما چندان به درازا نکشید که عوامل متعدد بیرونی و درونی موانع جدی در راه این بازاندیشی ایجاد کردند و اجازه ندادند، نهالی که آنها کاشتند، بارور شود. پس جهت اندیشه اجتماعی و سیاسی در ایران دوباره به ساخت استبدادی رو کرد و زمینههای ایجاد مردم سالاری رشد نکرد.
صمد بهرنگی که از اسطورههای شکل گرفته در دوره پیش از انقلاب است، یکی از ابزارهای مبارزه این نسل از خود گذشته برای رسیدن به جامعه آرمانی خود بود. او برای بسیاری از جوانان دیروز نشان و نماد روزگار آرمان خواهیشان است، به همین دلیل وابستگی عاطفی به این نویسنده وجود دارد، که گاه شکل آشکار و گاه شکل مبهمی دارد. با این همه امروزه در هر محفلی که سخن از صمد پیش میآید، باز مردم میخواهند معمای وجود او را کشف کنند. سبب چنین گرایشی به آثار او ریشه در چه داشت. اگر این موضوع برآمده از آثار ادبی او بود که باید دراین روزگار هم شاهد چنین تاثیری باشیم.
این بخشی از محتوای کتاب صمد، ساختار یک اسطوره است. نگارندگان در این کتاب بر آن هستند تا اندیشه و آثار "صمد بهرنگی "را به گونه تکوینی، ساختاری و تخیل شناسی تحلیل نماید و از این رهگذر چهره اسطورهای و ادبی او را باز شناسند. آنها براین باورند: ما در این نوشتار در پی آن نیستیم که اسطورهها یا اندیشههای اسطوره ساز را محکوم کنیم، بلکه میخواهیم با شکافتن پوسته علم نمای اندیشه روشنفکران ایرانی دهههای 40 و 50 به کشف و بررسی نگرش اسطورهای آنان بپردازیم.
از نگاه آنها «صمد در جامعه ما نقش همان پهلوان افسانهها را باز میکند که از راه میرسد و با نیروهای بدکردار به ستیز برمیخیزد. او شکست ناپذیر است و هنگامی که میمیرد نیز، قهرمانی بی مرگ میشود که دیگران راهش را ادامه میدهند. بدین سان صمد اسطورهای اجتماعی است که خواستها، نیازها و آرزوهایش را در پارهای از تاریخ جامعه خود بیان میکند.
هنگامی که چهره خردمدار جامعههای معاصر کنار میرود، اسطورههای اجتماعی پیش میآیند و ابزاری برای بیان خواستههای سیاسی مردم میشوند و به گفته کارلایل: پرستش قهرمان قدیمترین و استوارترین عنصر زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان بود و در آن امید بی پایان برای اداره امور جهان میدید...
با این همه، فرآیند اسطوره سازی صمد برای جامعه سده بیستمی ما امتیازی به شمار نمیآید. اسطوره سازی صمد در هنگامی که بیش از نیم سده از انقلاب مشروطیت گذشته بود، نشانگر برخورد عاطفی روشنفکر ایرانی با تجدد یا مدرنتیه است.
در بخش نخست کتاب، علاوه بر بازنمایی سیمای اسطورهای ادبی صمد، اندیشههای اجتماعی او نیز بررسی و تحلیل میشود. در بخش دوم، تحلیل ساختاری آثار صمد بهرنگی در قالب "شخصیت شناسی"، "طرح شناسی"، "روایت شناسی "و "نشانه شناسی "به تفصیل نقد و بررسی میگردد. بخش پایانی کتاب به تحلیل و ارزیابی تخیلها یا تصاویر به کار رفته در آثار صمد اختصاص دارد.