ثریا قزل ایاغ مترجم کتاب حاضر در پیشگفتاری که در ابتدای کتاب آورده بیان کرده است که قصهگویی عمری به درازای عمر کلمه و کلام دارد. به باور او هدف قصه نه فقط سرگرمی که انعکاس دیدگاه انسان دربارهی جهان و عوامل ناشناختهی پیرامون است. او وجود چنین نگرشی را دلیل اعتبار کتاب و ترجمهی آن ذکر کرده و کتاب را نشات گرفته از تجربیات مستقیم نویسنده دانسته و جوهر آن را بهرهگیری از میراث فرهنگ قومی در آموزش و پرورش رسمی عنوان کرده است.
کتاب قصهگویی و نمایش خلاق در دو بخش و نه فصل تدوین شده که در ادامه به معرفی آن خواهم پرداخت.
در فصل اول کتاب با عنوان سنت شفاهی از قصهگویی به عنوان قدیمیترین شکل ادبیات یاد شده است. نویسنده بر این باور است که ادبیات پیشتر از صنعت چاپ و نشر در قالب قصهگویی رواج داشته و در زمان حاضر نیز علیرغم وجود رسانههای جمعی فراگیر قصهگویی به حیات خود ادامه داده است. او کارکرد قصهگویی را علاوه بر سرگرم کردن انسان، گسترش تخیل و خلق جهانی تخیلی عنوان کرده و بیان میدارد قصهگو هنرمندی است که مردم در تمام دورانها برای شنیدن قصهای از زبان او به جهان او سفر کرده تا جهان تخیلی خود را بسازند.
نویسنده با اشاره به راه بازرگانی، اهمیت قصه و قصهگویی را در مراکز بازرگانی برجسته ساخته و بر انتقال قصهها از سرزمینی به سرزمینی دیگر صحه گذاشته است. امری که از فراموشی و نابودی قصههای قومی و قبیلهای جلوگیری کرده و علاوه بر آن سهم بسزایی در گسترش و ماندگاری آنها در میان اقوام و ملل سراسر زمین داشته است.
او در ادامه با ارجاع خواننده به قصهگوهای مسیحی و قصهی قومی بر نقش قصهگویی در ترویج آیین مسیح تاکید کرده و کشیشان و راهبهها را در کسوت قصهگویانی موفق معرفی کرده که با نقل قصههای دینی سهم بسزایی در گرویدن مردم قارهی اروپا به مسیحیت داشتهاند. قصهی قومی هم به شکل دیگری پا به جهان ذهنی اقوام و قبایل مختلف گذاشته و آنها را با عناصری شگفتیساز مانند موهوم پرستی، جادوگری، پریان و شیاطین و... آشنا ساخته است.
چمبرز در این کتاب بر این باور است که قصهگویی بر اثر صنعت چاپ دچار رکود شده و قصهها از ذهن و زبان قصهگویان، در قالب حروف و کلمات به کتابهای کاغذی سفر کردهاند. این اتفاق با گردآوری قصهها و چاپ و نشر آنها توسط کسانی مانند برادران گریم، شارل پرو، لافونتن و... رقم خورده است. او عنوان میکند که هنر جدیدی پا به عرصهی وجود گذاشته که از آن به عنوان قصهخوانی یاد کرده و کارکرد آن را حفظ قصهها نه از راه شنیدن و گوش دادن که از طریق خواندن میداند. قصههایی که اگر چه دیگر از زبان قصهگویانی توانا روایت نمیشوند و به کلماتی بر کاغذی سفید تبدیل شدهاند اما همچنان جنبههای تخیلی و جادویی خود را حفظ کرده و سبب شگفتی خواننده میشوند.
فصل دوم
راهنمای انتخاب و آمادهکردن داستان
نویسنده در این فصل داستان را محور یک تجربهی اصیل قصهگویی معرفی کرده و با ارائهی چند رهنمود قصهگویان را تشویق میکند تا با استفاده از آن رهنمودها قصهی مناسب برای قصهگویی را انتخاب کرده و سپس به آمادهسازی آن برای قصهگویی بپردازند. او در ابتدا به منبع استخراج قصهها اشاره کرده و بیان میدارد که ادبیات قومی گنجینهی بیانتهایی از قصههایی است که سرشار تخیل و نیرویی سحرآمیزاند که هر قصهگویی ضرورت دارد با توجه به توان و مهارت خود به انتخاب قصهای از میان آن گنجینه دست بزند تا بتواند در نهایت تاثیرگذاری روایتش کند. او پیشنهاد میکند هر قصهگویی قصههای انتخابی خود را در دفترچهای مخصوص یادداشت کند تا بتواند به آسانی و سادگی در موقعیتهای مختلف از میان آنها دست به انتحابی شایسته بزند.
او در ادامه به آمادهکردن داستان پرداخته و عنوان میکند قدم بعدی پس از انتخاب قصهی متناسب با توانایی قصهگو و علاقه و فهم مخاطب، آمادهکردن داستان است. مدل پیشنهادی او برای این کار ساختار ملودرام داستان است تا هر قصهگویی بتواند با استفاده از آن به عنوان یک نقشهی راه قصهی انتخابیاش را برای قصهگویی به بهترین شکل ممکن آماده کند.
ساختار ملودرام از نظر نویسنده شامل موارد و مراحل زیر است:
۱. زمینه چینی
۲. بحران
۳. اوج گیری
۴. نقطهی اوج یا گرهگشایی
۵. فرود
۶. نتیجهگیری
چمبرز بر این نکته تاکید دارد که هر قصهگویی باید تمام داستانهای انتخابی خود را بر اساس این ساختار ملودرام تحلیل کرده تا در نهایت اشراف کاملی بر آن پیداکرده و بتواند روایت مناسبی از قصه را به مخاطب خود ارائه دهد.
او در پایان این فصل به قصهگو پیشنهاد دیگری هم دارد تا بایگانی مناسبی از چکیدهی تمام قصهها بسازد. در این بایگانی که در قالب کارتهایی مقوایی در ابعادی خاص آماده میشود موارد زیر خواهد آمد:
ـ عنوان داستان
ـ مشخصات کتاب
ـ ساختار ملودرام
ـ کلمات و عبارات کلیدی
این بایگانی سبب خواهد شد تا قصهگو به سادگی به قصههای انتخابی خود دسترسی داشته و با مرور هر کارت کلیت قصه را به خاطر آورده و با خیالی آسوده و ذهن و زبانی آماده پا به عرصهی قصهگویی برای مخاطب بگذارد.
فصل سوم
روش
چمبرز در این فصل با اشاره به تجربهی خانم هال به عنوان معلم دانش آموزان پایه پنجم، به اهمیت روش قصهگو در روایت قصه پرداخته و عنوان کرده است پس از انتخاب قصه و آمادهسازی آن مسالهی مهم بعدی روش قصهگویی است که در خلال آن کلیت داستان به شنوندهی قصه انتقال مییابد. او مواردی مانند: شیوهی درست نشستن، استفادهی مناسب از امکانات چهره و صورت، انتخاب صحیح کلمات، به کارگیری مناسب حرکات دست و... را در زمینهی روش بسیار مهم برشمرده و تاکید کرده است بدون توجه به این عناصر قصهگویی موفقی روی نخواهد داد. چمبرز موفقیت قصهگو را ترکیب عوامل مختلف و توجه لازم به هر کدام از این عناصر توسط قصهگو با توجه به ویژگی قصه و شرایط قصهگویی دانسته و عنوان میکند بیتوجهی یا توجه افراطی به هر کدام از این عناصر شکست قصهگو را در پی دارد.
آمادهکردن شرایط قصهگویی از جمله موارد مهمی است که نویسنده به تفصیل به آن پرداخته است. او قصهگویی را امری کاملا وابسته به شرایط دانسته و با ذکر مثالهایی از قصهگویی در کلاس درس، قصهگویی در فضای آزاد و قصهگویی در اردو، مواردی مانند موقعیت فیزیکی و روانی، زمان قصهگویی، تشویق شنوندهی قصه به خوب شنیدن و تقویت مهارتهای شنیداری خود، در اختیار گذاشتن اطلاعاتی پیرامون قصه، روش نشستن شنوندگان در اشکال مختلف خطی، حلقوی و دایرهای، را رمز موفقیت یک جلسهی قصهگویی ذکر کرده است.
فصل چهارم
قصهگویی و برنامهی آموزشی
چمبرز در این فصل از قصهگویی به عنوان ابزاری قدرتمند در امر آموزش کودکان و نوجوانان یاد کرده است. او قصهگویی را روشی مهم برای پیشبرد و غنای آموزش زیبایی شناسی به کودکان دانسته و بر این باور است که میتوان از قصهگویی در کلاس ادبیات به عنوان ابزاری برای رشد زبان استفاده کرد. همچنین میتوان در کلاس علوم اجتماعی از طریق قصهگویی دانش آموزان را با اقوام و ملل گوناگون و فرهنگهای مختلف آشنا کرد. چرا که قصهگویی امکان سفر تاریخی را برای آنها فراهم ساخته و دانش آموزان از این راه به شکلی خلاقانه با جهان پیرامون خود آشنا شده و بر دانش و معلومات خود در زمینهی تاریخ و جغرافیا خواهند افزود.
چمبرز در ادامه عنوان میکند قصهگویی را نمیتوان تنها به دروس ادبی و اجتماعی محدود کرد. او بر این نکته تاکید دارد که میتوان در کلاس علوم نیز از آن بهره گرفت. وی با اشاره به داستانهایی پیرامون زندگی دانشمندان مختلف و اختراعات و اکتشافات آنها بیان میکند کودکان از طریق قصهگویی با علاقهمندی بیشتری پا به دنیای علم خواهند گذاشت و از خلال زندگی پر فراز و نشیب دانشمندان با راههای کشف و اختراعات علمی آشنا خواهند شد. او در پایان ضمن مقایسهی روشهای گوناگون تدریس، تدریس از طریق قصهگویی را روشی میداند که از بوتهی آزمایش زمان سربلند و پیروز بیرون آمده است.
فصل پنجم
نمایش خلاق، بخشی از طبیعت کودکی
در این فصل که بخش دوم کتاب نیز هست. چمبرز وانمود بازی را بخشی جدایی ناپذیر از طبیعت کودکی معرفی کرده و عنوان میکند که کودکان در طول تاریخ همواره به وانمود بازی پرداخته و از این طریق به کشف جهان پیرامون خویش و خلق جهان ویژهی خود پرداختهاند. او در ادامه ضمن تفاوت قایل شدن میان نمایش خلاق و نمایشهای درام، تئاتر کودکان، بازی نقش و نمایش اجتماعی، نمایش خلاق را شکلی از وانمود بازی تعریف میکند که به عنوان یک تجربهی سازمان یافته با دقت طراحی شده و به اجرا درمیآید.
نویسنده نخستین جلسهی نمایش خلاق را بسیار بااهمیت دانسته و تاکید میکند که نخستین نمایش خلاق باید کوتاه، و دور از پیچدگی بوده و تنها شامل چند شخصیت و چند حادثهی محدود باشد.
او همچنین تاکید میکند که کودکانی که در نمایش خلاق حضور دارند باید از تمام مراحل کار آگاه بوده و مراحل قدم به قدم و به دور از پیچدگی به اجرا درآیند. فضای عاطفی هیجانی حاکم بر نمایش خلاق از دیگر مواردی است که نویسنده تاکید دارد تا مربی نمایش به آنها توجه خاصی داشته باشد. چمبرز در پایان این فصل با اشاره به چیستان و حدس بزن به دو عنوان دو تکنیک آمادهسازی نمایش خلاق عنوان میکند که نباید از کتاب کودک و قصههای قومی و قبیلهای به عنوان هستهی موفقیت آمیز نمایش خلاق غافل بود.
فصل ششم
کار به روش جدید
نویسنده در این فصل به جایگاه نمایش خلاق در امر آموزش کودکان توسط معلم پرداخته و بیان میکند با توجه به آنکه کودکان نمایش خلاق را شکلی از وانمود بازی میپندارند در ابتدای کار سخت است که آن را به عنوان یک روش جدید آموزشی بپذیرند. کودکان بر این باورند که نمایش خلاق پیش از آنکه ابزاری برای آموزش باشد وسیلهای برای سرگرمی است. بخشی از آنان نیز در اولین برخورد خجالتی بوده و اعتماد به نفس لازم را برای حضور در آن ندارند. بنابراین ضرورت دارد تا معلم ضمن معرفی نمایش خلاق و بیان اهداف و ضرورتهای آن در امر آموزش فضای ذهنی و فضای کلاس را برای استفاده از آن به عنوان یک روش جدید آماده کند.
چمبرز بیان میکند که نخستین برخورد آموزگار باید مانند برخورد با هر تجربهی جدیدی با دقت و احتیاط صورت بگیرد. آماده شدن برای انجام دادن کار و کسب موفقیت در نخستین تجربه در هر زمینه بخشی از یک آموزش موفق به حساب میآید و این نوع آموزش در نمایش خلاق ضروری است.
فصل هفتم
نمایش خلاق در عمل
چمبرز در این فصل با روایت تجربهی اجرای ویلیام میلر و دانش آموزانش از اجرای نمایش خلاق سوپ سنگ که ریشه در یک داستان فرانسوی دارد به نحوهی اجرای نمایش خلاق به شکل عملی اشاره کرده و مهمترین مراحل آنرا چنین برمیشمارد:
۱. شناخت داستان نمایش
چمبرز در این زمینه تاکید دارد شناخت و فهم کلیت قصهای که قرار است به شکل نمایش خلاق اجرا شود بسیار ضروری بوده و اولین قدم در این راه است. به گفتهی او شناخت قصه در موفقیت نمایش بسیار مهم بوده و شناخت ناکافی به سردرگمی شرکت کنندگان منجر شده و نمایش را با شکست مواجه خواهد کرد. او هم چنان تاکید دارد یک قصهگویی مناسب میتواند جنبههای مختلف قصه را نشان داده و به شناخت شرکت کنندگان کمک قابل توجهی بکند.
۲. صحنه بندی داستان
در این مرحله مربی نمایش خلاق به کمک شرکت کنندگان داستان را به مراحل مختلفی بر اساس ساختار ملودرام آن تقسیم بندی کرده و طی این صحنهبندی به درک درستتر و عمیقتری از داستان و نحوهی اجرای نمایش خلاق خواهند رسید.
۳. تحلیل شخصیتها
در این مرحله شرکت کنندگان در نمایش خلاق به تحلیل ویژگیهای ظاهری و درونی شخصیتهای نمایش خواهند پرداخت. این کار سبب خواهد شد تا شرکت کنندگان به درک درستی از افکار، کردار و رفتار شخصیتهای نمایش رسیده و انتخاب مناسبی برای اجرای نقش هر شخصیت داشته باشند.
۴. تشریح محیط
در این مرحله مربی و اجرا کنندگان نمایش خلاق محیط اجرای نمایش را تشریح کرده و فضای فیزیکی نمایش را سازماندهی خواهند کرد. این فعالیت سبب خواهد شد تا همگی درک درستی از محیط و امکانات آن در جهت اجرای موفقیت آمیز نمایش داشته باشند.
۵. اجرای نمایش
در این مرحله اجراکنندگان به اجرای نمایش خلاق خود پرداخته و پس از اجرا تماشاگران به تشویق آنها خواهند پرداخت.
۶. تحلیل اجرا
در این مرحله اجراکنندگان نمایش از نقش خود فاصله گرفته و ضمن تحلیل اجرای خود به انتقاد از کار خود خواهند پرداخت و نقاط قوت و ضعف اجرای خود را میشناسند.
۷. اجرای دوباره
در این مرحله با جایگزین شدن تعدادی از کودکان در نقشهای قبلی نمایش خلاق برای بار دوم اجرا شده و گروه سعی در اجرای بی عیب و نقص نمایش دارد.
در پایان آقای میلر با توجه به زمانبندی موجود جمع بندی فعالیت را انجام داده و نمایش خلاق به پایان میرسد.
فصل هشتم
تحلیلی از فعالیت نمایش خلاق
چمبرز در این فصل ضمن موفقیت آمیز بودن اجرای نمایش خلاق ویلیام میلر و کودکان همراه او عنوان میکند که یکی از مهمترین عوامل موفقیت آنها جو حاکم بر کلاس آنهاست. به باور او جو کلاس باید به گونهای باشد که از نمایش خلاق حمایت کند. علاوه بر آن باید جو حاکم انعطاف پذیر بوده و امکان خطا و اشتباه را تقویت کند و نظرات و پیشنهادات کودکان مورد توجه و پذیرش قرار گیرد. او هم چنین روی نظم و اعتماد متقابل هم تاکید خاصی دارد.
نویسنده در ادامه به مراحل پیشرفت در نمایش خلاق پرداخته و توجه به تمام مراحل را از ضروریات انکارناپذیر در اجرای یک نمایش خلاق موفقیت آمیز دانسته و اجرای عملی و درست و دقیق هر مرحله را رمز موفقیت نمایش میداند. او در این زمینه به مراحل زیر اشاره کرده است:
۱. انتخاب داستان مناسب
۲. آمادهسازی طرح اصلی
۳. انتخاب صحنههایی برای اجرا
۴. تقسیم صحنه به مراحل جزئیتر
۵. گفتگو پیرامون کلیت نمایش از قبیل: شخصیت و صحنه و...
۶. انتخاب بازیگران برای اجرای نمایش
۷. هماهنگی با دانش آموزان برای اجرای بخشی از نمایش
٨. دعوت از تماشاگران برای تماشا و ارزیابی نمایش
۹. اعلام آغاز نمایش
۱۰. ارزیابی اولیهی نمایش
۱۱. تکرار صحنه با نمایشگران جدید
۱۲. ارزیابی و اجرای مجدد نمایش
فصل نهم
کاربردهای آموزشی نمایش خلاق
چمبرز در فصل پایانی کتاب خواننده را با پرسشی بنیادین روبرو کرده و خود نیز به این پرسش اساسی پاسخی شایسته و درخور داده است.
آیا با توجه به آنکه نمایش خلاق فعالیتی لذت بخش و شادی آفرین است میتوان آنرا به عنوان بخشی از فعالیت آموزشی قلمداد کرد؟
نویسنده جواب میدهد بی شک پاسخ چنین پرسشی مثبت است چرا که نمایش خلاق میتواند امکانات متنوع و موثری را در امر یادگیری به وجود بیاورد.
او در ادامه به تعدادی از این امکانات متنوع و موثر اشاره کرده است:
۱. تحلیل ادبی
در این زمینه کودکان خواهند توانست با مهارتهایی که در نتیجهی تحلیل داستانهایی که به شکل نمایش خلاق اجرا کردهاند به تحلیل ادبی کتابهای درسی خود بپردازند و به درک عمیقتری از محتوای کتابهایی برسند که هر روز مطالعه خواهند کرد.
۲. مهارتهای گوش دادن
کودکان در خلال نمایش خلاق مهارتهای گوش دادن فعال را میآموزند و آنرا توسعه و گسترش میدهند. این مهارت میتواند به شکل مستقیم در کلاس درس هم مورد استفاده قرار گرفته و به کودکان کمک کند تا در کلاس به شکلی فعالانه گوش دهند و از راه گوش دادن هدفمند مطالب و موضوعات درسی را بیاموزند.
۳. زبان محاوره
یکی از اهداف ادبیات و آموزش دورهی ابتدایی آموزش زبان محاوره و تسلط بر آن است. این تسلط باعث خواهد شد کودکان بهتر بخوانند و بنویسند و عدم تسلط بر زبان محاوره کودکان را در زمینهی خواندن و نوشتن با مشکل روبرو خواهد ساخت. نمایش خلاق در این زمینه میتواند کودکان را کمک کند تا بر این مهارتها تسلط یابند.
۴. اندیشیدن خلاق
شرکت در فعالیت نمایش خلاق سبب خواهد شد تا کودکان با اندیشیدن خلاقانه آشنا شده و این شیوه از تفکر را در خود تقویت نمایند. اندیشیدن دربارهی داستان، شخصیتها، فضای نمایش و... در این زمینه به اندیشیدن خلاق منجر خواهد شد.
۵. برنامهریزی
با توجه به آنکه کودکان به کمک مربی نمایش خود در جریان نمایش خلاق با برنامهریزی آشنا شده و به شکلی عملی آنرا تجربه خواهند کرد میتوانند در امور تحصیلی و آموزشی هم از مهارت برنامهریزی استفاده کرده و در این زمینه به موفقیت مناسبتری دست یابند.
۶. مهارتهای ارزیابی موثر
از آنجا که کودکان هربار بعد از اجرای نمایش خلاق به ارزیابی کار خود خواهند پرداخت و به انتقاد از فعالیت خود میپردازند با مهارت ارزیابی موثر و سازننده آشنا شده و در زمینهی آموزش نیز به خودارزیابی و خودانتقادی خواهند پرداخت و به رشد و پیشرفت قابل ملاحظهای خواهند رسید.
نویسنده در پایان با ارائهی چند تمرین عملی در این زمینه کتاب را به پایان رسانده است.