آمارها نشان می دهد که بین ۴ تا ۱۲ درصد دانش آموزان دچار اختلال در یادگیری هستند که آمار نسبتا بالایی است. کتابک به مناسبت بازگشایی مدرسه ها با دکتر مصطفی تبریزی، عضو هیئت مدیره گروه مشاور دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی گفت و گویی را دراین باره انجام داده است. دکتر تبریزی کتاب های بسیاری را درباره اختلالات یادگیری نوشته است.
- ناتوانایی های یادگیری چیست؟
ناتوانی یادگیری ترجمه ی اصطلاح Learning Disability است. افرادی هستند که هوش متوسط یا بالایی دارند و هیچ گونه نقیصه ای در سلسله ی اعصابشان ندارند. چشم و گوش و همه ی اعضایی که در یادگیری موثرند سالمند. با همه ی این ها و با وجود همه ی تلاش های شان، در یادگیری یک یا چند فرآیند ذهنی یا یک یا چند درس آموزشگاهی مشکل دارند.
من با این اصطلاح موافق نیستم چون وقتی ما از کلمه ی ناتوانی استفاده می کنیم القا کننده آن است که فرد نمی تواند توانمند شود و ما باید متناسب با او کار را انجام دهیم مانند ناتوانایی ذهنی یا جسمی. در حالی که این افراد می توانند در زمان کوتاهی درمان شوند و این ناتوانی ها ماندگار نیست. من به جای ناتوانی یادگیری، اصطلاح اختلال یا آشفتگی یادگیری Learning Disorder را به کار می برم.
- آیا محیط در این اختلالات یادگیری تاثرگذار است؟
محیط و گیرنده های عصبی. این دو پارامتر در اختلالات یادگیری موثر هستند. یادگیری تعامل گیرنده ی عصبی و مغز ما با محیط است. وقتی این تعامل به اندازه کافی وجود داشته باشد فرد قدرت یادگیری بالایی خواهد داشت.
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر مغز سالم است، محیط غنی است و مشکل هوشی یا عاطفی هم نیست پس مشکل کجاست؟ مشکل این جاست که گیرنده های ما یعنی گیرنده ی بینایی، شنوایی و ... به اندازه ی کافی تقویت نشده اند، یعنی تجربه ی کمی داشته اند.
فرض کنید کودکی با چشم های سالم به دنیا آمده است اما در محیطی بوده که چشم ها با رنگ برخورد نکرده اند برای مثال فرش یا اشیای رنگارنگ و متنوعی در پیرامونش نبوده است. بنابراین گیرنده های چشمی اش نمی توانند با همه توان خود کار کنند. یاخته ی عصبی چشم در برخورد با نور تقویت می شود، بنابراین وقتی نور در محیط نباشد، تقویت نمی شوند. در این شرایط ادراک دیداری کودک ضعیف می شود. در نتیجه بین ج و چ یا س و ش را تشخیص نمی دهد. ما در درمان این مشکل، گیرنده ها را تحریک و تقویت می کنیم.
در همه تعریف ها درباره اختلالات یادگیری گفته می شود که دلیل اختلالات یادگیری، محیط، فقر عاطفی، فقر فعالیت های ذهنی یا هوش نیست. اما اگر همه ی این ها را رد کنیم چه چیز دیگری باقی می ماند؟ چرا دچار چنین اشتباهی می شوند؟
در تقسیم بندی ها برای جلوگیری از اشتباه گرفته شدن این اختلال با اختلالات شدیدی که فرد را به سوی رفتارهای نابهنجاری خاصی سوق می دهد، این گونه تعریف می شود. در این تعریف مرزها مشخص نیستند. یعنی تا جایی که اختلال آن قدر شدت نیافته است که ابزار فیزیکی و پزشکی بتوانند آن را تشخیص بدهند در محدوده اختلالات یادگیری قرار می گیرد.
- از چه سنی می شود این اختلال ها را تشخیص داد؟
این اختلال از هنگام تولد تا پایان کلاس اول به وجود می آید. اگر در این دوره اختلال را بشناسیم و درمان بکنیم مشکل برای همیشه از بین می رود. اگر دیر تشخیص دهیم کار خیلی کند پیش می رود ولی در هر حال قابل درمان است. چنانچه کودکی در یک یا دو مورد از همسالان خود از نظر رشد تاخیر داشته باشد احتمال اختلال یادگیری در او وجود خواهد داشت.
- یکی از اختلالات یادگیری خوانش پریشی است. لطفا درباره ی این اختلال کمی توضیح دهید.
در خواندن ۶۰ عامل تاثیر دارد. کودکی که خوانش پریش است، در یک، ۵، ۱۰ یا ۲۰ تا از این ۶۰ مورد مشکل دارد. من این ۶۰ مورد را در جدولی به نام "سمن" یعنی سنجش میزان نارسایی وارد کرده ام. برای نمونه ممکن است کودک کوری کلمات داشته باشد و هنگام خواندن، حروف در هم بروند. در این مورد خوانش پریشی به ادراک دیداری وابسته است.
ممکن است کمی انحراف دید داشته باشد که با ابزار بسیار ساده می توان آن را تشخیص داد و با دادن چند تمرین ساده پزشک درمان می شود. گاهی کودک جهت ها را تشخیص نمی دهد. در واقع ادراک دیداری مرکب از ۵ مقوله است و با آزمونی به نام آزمون ماریان فراستینگ می توان آن را سنجید. برای مثال کودکی با مشکل ادراک بینایی شکلی با ترکیب سه مثلث تو در تو را نمی تواند تشخیص دهد. چون تجربه ی کمی دارد. برای درمان این مشکل، ما با مقوا سه مثلث می سازیم و آن را به شکل های مختلف می چینیم. سپس با کمک خط این کار را انجام می دهیم.
همین اتفاق در خواندن هم رخ می دهد. هنگامی که شما حروف را به هم می چسبانید این کودک برای نمونه کلمه پیغمبر را به شکل پی/ غم/ بر می بیند. گاهی در تلفظ کلمات مشکل دارد. مثلا صابون را شابون یا ژاله را جاله تلفظ می کند. مکث بین کلمات را نمی تواند ادا کند زیرا سیستم تنفسی اش یاری نمی کند که کلمات و جمله ها را کامل ادا کند و علی آخر. برای هر یک از این ۶۰ مورد تمرین های ساده ای وجود دارد. همه ی آموزگاران باید با این مشکلات آشنا باشند تا بتوانند اختلال را ریشه یابی کنند و از آسیب های روانی به این کودکان جلوگیری کنند.
- آیا مناسب سازی کتاب را راهکار مناسبی برای کودکان دارای اختلالات یادگیری می دانید؟
پیش از مناسب سازی کتاب، باید کتاب ها درست نوشته شوند. مناسب سازی کتاب برای مراحل پیشرفته مفید است. کتاب ریاضی جدید اول دبستان دارای ایرادهایی است که باعث تعجب است. برای نمونه در یک صفحه تصویر، درخت بلندی وجود دارد و در کنار آن تصویر چهار انسان که بر روی هم ایستاده اند و به بلندی درخت هستند.در بالای این تصویر نوشته شده است: "اندازه ی بلندی این درخت چند تا آدم است؟" که باید نوشته شود مساوی با درازای چند آدم است. این در حالی است که یکی از مفاهیم آموزشی ریاضی در کلاس اول دبستان آشنایی با واحدها است.
برای نمونه واحد طول یا درازا سانتی متر است نه گرم. چنین ایرادی در کتابی که در تیراژ میلیونی منتشر می شود قابل تامل است. یا در همین کتاب نوشته شده است که اعداد زیر را با هم جمع کنید و اعداد به جای اینکه بلافاصله در زیر بیاید در پایین صفحه آمده است. مفاهیم زیر، رو، بالا و پایین که از پیش نیازهای کلاس اول هستند، که در این کتاب اشتباه آموزش داده شده اند. افزون بر این، باید تقدم و تاخر مفاهیمی که آموزش داده می شود رعایت شوند. هر چیزی که می آموزیم پیش نیازی دارد.
در این کتاب ریاضی یک سنجش آغازین وجود ندارد. با این کتاب ریاضی هم با دانش آموزان زابلی کار می شود و هم کودکان در نیاوران تهران. در حالی که پایه های این کودکان با هم فرق دارند. رعایت کردن این موارد بسیار ضروری است و مراعات نکردن این موارد خود سبب اختلال در یادگیری می شود.
- آیا بلندخوانی کتاب در درمان اختلالات خواندن کاربرد دارد؟
بله، یکی از اختلالات خواندن این است که کودک مفهوم متن را درک نمی کند. در این مورد کتابخوانی موثر است. گاهی ما در جلسه های درمان کتاب می خوانیم و از کودک می خواهیم که آن را بازگو کند.