یادداشت های فرهنگ کودکی
در این صفحه نوشتههایی به قلم نویسندگان و فعالان حوزهی کودک آورده شده است. این نوشتهها با موضوعات مختلف و به مناسبهای گوناگون نوشته شدهاند. مطالب این صفحه دغدغهی کودک و کودکی دارند و جایگاه کودکان را در مناسبتها و زندگی امروزی بررسی میکنند.
اگر کسی درباره یک «نوزاد باسواد» صحبت کند، واکنشها در مقابل آن چه خواهد بود؟ واکنشها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. برخی این توصیف را مضحک و ترکیب نوزاد و سواد را محال خواهند دانست و دستهای نیز آن را مفهومی جدی، ممکن و پرمعنا ارزیابی خواهند کرد. به باور دسته اول ، سواد ممکن نیست مگر با شروع...
ترجمه از زبان هلندی (فلمنگی): لورا واتکینسن
ترجمه از انگلیسی به فارسی: بهار اشراق (این ترجمه تلخیص شده است.)
تابستان سال ۲۰۱۴ پدرم را از دست دادم. او ناگهان با لحن آرامی از صداها و حرکات مشکوکی حرف زد که در هنگام شب بیرون پنجره و روی بام صاف اتاقش که در قسمت شمالی بیمارستان قرار داشت شنیده و حس...
من موزههای بسیاری را دیدم چه در اقصی نقاط ایران و چه در اروپا و کشورهای دیگر و بازدید اخیرم از لوور پاریس خود گواه بر داشتن حق نظرم در این زمینه است. البته که این موزه قابل قیاس با موزه لوور نیست و تلاشهای شما بسیار بسیار قابل ستایش است و باورنکردنی. امیدوارم که در اشاعه فرهنگ و هنر این سرزمین...
سالهاست که دیگر در روزنامهها نمینویسم، توبه کرده بودم که بنویسم. اما برای حضرت دوست مهدی آذریزدی توبه شکستم. ماجرا از این قرار است که مدیرعامل کانون پرورش فکری در اواخر آبان ماه به استان یزد میروند. به همه جا سرکشی میکنند و هرجا هم اگر نیاز بود شاخه گلی میگذارند، جز دیدار حضرت دوست مهدی...
روز کودک در ایران به یاد دخترکان خوراسان هستیم، آن جا که آشیانهی خورشید است و افغانستان نامیده میشود. جایی که اکنون دوباره درهای مکتبها یا مدرسههای دخترانه آن به دستور طالبان قفل خورده است. در بزرگداشت این روز، با الهام از سخن زیبای «توران میرهادی» که برای شکستن هر بند و قفلی همیشه میگفت «...
امروز باز شاهد یکیدیگر از کارهای موسسین مجلهی سپیدهی فردا و همکاران محترم آن هستیم. کار لازم و قابل توجه در این کشور پهناور زیاد است. بهحقیقت میتوان گفت که در ایران هر کاری بکر است و دستنخورده و عرصه نیز شاید براهل کار باز باشد.
بر فرض اینکه کسی از روی یأس و شکایت بگوید که موانع هم زیاد است،...
من دیگر نیستم!
تو هرچه میخواهی باش، باش
من دختری دانشآموز بودم
که دیگر نیستم!
جهان با همه زیباییهایش میتوانست از من باشد
اما تو آن را از من گرفتی
زمین با همه مهرش میتوانست از من باشد،
اما تو آن را از من گرفتی
من دختری دانشآموز بودم
که دیگر نیستم!
برای مادرم که چشمبهراه مانده بود از...
من در هر نوروز پسرکی چهارپنج ساله میشوم. مشتهای کوچکم را پر میکنم از دانه و ریزهنان، میروم روی سکوی جلو باغچهمان، و برای مرغها شعر میخوانم:
مرغان کوچولو
جیک، جیک، جیک،
جیک، جیک، جیک.
بیایید به اینسو
جیک، جیک، جیک،
جیک، جیک، جیک.
حاضر است بهرتان
دانه و ریزهنان
نترسید ای مرغان
جیک، جیک، جیک...
به یاد پروین دولت آبادی (زادروز ۲۱ بهمن ماه ۱۳۰۳- درگذشت ۲۷ فروردین ۱۳۸۷)
پروین دولت آبادی، بانوی بزرگ ادبیات کودکان ایران، شاعر و نویسنده، تنها به سبب شعرها و نوشتههای کممانندش بر بلندای تاریخ فرهنگ و ادبیات کودکان این سرزمین نمیدرخشد، بلکه به سبب منش بیهمتایاش در یاری دادن به کودکان نیازمند...
شناخت نگاه و نگرش یحیی مافی از سخنان خودش:
ما از اول قرارمان اين بود كه كارى متفاوت كنيم. يكى از اين تفاوتها فكر كتابخانه و ديگرى رواج فرهنگ پرسش و پاسخ بود. زمان تحصيل خودمان، مؤدبترين بچهها، بچهاى بود كه سؤال نمى كرد، كسى كه زياد سؤال مى كرد پدر و مادر را مى خواستند يا مىگفتند بچه خيره سر و...
شهریور که میرسد ناخوداگاه نسیم، بوی درس و مدرسه و کاغذ و کتاب و دفتر را به مشامم میرساند. یک پیشآگهی آماده شدن برای بیدار شدن اول وقت، حمل کیف و کتاب در گرما و سرما و باران و برف.
آمادگی برای پذیرش دوباره نظم مدرسه و کلاس و درس و تکالیف آن و حس تلخ فکر کردن به کودکان بازمانده از تحصیل! کودکانی...
از لحظهای که به دنیا میآییم تا لحضهای که دنیا را ترک میکنیم ، با هر نفس که میآید و میرود میآموزیم.
شوق و لذت آموختن، طبیعیترین حس آدمی است و مایه پیشرفت و تکامل او. به کودکی برگردیم به نخستین واژه که میگوئیم، نخستین قدمی که برمیداریم ، ونخستین کلمهای که میخوانیم تا نوجوانی که به...
نمیدانم چرا هر وقت گلهای شمعدانی را میبینم، یاد تابستانهای کودکیام میافتم.
آن حیاط نه چندان بزرگ که برای ما باغ بود، با آن درخت توت تناور که سایهی مهر خود را بر آن حوض زیبا که آبش خنک بود و تمیز و جولانگاه ماهیان قرمز، پهن کرده بود. با گلدانهای شمعدانی قرمز و صورتی بر لبههای آن و...
دیروز روز جهانی بازی بود!
درحالیکه جهان، بازی را تفکر کودک میداند و متفکران بازی را «واحه شعف در کویر خشک زندکی» میخوانند و هزاران بازی سنتی به جای مانده گواه آن است که پیشینیان با همهی تنگناها و دلمشغولیها، زمانی را به بازی اختصاص میدادند، ما مصرانه به این شعر نظامی گنجوی چسبیدهایم که «...
با لالایی او را خواباندیم، حالا وقت بیداریست و بازی. نه با خودش بلکه با ما، بازیهای نوازشی نوعی نمایش هستند که یک طرف ما هستیم و طرف دیگر نوزاد که دامنه حرکتش محدود است. انگشتان دست او میتواند شگفتانگیزترین بازیچه او شود. دهها بازی نوازشی همراه با کلام آهنگین ادبیات را در قالب بازی به گوش...
« آرزو نیمی از زندگیست و بیتفاوتی نیمی از مرگ ! جبران خلیل جبران »
این گفته مرا بی اختیار یاد آن کودک کار انداخت که وقتی گزارشگر از او پرسید: بزرگترین آرزویتچیه !؟ در نهایت معصومیت گفت: آرزو چیه!؟؟ ما با آرزوهایمانزنده ایم حتی وقتی بدانیم که بعضی هایشان دستنیافتنی هستند! آرزوها انگیزه...
اين صندوق صدقات نيست. يک كتابخانه خیابانی است. میتوانید زیر سایهی درخت بنشینید نفسی تازه کنید و روحتان را صفا بدهید. یا کتاب را به منزل ببرید، سرفرصت کتاب را بخوانید و به جای اولش برگردانید. یا اصلاً برنگردانید و فقط اگر دوست داشتید به جای آن کتابی بگذارید . بیایید ما هم هر جا که هستیم در هر...
نوروز، کودک و پرنده
پرنده نوروز را از خورشید گرفت
و با آوازش بر زمین پاشید
بلور یخ شکست
درخت جوانه زد
و کودک روی شنهای ساحل نوشت
بهار در راه است!
نوروز فرخنده!
غزل برهانی، نوروزانهای ویژه برای کتابک و برای همهی فانتزی های جستجوگر دارد. غزل برهانی از کارشناسان و کوشندگان ادبیات کودکان است. کتاب اخیر او به نام «جادوی ماهی» به بررسی فانتزی در کلمات جادویی مارگارت ماهی، نویسنده نامدار نیوزیلندی کودک و نوجوان پرداخته است.
دریا رو بغل کردم
دریا به خودش لرزید...
نوروز در راه است! نوروز در راه است.
جشن سادهای در ستایش باروری زمین!
باقیمانده از عصر کشاورزی که برایمردمان، رسیدن بهار به معنی پایان افسردگی زمین و گرسنگی بود و مژده فراوانی!
جشنهای بهاری در همه سرزمینهایی که عصر کشاورزی را زیستهاند، ریشه دارد و به شکلی خاص اجرا میشود! چرا ما جشنی...