یادداشت‌هایی از ثریا قزل ایاغ به بهانه نمایشگاه کتاب

با لالایی او را خواباندیم، حالا وقت بیداریست و بازی. نه با خودش بلکه ‌با ما، بازی‌های نوازشی نوعی نمایش هستند که یک‌‌ طرف ما هستیم و طرف دیگر نوزاد که دامنه حرکتش محدود است. انگشتان دست او می‌تواند شگفت‌انگیز‌ترین بازیچه او شود. ده‌ها بازی نوازشی همراه با کلام آهنگین ادبیات را در قالب بازی به گوش او می‌رساند. لی‌لی لی‌لی حوضک یک شروع خوب است. اما جهان این بازی‌ها وسیع است و ما هم‌ مصمم! فقط کافی است ‌باور کنیم بازی تفکر کودک است.

و حالا نوبت آشنا کردن او با دنیای شگفت‌انگیز کتاب است‌ و کتاب پارچه‌ای ‌سر آغاز کار! کتاب بازیچه‌ای که در هر ورق زدن او را از یک دنیا به دنیای دیگر می‌برد، دنیایی پر از رنگ و طرح و خط و نقش! چشم‌نواز و خیره‌کننده، از حیوانات خانگی، میوه‌ها، گل‌ها و پرندگان گرفته تا پروانه‌ها و اشیا آشنا! تجربه‌ای شگفت‌انگیز است اگر ما با او همراه شویم، نام‌ها را برایش بگوئیم و واکنش‌هایش را ببینیم. کتاب‌های ‌پارچه‌ای گران‌ند اما نه‌ گران‌تر از جغجغه‌های مارکدار، وانگهی در جهان، خلاقانه‌ترین کتاب‌های پارچه‌ای، محصول خلاقیت‌ و هنر مادران و پدران است. به امتحانش می‌ارزد «یادگاری‌که‌ در این گنبد دوار» می‌ماند و هر ورقش می‌شود معرفت کردگار!

«آی قصه، قصه، قصه نون ‌و پنیر وپسته» دیگر وقت آن است که‌ پنجره را برایش رو به دنیای پر از زیبایی‌ و تخیل قصه‌ها باز کنیم. گوشش را به ‌گوش‌کردن، ‌نه شنیدن، ‌عادت ‌بدهیم. ‌کم‌کم توان‌ تخیل ‌درباره شنیده‌‌ها، بدون حضور آن‌چه‌ از آن صحبت می‌شود، ‌را در او پرورش بدهیم. «یکی بود، یکی نبود... یه موشی بود‌... یه‌ گنجشگی بود‌... یه خرگوشی بود‌... یه بزی بود‌... یک پیرزنی بود»، متل‌های عامیانه ‌برای شروع مناسب‌اند چون‌ کوتاه، ‌اغلب آهنگین و بیشتر مفرح و بازیگوشانه‌اند‌. هر وقت ‌قصه‌گویی را یاد‌گرفتیم، ‌می توانیم ‌برق‌ شوق را در چشمان ‌کودکمان‌ ببینیم و ‌مطنئن شویم‌ که آن‌چنان‌ در‌جانش نشسته ‌که در بزرگسالی تمام زوایای آن را به یاد ‌می‌آورد. قصه‌های خوب‌، مثل همان ‌نون و پنیر پسته، ساده، کامل و مقوی هستند. سفره را به همین سادکی برایش ‌پهن کنیم.

دیگر زمان آن است‌ که کتاب را ‌نه به‌عنوان ‌یک‌ بازیچه، بلکه به شکل‌ منبعی برای کسب آگاهی، لذت و آموختن‌ به او‌ بشناسانیم و ‌خواندن را با او‌ تمرین‌ کنیم‌. نه خواندن متن را بلکه‌ خواندن تصویر را. کتاب‌های ‌تصویری نقطه آغاز این حرکت‌اند‌. یادمان باشد‌ هر کتاب عکس‌دار و پر از طرح و رنگی مناسب نیست. انتخاب‌‌ کتاب ‌برای او به همان‌ دقت‌ و وسواسی نیاز دارد که‌ در تهیه‌ی خوراک و پوشاک و اسباب‌بازی برای او‌ به کار‌می‌بریم. اسم رمز ما، کیفیت است‌. او شایسته بهترین است‌. آسان‌ترین راه‌ همیشه درست‌ترین نیست! برای انتخاب کتاب‌های‌ مناسب می‌توانیم ابتدا‌ به فهرست‌های موسسه‌های معتبر رجوع‌‌‌ کنیم و به‌ تدریج‌ با مطالعه، با معیارهای ‌کتاب‌های مناسب آشنا‌ شویم‌ که ‌راه‌ درازی در کنار او درپیش داریم‌.

ختم کلام این‌که، در این تجربه‌ها کودک ما، ما را‌ در کنار خود می‌خواهد. همان‌طور‌ که ‌در خوردن، خواییدن‌، نشستن و راه رفتن این ما ‌هستیم که تا‌ مرز به استقلال رسیدن با او هستیم، «دستم بگرفت و ‌پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت !». در روند‌ خلق لذت خواندن هم باید در کنار او باشیم. لازمه‌‌ی خلق این لذت، «با هم خواندن» است‌، با هم دیدن، با هم سخن کفتن و با هم‌ لذت بردن. زمان‌ زیادی نمی‌خواهد، اجبار در آن نیست، تنها کشف لحظات مناسب است برای داشتن‌ تجربه‌ای‌‌ مشترک. ‌«کیفیت و لذت» دو ‌‌کلمه رمز است‌؛ انتخاب آثار مناسب ‌که‌ لایق فرزندمان‌ باشد‌ و انتخاب‌ درست زمان‌، هرچند کوتاه و پر از لذت‌، برای یک‌ تجربه به یاد ماندنی!‌ خلق ‌این‌ لحظه‌‌های ‌ماندگار با سپردن او به مهد‌کودک‌ یا مدرسه پایان ‌نمی‌پذیرد، شکل‌ عوض ‌‌می‌کند‌. کم‌کم سهم‌ او بیشتر و‌ بیشتر می‌شود تا جایی که ‌او بستر سخن‌ می‌گوید‌ و‌ می‌خواند ‌و ما مشارکت‌‌ می‌کنیم‌. چه ‌بخت بلندی دارند کودکانی که چنین‌ لحظات شیرینی را در‌تجربه‌های کودکی‌شان دارند «ما‌ مسئول گل خود هستیم!».

نویسنده
ثریا قزل ایاغ
کلیدواژه:
Submitted by editor on