پرورش فرزندان مضطرب نتیجه ی شیوه ی تربیتی ماست

آیا تاکنون به نقش خود به عنوان پدر و مادر یا آموزگار در ایجاد اضطراب امتحان یا به طور کلی اضطراب کودکان اندیشیده ایم؟ اندیشیده ایم که اضطراب امتحان چه تاثیری بر آينده کودکانمان دارد؟ گاهی پیامدهای رفتار ما بسیار گسترده تر از چیزی است که تصور می کنیم. کتابک برای نگاهی دقیق تر به این مقوله با الهام اسدی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با تجربه کاری در زمینه ی روان شناسی کودک گفت و گویی انجام داده است که می خوانید:

 

از دیدگاه روان شناسی، اضطراب امتحان چیست و چه نشانه هایی دارد؟

  اضطراب امتحان چندان با اضطراب های دیگر متفاوت نیست. اضطراب، نشانه های کم و بیش مشخصی در بیشتر آدم ها دارد، اما این نشانه ها در هر فردی بنا به موضوعات و موقعیتی نسبت به آن ها حساس است، بروز پیدا می کند و واکنشی به تنش های محیطی یا درونی است که از باورها و چگونگی اندیشه های ما سرچشمه می گیرند. اضطراب امتحان هم جزئی ازمجموعه ی این تنش های روزانه است. فقط، موضوع آن امتحان است. ولی بیشتر موضوعات بیرونی، تنها بهانه و در واقع نشانه های بیرونی هستند برای اینکه ما این اضطراب را نشان بدهیم. زیرا خیلی از آدم ها با این موقعیت ها رو به رو می شوند، ولی تنها برخی از آن ها نشانه های اضطراب را بروز می دهند. پس امکان دارد خود موضوع اضطراب آور نباشد. بلکه به شیوه ی نگرش انسان به موضوع و موقعیت ها بستگی دارد.

بنابراین، عوامل بیرونی مانند سامانه ی آموزشی، تاثیر معناداری در ایجاد اضطراب امتحان ندارند؟

چرا. به هرحال، این عوامل هم می توانند به ویژه در سنین پایین تر، پیش از دوره ی دبیرستان که کودکان و نوجوانان هنوز کنترل کافی بر افکارشان ندارند، تنش به وجود بیاورند و ما باید از راه تغییر عوامل محیطی، تغییراتی در درون آن ها ایجاد کنیم. بدون شک ، سامانه ی آموزشی، محیط آموزشی  ، شکل امتحان ها  و پرسش ها، شیوه ی ارزیابی و ... نقش برجسته ای در این زمینه دارند. مهم این است که ما  از همان دوره ی کودکی، کودکان و نوجوانان را  با باورها و افکار مثبت  پرورش دهیم تا اگر با مشکلات بیرونی روبه رو شدند، بتوانند تا جایی که امکان دارد، آرامش خودشان را حفظ کنند. بنابراین، هم عوامل بیرونی و هم درونی  در پیدایش اضطراب نقش دارند ولی ما نقش درونی را مهم تر از نقش بیرونی می دانیم. شاید اگر بخواهیم درصد بدهیم ،این درصد در کودکی ۵۰ -۵۰ است ،ولی هرچقدر سن بالاتر می رود، نقش درونی قدرتمندتر می شود و این درصد به ۶۰ - ۴۰ می رسد. در بزرگسالی، می توان نقش عوامل محیطی را به حداقل ممکن، درحدود ۱۰- ۵ درصد، رساند .  

آیا اضطراب امتحان در سن مشخصی بروز می کند و به مراحل رشد کودک بستگی دارد؟

   بیشتر وقت ها نه. این سن می تواند در کودکان مختلف متفاوت باشد. اضطراب امتحان حتی در کودکان سن پیش دبستانی هم دیده می شود. در سن پیش دبستانی امتحان مشخص وجود ندارد، ولی رنگ کردن نقاشی هم می تواند برای کودک اضطراب آور باشد یا درست کردن کاردستی. به این دلیل که والدین آن ها می خواهند کودک شان کامل باشد، بهترین باشد و کارهایش بی عیب و نقص باشند . همین دیدگاه می تواند  زمینه ساز اضطراب های بعدی  هنگام امتحانات در کودکان و نوجوانان باشد.

بنابر تجربه های شخصی شما، عامل اصلی اضطراب امتحان در دانش آموزان ایرانی چیست؟

 - در ایران، اولین و مهمترین دلیل اضطراب امتحان در کودکان و نوجوانان، مدرک گرایی در جامعه ی ماست. خانواده ها و جامعه به مدرک که  اعتبار بیرونی به همراه دارد، خیلی اهمیت می دهند. بنابراین، والدین پیوسته در رقابت هستند که بچه ها به مدرک و  اعتبار بیرونی بیشتری دست یابند. پس تمام تلاش و توان شان را برای رسیدن کودک شان به این جایگاه متمرکز می کنند.  دلیل دیگر،  سامانه ی امتحانی و ارزیابی ماست، یعنی در کل، سامانه ی  آموزشی ما روی نمره تأکید زیادی دارد و براساس ۲۵ صدم یا نیم نمره، کودکان را با هم مقایسه و ارزش گذاری می کنند. شیوه ی امتحان گرفتن، یکی از عوامل این اضطراب هاست .۸۰ تا ۹۰ درصد موفقیت درامتحانات به حافظه مربوط است، یعنی دانش آموزان حتما باید در شب امتحان درس خوانده باشند و گرنه هر چقدر در طول سال مطلب را آموخته باشند، باز هم معلوم نیست که بتوانند از پس  امتحان برآیند، چون پاسخگویی به بیشتر سوال ها به حافظه بستگی دارد و حافظه ممکن است نتواند همیشه  همه ی موضوعات رادر خود نگه دارد. بنابر این، شب امتحان به دانش آموزان خیلی فشار می آید و این فشار به تنش می انجامد. روی هم جمع شدن این تنش ها ممکن است مزمن بشود و اضطراب امتحان به وجود بیاید. برای همین، در ایران اضطراب در شب امتحان خیلی بیشتر از جاهای دیگر است . البته آمارگیری دقیقی انجام نگرفته است، ولی در بسیاری از سامانه های آموزش و پرورش اروپایی، چون امتحان به شیوه ی کلاسیک وجود ندارد و در طول ترم همه با دانش و بیشتر با کارهای عملی شان ارزشیابی می شوند احتمال می رود اضطراب امتحان کمتر باشد

برخی اعتقاد دارند که امتحان گرفتن کمک می‌کند تا آنچه یاد گرفته‌ می شود بهتر به خاطر سپرده شود. اما  برخی از کارشناسان  آموزش و پرورش با امتحان گرفتن و مقایسه ی دانش آموزان مخالف اند.  آیا از نظر روان شناسی ثابت شده است که امتحان دادن سبب جای گیری بهتر اطلاعات در ذهن کودک  می شود؟

 یک پرسش خیلی ساده از شما دارم. چند درصد ازمطالب امتحان هایی را که در دوره ی راهنمایی یا دبیرستان داده اید، در حال حاضربه یاد دارید: کدام رود به اترک می ریزد؟ در دوره ی هخامنشی چند نفر پادشاه داشتیم؟ دودلیل برای این موضوع وجود دارد: نداشتن انگیزه ی کافی، و کاربردی نبودن مطالبی که آموزش داده می شوند. تنها امتحان سبب نمی شودکه اطلاعات در بلند مدت در ذهن ما باقی بمانند.

چه راهکارهایی برای پیش گیری از اضطراب امتحان در کودکان برای خانواده ها می توان پیشنهاد کرد؟

 روش های کاربردی  برای خانواده ها به دو  گروه تقسیم می شوند:  عمیق تر و روشمند تر ولی طولانی مدت تر تا وقتی که هم در والدین و هم در کودکان تغییرات اساسی شکل بگیرد و روش های کاربردی کوتاه مدت که به طور موقت کار را  برای ما آسانتر می کنند، مثل داروی مسکن که در کوتاه مدت آرامش را برقرار می کند تا بعد بتوانیم به آن کاربرد عمیق تر و روشمندتر برسیم.

در رهنمود های بلند مدت، اولین و اصلی ترین نکته این است که والدین باور و نگرش خود را به نمره و درس و امتحان کودک شان و مدرک، به طور کل تغییر بدهند. واقعیت این است که در روان شناسی، هم در ایران و هم در کشورهای دیگر، حتی در کشورهایی هم که شیوه ی امتحان گرفتن و درس خواندن شان  نسبت به ایران پیشرفته تر است، اصلا نمره هایی که دانش آموزان در طول سال در درس های شان می گیرند، ملاک معتبری برای نشان دادن موفقیت آینده ی آن ها و احساس رضایت شان – آنچه که در فرهنگ عامه از آن به عنوان خوشبختی یاد می شود – نیست . تاکید زیاد بر روی نمره می تواند  کودکانی تک بعدی پرورش دهد، کودکانی که چون تمام وقت خود را به حفظ کردن [بدون درک مفهوم ] درس ها گذرانده است خیلی از مهارت ها را فرا نمی گیرد و استعدادهایش شکوفا نمی شوند. عامل موثر دیگر در اضطراب کودکان روش تربیتی حمایت گرانه ی افراطی است که باعث شده است که کودکان بسیار وابسته شوند. وابسته شدن هم یکی از دلایل اضطراب است.  کاهش وابستگی کودکان به خانواده، کار طولانی مدت نیاز دارد خانواده ها و کودکان باید به تدریج مهارت هایی را فرا  بگیرند. نکته ی دیگر این است که والدین فکر می کنند که کودکان شان حتماً باید برای امتحان اضطراب داشته باشند و این  را طبیعی می دانند. چنین نگرشی باید تغییر پیدا کند. آرامش منجر به این می شود که بتوانیم اطلاعات را بازیابی کنیم. اضطراب ذهن ما را به شدت مختل می کند و بخشی از انرژی ما صرف کاهش اضطراب می شود. بنابراین، والدین باید بر نتیجه ی امتحان تأکید نکنند. خیلی مهم است که خانواده ها این نگرش را در خود و کودکانشان به وجود آورند که همیشه برای جبران وقت هست. اما از راهکارهایی که والدین می توانند برای کاهش اضطراب کودکان در شب امتحان به کار ببرند استفاده از غذای سبک و لبنیات مانند دوغ، ماساژ دادن، صحبت کردن و بازی با کودک پیش از خواب است که هم به جایگیری اطلاعات در ذهن کودک کمک می کند و هم به کودک آرامش می دهد.

آموزگاران با توجه به سامانه ی آموزشی ایران در کاهش اضطراب امتحان در کودکان چه نقشی دارند؟ 

 من همواره اعتقاد دارم که ما انسان ها می توانیم قوانین را به نفع خود و کل جامعه در حد مناسب تغییر بدهیم. پیشنهاد من این است که آموزگاران تأکید خود را بر روی از برکردن درس ها که فقط به حافظه لطمه می زنند،  کاهش دهند. داشتن اطلاعات تئوریک بیش از حد انسان را منفعل می کند. این نتیجه ای است که از تست های هوش انجام شده گرفته ایم.  در تست های هوش هم بخش کلامی و هم بخش غیر کلامی هوش سنجیده می شود.  مشاهدات ما در ایران بارها نشان داده است که اطلاعات کلامی و تئوریکی کودکان ما خیلی بالاست اما نمی توانند از این اطلاعات در زندگی روزمره ی خود بهره بگیرند. پیشنهاد دیگر  استفاده آموزگاران از شیوه های آموزشی مناسب است. ارائه مطالب به شکل قابل لمس برای کودکان و بهره گرفتن از بازی و داستان سبب می شود که این اطلاعات به مدت طولانی تری در ذهن دانش آموزان بماند و هنگام ارزیابی این مهارت ها کودکان تنش نخواهند داشت. کاستن از تأکید بر نمره، خودداری از ارزشیابی آن ها براساس نمره، مقایسه نکردن آن ها با هم در کاهش اضطراب بچه ها بسیار موثر است.  همه ی ما آدم ها قرار است منحصر به فرد باشیم، قرار  است متفاوت باشیم و استعدادهای متفاوتی داشته باشیم. اما با روش هایی که ما داریم همه ی آن ها مثل ماشین بار می آیند و به این ترتیب دنیا یکنواخت و کسالت بار خواهد شد. بهتر است روی نقاط قوت هر کودک تمرکز کنند و آن ها را تقویت بکنند تا کودک راحت تر با مسائل برخورد بکند.

 در چه مواردی  لازم است والدین در زمینه ی اضطراب امتحان کودکان به مشاور مراجعه کنند؟

  دست کم در دو مورد خاص تأکید می شود که مشاوره انجام بدهیم. هنگامی که کودک بسیار تلاش می کند ولی در بلند مدت، یعنی در طول سال تحصیلی نمی تواند  نتیجه ی مطلوب را از این تلاش بگیرد. این، نشان  می دهد که او مشکلی دارد، مثل کمبود تمرکز و کمبود دقت یا ضعف در پایه های یادگیری و....

حتی اگر نشانه های  اضطراب و تنش را بروز ندهد؟

   بله. حتی اگر نشانه های تنش و اضطراب وجود نداشته باشد، هر چند در بلند مدت نشانه های تنش نمایان می شوند. نشانه های اضطراب و تنش در کودکان متفاوت است گاهی در برخی افراد به صورت بی تفاوتی  بروز می کند، برخی از کودکان نیز بلد نیستند اضطراب خود را نشان دهند یا نمی خواهند چون در محیط خود احساس آرامش نمی کند. در این حالت در درون خودش نگه می دارند یا طور دیگری نشان می دهند از جمله با پرخاشگری.  و مورد دومی که روی آن تأکید داریم این است که کودک ما در بیشتر درس هایش نمره ی خوبی می گیرد، ولی در بعضی از درس هایش با این که مثل بقیه ی درس ها تلاش می کند اما نتیجه ی بسیار متفاوتی می گیرد. این تفاوت یک نشانه است که باید برای ریشه یابی مشکلی که کودک دارد، چاره جویی کرد و در صورت ضرورت از مشاور کمک گرفت. 

 گاهی ما شاهد کج رفتاری هایی مانند تقلب در امتحان و دروغگویی در کودکان هستیم. آیا اضطراب می تواند دلیلی بر این کج رفتاری ها باشد؟

حتما. سبب تقلب کردن دانش آموزان این است که نمره ی بالاتری بگیرد زیرا با نمره اش ارزشیابی می شود.  برای او نتیجه مهم است چون برای پدر و مادرش و آموزگارش هم  نتیجه مهم است. ما در ذهن مان اصلی به نام اقتصاد انرژی داریم، یعنی ذهن ما برنامه ریزی می کند که با انرژی کمتر به نتیجه ی بهتری برسد. اگر بنا باشد که من نتیجه ی بهتری با تقلب کردن بگیرم طبیعی است که به تقلب روی بیاورم. خیلی وقت ها ما والدین و آموزگاران به این مسائل دقت نمی کنیم، چون نمره برای ما مهم است نه اینکه فرزند من چقدر تلاش کرده و چقدر تلاش کردن را تمرین کرده است. مهم این است که کودکان تلاش کردن را تمرین کنند و حکمت دادن تکلیف خانه هم  همین است. اما در عمل چون تأکید تنها روی نتیجه است، ما بزرگترها فرهنگ تقلب کردن را برای کودک جا می اندازیم.  

شیوه ی درست برخورد با کودک متقلب چیست و بزرگتر ها در این مورد باید چه واکنشی نشان دهند؟

 باید توجه داشته باشیم که تقلب کردن کودک ما واکنشی است به رفتار و برخورد ما. بنابراین، نخست باید تاکید خود را از نمره و نتیجه، به تلاش او برگردانیم و به او یادآوری کنیم که تلاش اش برای ما مهم است و نیازی نیست که تقلب بکند و نمره ی بیشتری  بگیرد. هم چنین در این شرایط کودک را از چیزی که دوست دارد، برای مدت معینی محروم کنیم تا بار دیگر با تلاش خودش نمره ی مطلوب  بگیرد. این محرومیت سبب می شود انرژی و لذت بیشتری را از دست بدهد. چون این موازنه برایش نمی ارزد،  تقلب را کنار می گذارد.

نویسنده
شبنم عیوضی
Submitted by editor3 on