پرسش هایی برای گفت و گو درباره کتاب بخشنده، نوشته لویس لوری:
دنیای جونز، دنیایی سالم و بی عیب و نقص است. همه چیز در آن کنترل می شود. جنگ، ترس و دردی در آن نیست. حق انتخاب وجود ندارد. نقش هر فرد در جامعه از پیش تعیین شده است. زمان آن فرا رسیده است که جونز واقعیت را دریابد. چون راه بازگشتی وجود ندارد.
١- در "بخشنده" هر خانواده شامل پدر و مادر، یک پسر و یک دختر است. روابط خویشاوندی مبنای زیست شناختی ندارند، بلکه از راه مراقبت و پرورش دقیق شخصیت شکل می گیرند. در جامعه ی ما بحث ساختار خانواده مطرح است. خانواده چگونه تعریف می شود؟ آیا بنیان خانواده از جامعه شکل می گیرد یا باید تعریف های جدیدی از خانواده ارائه شوند؟
٢- درجامعه ی جونز، تجربه های همه ی افراد همسان است. اوضاع کنترل می شود. رقابت حذف شده است و هر آنچه فرد در جامعه انجام می دهد، در راستای منافع همگانی است. همانندی و یکسان سازی چه سودهایی برای جامعه های امروزی در بر دارد؟ آیا نبود هر گونه تنوع و گوناگونی سازنده است؟
٣- در زیر پوست آرام جامعه ی جونز، سامانه ای دقیق ولی بی رحم، جوانانی را که هنوز خود را با محیط سازگار نکرده اند، سالخوردگان و آن هایی را که اشتباه های شان ساختار جامعه را به هم می ریزد و مورد تهدید قرار می دهد، نابود می کند. سودها و زیان های جامعه ای که در آن چنین دیدگاهی پذیرفته شده است، چیست؟
٤- چرا وابستگی میان جونز و بخشنده خطرناک است؟ این خطر در جای خود، چه کمکی به تعریف سرشت عشق و دوست داشتن می کند؟
٥- پایان بندی داستان "بخشنده" را می توان به دو گونه تفسیر کرد: جونز، در حالی که به همراه گابریل از سرما در حال مرگ است، خاطرات کریسمس خود را که بخشنده به او داده بود، به یاد می آورد. موسیقی را می شنود و با بصیرت ویژه ی خود می تواند خانه ی گرمی را که مردمانش چشم به راه و آماده ی خوش آمدگویی به او هستند، ببیند. لوئیس لوری در سخنرانی اش به هنگام دریافت مدال نیوبری، به این دو امکان اشاره می کند، اما در نهایت هیچ کدام را بر نمی گزیند. چه نشانه هایی برای اثبات هر یک از این دو تفسیر وجود دارد؟
٦: در حال حاضر در ایالات متحده ی امریکا گروه هایی مانند آمیش ها، منونیت ها (فرقه های مختلف مسیحیان)، قبیله های بومی امریکا و جامعه ی یهودیان، برای نگه داشت هویت و فرهنگ خود تلاش می کنند. تعریف این گروه ها به عنوان "دیگری" چه امتیازها و زیان هایی برای آن ها دارد؟ چگونه فرهنگ غالب جامعه این گروه ها را در تنگنا قرار می دهد؟
٧: لوئیس لوری به آفریدن دنیایی کمک می کند که در آن از واژه ها به شیوه ای ویژه استفاده می شود. اگر چه در این دنیا بر چیزی که "دقت زبان" خوانده می شود، تاکید می کنند، اما جهان بر پایه های زبانی ساخته شده است که نه تنها دقیق نیست، به عمد معنا را دچار ابهام می کند. زبان های گمراه کننده چه خطرهایی دارند؟
٨- در جامعه ای که جونز در آن زندگی می کند، برای دور نگه داشتن افراد از واقعیت "رها شدن" پوشیده و مبهم سخن گفته می شود. دقت کنید جامعه ی ما چگونه از این گونه سخن گفتن برای دور نگه داشتن ما از واقعیت هایی مانند پیری، مرگ، فعالیت های جسمی همچون خوردن و نفس کشیدن و رفتن به دست شویی و کارهای اجتماعی و سیاسی و ... بهره می برد؟ سودها و زیان های استفاده از این گونه زبان ها چیست؟