نمکی دختر کنجکاو و مهربان قصه با مادرش در خانه ای زندگی می کند که هشت در دارد. نمکی مجبور است هر شب هشت در را ببندد. اما، نمی داند چرا؟
هر گاه از مادرش سبب را می پرسد جواب های جور را جور می شنود: غول بی شاخ و دم می آید، عجیبان غریبان می آید.....
روزی نمکی تصمیم می گیرد یک در را نبندد. به این ترتیب میهمان عجیبی وارد خانه می شود، غولی آرام و بی آزار. نمکی، به خواسته مادر، با میوه، چای و شام از او پذیرایی می کند. نمکی در هر مرحله از پذیرایی یک نکته از آداب مهمانی را به او یاد می دهد.
این اثر بازنویسی از یکی از قصه های عامیانه و قدیمی ایران است. زبان قصه روان، ساده، آهنگین و شیرین است. تصویرهای کتاب با رنگ های شاد و با تکنیک کلاژ کار شده که به فضا سازی شاد و کودکانه کمک می کند.