هیچکس افتادن پرنده را ندید و هیچکس حتی نیم نگاهی هم به او نینداخت. امّا نه! افتادن پرنده از چشم پسر بچه پنهان نماند. او پرندهای را دید که بالش شکسته است.پرنده را برداشت و به اتفاق مادرش به خانه برد.
آیا پر کنده شده پرنده را میشود سر جایش برگرداند؟ نه ممکن نیست! ولی میشود با گذشت زمان، استراحت، کمی مهربانی و امید بال شکستهای را درمان کرد، تا شاید پرنده دوباره بتواند پرواز کند...
داستان تصویری که حس انسانیت و عشق به حیوانات را در کودک تقویت میکند. این داستان کودکان را به دقت و توجه بیشتر به پیرامونش فرا میخواند و از او میخواهد از هیچ چیز سرسری نگذرد. تصاویر هر یک با آوردن جزئیات و با کنار هم قرار دادن صحنههای گوناگون برای خود داستان جداگانهای دارند. صحنههایی سرشار از انسانیت و مهربانی خانوادهای که در حال تیمار پرنده هستند در برابر خشونت جاری در جهان از تصویر تانک بر روی روزنامه که قرار است در زیر پرنده قرار بگیرد تا صفحه تلویزیون که رژه جتهای جنگی را نشان میدهد، جزئیاتی است که تصویرگر از آن غافل نمانده و توجه کودک را هم سمت و سو میدهد. نکته دیگری که در تصاویر به زیبایی ترسیم شده حضور یکایک خانواده در کنار هم برای درمان پرنده و تأکید بر این است و دیگر آنکه با وجود حس مالکیت در کودکان که در این سن بسیار چشمگیر است ولی او براحتی از پرنده دست برمی دارد و او را پرواز میدهد. کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان نیز این کتاب را با ترجمه بهمن رستم آبادی منتشر کرده است.
از عواملی که یک کتاب تصویری را تبدیل به نمونهای موفق میکند، در هم تنیدگی متن و تصویر است. تصویر، در انتقال معنی متن، بار مهمی را به دوش میکشد و گاه در روایت داستان، جلوتر از متن حرکت میکند.
چگونه میتوان بال شکستهای را درمان کرد نمونهای از یک کتاب تصویری موفق است که خواندن آن به همراه کودک میتوان تجربهی لذت بخشی باشد. هم برای کودک و هم برای بزرگ سال!
داستان این کتاب ساده است: پرندهای با خوردن به شیشههای بلندترین ساختمان شهر مجروح میشود و کسی، جز یک پسر بچهی مهربان، متوجه افتادن و مجروح شدن این کبوتر نمیشود. پسرک پرنده را به خانه میبرد و مراقبتهای اوست که باعث میشود پرنده دوباره بتواند پرواز کند.
این داستان با همراهی تصاویری زیبا و جاندار، که پر است از حرکت، کودک را نسبت به محیط اطرافش حساس میکند. او همراه پسربچه میشود تا کبوتر را در آغوش بگیرد. او را با خود به خانه ببرد و با نگهداری از پرنده، کمک کند تا دوباره بپرد.
انتخاب و ترکیب رنگهای تصویرها هم در بازگویی داستان نقش به عهده میگیرند. اوایل داستان، وقتی پرندهی مجروح روی زمین افتاده و هیچ کس متوجه او نیست.فضا خاکستری است.اما، با ورود پسرک به داستان، کم کم رنگ وارد تصاویر میشود.
شاید گفتن قصهی کتاب را بتوان به کودک واگذار کرد؛ کودکی که هنوزخواندن و نوشتن را نمیداند اما از روی تصاویر میتواند قصه را پی بگیرد و آن را تعریف کند.