کتاب های کودک و نوجوان
اگر کسی بگوید: «من از هیچ چیز نمی ترسم»، یا دارد شوخی میکند یا معنی درست و کامل احساس «ترس» را نمیداند.
«ترس» یکی از مهمترین احساساتی است که از لحظه تولد تا آخرین دم زندگی، با انسان همراه است. ترسیدن، به ما کمک میکند که در موقعیتهای خطرناک، رفتار یا واکنش مناسب انجام دهیم.
چهارشنبه, ۲۲ دی
نویسنده و تصویرگر کتاب های دنیای دوست داشتنی من در این مجموعه، از مفاهیم عمیق زندگی، مثل عشق و دوست داشتن، صلح و دوستی، قبول تفاوت ها و زمین و راه و روش مراقبت از آن، با زبانی کودکانه، ساده، و ملموس حرف زده و برای نقاشی کتاب هایش از رنگ های شاد و روشن استفاده کرده است.
دوشنبه, ۲۰ دی
با دستهایمان به جای زدن چه کارهایی میتوانیم بکنیم؟ با دستها میشود نمایش عروسکی بازی کرد، در لباس پوشیدن به برادر کوچکتر کمک کرد، به جانوران غذا داد، مسواک زد، در آغوش گرفت و دهها کار دیگر.
کتاب «دست برای زدن نیست» تلاش میکند کودکان را از اعمال خشونت با زدن دیگران دور کند و به آنها روشهایی برای کنترل خشمشان پیشنهاد دهد.
شنبه, ۱۸ دی
صبح یکی از روزهای تابستان « جالی پستچی » مانند برنامه همیشگیاش از خواب بیدار شد، صبحانه خورد و لباس پوشید تا سراغ دوچرخهاش برود و نامههای آن روز را به دست آسیابان، گربه پشمالو، دختر مو بلند و بقیه برساند. اما دوچرخهاش پنچر شده بود. پس پیاده راه افتاد. بین راه ناگهان جغجغه بچه غول از آسمان روی سرش افتاد و از حال رفت. وقتی به هوش آمد خرگوشی را دید که یکی از نامهها را برداشته و میدود.
شنبه, ۱۸ دی
اسکندر، پادشاده مقدونیه علاقه ی زیادی به کشورگشایی دارد. او پس از لشکرکشی های بسیار به سرزمین چین می رسد. کشور چین از لشکری بزرگ و قدرتمند برخوردار است و پادشاهی مهربان و دانا کشور را اداره می کند. اما فرمانروای کاردان چین به جای جنگ، با خرد و تدبیر اسکندر را راضی به صلح و دوستی می کند.
چهارشنبه, ۱۵ دی
می گویند آثار کلاسیک ادبیات جهان تمامی ندارند، یعنی، در طول سال ها و دهه ها، این آثار معانی و زوایای جدیدی پیدا می کنند که باز می توان آن ها را خواند و بازخوانی کرد. به همین دلیل هم، از این دسته آثار نسخه های مختلف و روایت های گوناگونی وجود دارد که هر یک از آن ها در واقع بخشی از معانی مضمر در این آثار را برجسته می سازند.
چهارشنبه, ۱۵ دی
بازنویسی خلاق از داستان ضحاک شاهنامه فردوسی است. پس از سرنگونی جمشید پادشاه ایرانی، ضحاک به یاری اهریمن پدرش مرداس را به قتل می رساند تا بر تخت شاهی بنشیند. ظلم و ستم او بر مردم و بی رحمی اش، با کشتار جوانان برای خوراندن مغز آنان به مارهای روییده بر شانه هایش به اوج خود می رسد. شبی ضحاک در خواب می بیند که جوانی با گرز به او حمله می کند. خوابگزاران تولد نوزادی را خبر می دهند که جای او را می گیرد. ضحاک فرمان کشتن همه ی نوزادان را می دهد.
دوشنبه, ۱۳ دی
اثر بازنویسی خلاق از قصه های عامیانه ایرانی است.
گنجشکی برای ساختن لانه بوته خاری پیدا می کند. پیرزنی بوته خار را از او می خواهد تا تنور آتش کند و قول می دهد که به عوض آن کمی نان به او بدهد. اما پیرزن بدقولی می کند. گنجشک نان های پیرزن را برمی دارد و به چوپانی می دهد تا به عوض آن کمی شیر بگیرد. چوپان هم سهم شیر او را نمی دهد.
گنجشک میشی از گله او برمی دارد، و در دهکده به بابا درویشی که عروسی پسرش است می دهد. او هم سهم گنجشک را نمی دهد. گنجشک عروس را برمی دارد و به تار زن می دهد و تار او را می گیرد.
دوشنبه, ۱۳ دی
المر با دیگر فیل ها فرق دارد. همه فیلها خاکستری هستند، اما او چهارخانه و رنگارنگ است و به هر کجا میرود، همه او را میشناسند. المر از این که با دیگران تفاوت دارد، چندان راضی نیست. برای همین خود را به رنگ خاکستری در میآورد تا شبیه دیگران شود. ولی حالا هیچ کس او را نمیشناسد.
دوشنبه, ۱۳ دی
برخی کلمات مهربانانهاند و برخی نیستند. کلمات برای اذیت کردن کردن نیستند. کلمههای آزار دهنده چه میکنند؟
در کتاب «کلمهها برای اذیت کردن نیستند!» نویسنده پیش از آنکه به موضوع آزار رساندن به دیگران با کلمات بپردازد، دنیای جالب و سرگرمکننده کلمات را به کودکان نشان میدهد. کلماتی که کوتاه یا بلند هستند یا خندهدار هستند و میتوانند آرام یا بلند گفته شوند. در بخشی دیگر کتاب به احساسات مختلفی میپردازد که کودکان ممکن است پس از شنیدن کلمات ناراحتکننده تجربه کنند.
شنبه, ۱۱ دی
با این که می دانم این چیزها فقط یک سری خیالات خام است، هر بار قهرمان کتابی به گذشته برمی گردد حسابی به او حسودی می کنم. به خصوص که بتواند برود و چیزی را در سال ها قبل درست کند. مژگان کلهر هم در رمان دختری با روبان سفید حتما این را می داند، چون فکر می کنم آدم های زیادی از فکر برگشتن به گذشته، حتی در حد مرور خاطرات خوش، لبخند می زنند.
چهارشنبه, ۸ دی
یکی از مهم ترین کارها، برای حفظ و نگهداری محیط زیست، بازیافت است در این کتاب، با سه اصل طلایی حفظ محیط زیست آشنا می شویم: بازکاهی، باز مصرف و بازیافت؛ هم چنین با دلایل و مراحل بازیافت هم آشنا می شویم.
چهارشنبه, ۸ دی
پنگوئنها یک دلیلی دارد که بال دارند، نه؟ داشتن دوستی که برای خودش یک هواپیمای شخصی داشته باشد و پیشنهاد بدهد تو را هم سوار کند خوب است، اما تجربه کردن پرواز با بال های خودت چیز دیگری است. در واقع بالهای پنگوئن برای پرواز ساخته نشدهاند اما پنگوئن از آرزوی پرواز دست نمیکشد.
دوشنبه, ۶ دی
پیت می خواهد چیزی بپوشد که معرکه شود. او از همه، از مادر تا راننده ی اتوبوس مدرسه و قورباغه بدعنق راهنمایی می خواهد. هر کسی پیشنهادی می دهد.
یکشنبه, ۵ دی
کتاب «کمی گم شده ام» داستان جغد کوچولوی خوابآلویی است که از لانهشان بالای یک درخت بلند بیرون میافتد و گم میشود. سنجابی او را میبیند و از او میخواهد که مادرش را توصیف کند تا در یافتن او به جغد کوچولو کمک کند.
شنبه, ۴ دی
داستان کتاب «جنگ چهارشنبهها» در طول سال تحصیلی ۱۹۶۷-۱۹۶۸ در لانگ آیلند، نیویورک رخ میدهد، زمانی که امریکا با ویتنام در جنگ است. هالینگ هودهود پسر نوجوانی است که کلاس هفتم را آغاز کرده است. هالینگ ناچار است روزهای چهارشنبه را که همشاگردیهایش در کلیسا و کنیسه آموزشهای مذهبی میبینند با معلم ادبیاتش، خانم بیکر بگذراند. این اوقات ویژه افق جدیدی را بر روی او باز میکند.
شنبه, ۴ دی
راگنی هیلر دختر نوجوانی است که مادر و برادرش را در یک حادثه رانندگی از دست داده است. پدرش در لندن استاد دانشگاه است و علاوه بر تدریس، در زمینه فراروانشناسی و علوم خفیه تحقیق می کند. درحال حاضر پدر راگنی بر روی یک کتاب مصور درباره ی خانه های اشباح کار می کند. در تعطیلات تابستان پدر راگنی برای یک کار تحقیقاتی درباره ی قلعه ای به نام ریکروین، یکی از معروف ترین قصرهای اشباح در اسکاتلند،عازم آنجاست. راگنی بر خلاف میل باطنیش برای نخستین بار همراه پدر به این سفر می رود.
چهارشنبه, ۱ دی
کتاب «صدای رنگها»، در واقع داستان زندگی واسیلی کادینسکی، نقاش روس است. داستان ماجرا را از زمانی تعریف میکند که واسیلی یک پسربچه است و کسی در خانواده ذوق او در نقاشی و سبک نقاشی کردنش را درک نمیکند. اعضای خانواده او را به نوعی وادار میکنند تا در رشته حقوق تحصیل کند. واسیلی یک توانایی خاص دارد، او میتواند صدای رنگها را بشنود.
چهارشنبه, ۱ دی
خانم و آقای هیولا منتظر شکستن تخمها و تولد بچههایشان هستند. از تخم اول یک پسر سبز رنگ بیرون میآید که نامش را وحشتناک میگذارند و از تخم دوم دختری بنفش که نامش ترسناک میشود. خانوادهی هیولاها بیصبرانه منتظر بیرون آمدن بچه هیولای سوم هستند. اما وقتی هیولای سوم با آن بدن کرکی و نرم صورتی و بامزه از تخم بیرون آمد همگی تعجب میکنند. از تخم سوم یک پسر بامزهی پشمالوی صورتی با چشمان آبی بیرون میآید که اصلا شبیه هیولاها نیست. پدر و مادر هیولای صورتی و بامزه نام او را عجیبک میگذارند.
یکشنبه, ۲۸ آذر
این کتاب از مجموعه ۵ جلدی کتاب های زیر میکروسکوپ با عنوان های ۱- زیر میکروسکوپ در خانه ۲- در حیاط ۳- در اقیانوس ۴ - در رودها، دریاچه ها و آبگیرها ۵- درغذای شما است. در این کتاب در باره ی ریز جانوران و میکروب هایی که در خانه از جمله در رختخواب، آشپزخانه، لباس و روی بدن جانوران خانگی زندگی می کنند اطلاعات مفیدی به مخاطب می دهد.
یکشنبه, ۲۸ آذر