گربه بازیگوش کتاب «بازگشت چستر!» باز هم اجازه نمیدهد که ملانی داستاناش را بنویسید. با ماژیک قرمزی که دستاش است همه جای کتاب مینویسد، داستان را تغییر میدهد، حتی روی جلد هم نام نویسنده و تصویرگر را خط زده که یعنی این کتاب برای ملانی وات نیست!
گربه بازیگوش کتاب «چستر!» با ماژیکاش از روی جلد به خواننده لبخند میزند و شیطنت او را در پایین جلد میبینیم که نام نویسنده و تصویرگر کتاب را خط زده و نام خودش را نوشته.
کتاب «چه کسی این بلا را سر شهر آورده؟» با همراهی تصاویر، داستانی از زشتی جنگ را برای کودکان روایت میکند.
مهمترین ویژگی کتاب «غول و دوچرخه» از منظر من کودکی ِنویسنده کتاب با دخترش «درسا» در ساحت ادبیات است.
بعضی کتابها فقط دقایق ما را پر میکنند و نکاتی را یاد میدهند و گروهی دیگر که تعدادشان زیاد نیست، احساسات و خاطرات ما را تحت تاثیر قرار میدهند. کتاب «فقط یک قصه ی دیگر!» از گروه دوم است.
کتاب «موریس و کتابهای پرنده» کتاب تصویری به نقش التیامبخش کتاب در زندگی افراد بخصوص پس از یک فاجعه طبیعی میپردازد. انیمیشن ساخته شده بر اساس آن برنده بهترین انیمیشن ۲۰۱۲ بوده است.
کتاب «موزی که میخندید» قصه پذیرش تفاوتهای دیگرانست و از آن فراتر پذیرش و باور تفاوتهای شخصیمان با دیگران است.
لوسی کتاب «گربهی لوسی و پرندههای رنگارنگ» یک باغ دارد پر از پرندههای رنگارنگ و زیبا! او یک گربهی پلنگی شکارچی هم دارد که اسماش آرتمیس است و برای لوسی دردسر درست میکند.
کتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسشها در ذهنش شکل میگیرد.
کتاب «من صندلی نیستم!» داستان زرافهای است که همه او را با صندلی اشتباه میگیرند و او تلاش میکند جلوی این زورگویی را بگیرد.
فکر میکنید در کتاب «روزی که بابا عضو تیم فوتبالمان شد» اتفاقی خوبی میافتد یا بد؟ پسرک کتاب، فوتبال را بیشتر از ترن هوایی، شیرجه زدن در آب و پرواز با سورتمه از تپههای برفی دوست دارد.
در کتاب «هفته آشتی و دوستی در کلاس خانم روباه» خانم روباه معلم کلاسی است که مانند همه کلاسهای جهان در آن دعوا و بگومگو بین بچهها وجود دارد.
خرسِ کتاب «چطوری ستارهای را بگیریم که دارد میافتد؟» منتظر است تا آخرین ستاره پاییز بیفتد پایین تا یک آرزو کند!
کتاب «ماجرای یک روز آفتابی» ماجرای یک روز عالی آفتابی برای گربه، سگ، پرنده و سنجاب است که با آمدن خرس به هم میریزد. داستانی لطیف که با طنز آمیخته است و لبخند به لب خواننده میآورد و نشان میدهد معنای یک روز خوب برای هرکس ممکن است متفاوت باشد و ما ممکن است احساسات دیگران را درک نکنیم.
کتاب «پسری که دنبال باد رفت» دنیا را از نگاه یک کودک اوتیستیک نشان میدهد. سامی میداند با بقیه فرق دارد. او از توی گرد و غباری که نور آفتاب به آن تابیده، شکلهای مختلف پیدا میکند.
کتاب «یک دوست باحال یخی» داستان طنز پسری است که یک پنگوئن را به خانه میآورد تا از آن نگهداری کند.
با خواندن کتاب «ساز کالی» پیرامون خود را پر از صلح، دوستی و آرامش احساس میکنید. کتاب داستانی دلنشین از پیروزی موسیقی بر شکار و حق انتخاب مسیر زندگی روایت میکند.
داستان کتاب «یک گرگ، یک اردک، یک موش» داستان اردک و موشی است که در شکم یک گرگ هم را میبینند، اما خیال خورده شدن ندارند و داستان اینکه چرا گرگها به سمت ماه زوزه میکشند!
در کتاب «روز المر» با المر دوستداشتنی و شاد و شوخ همراه میشویم تا ببینیم روزش را چگونه میگذراند؟ چه کار میکند؟ چه کسی را میبیند و چه میخورد؟
کتاب «آب و هوا با المر» داستانی است درباره اهمیت شادی و بازی در زندگی کودکان. کودکان در این کتاب همراه المر به آنچه پیرامون خود میبینند توجه میکنند و لذت بردن از زیباییهای طبیعت را میآموزند.