افق
برهمخوردن روال عادی زندگی باعث عدمامنیت و آشفتگی ذهنی کودکان میشود و در ماههای اخیر، ویروس کرونا زندگی بچههای جهان را دگرگون کرده است. در این وضعیت، اگر والدین نتوانند دغدغههای ذهنی فرزندانشان را تشخیص بدهند و پاسخگویی مناسب نداشته باشند، کودکان در تنظیم هیجان و سازگاری با بحران دچار مشکل خواهند شد.
والدین میتوانند با گسترش دایرهی شناختی خودشان و انتقال درست اطلاعات به کودکان، گذر از این بحران را سادهتر کنند.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
معماری ایرانی، گره خورده به فرهنگ ایرانی
وقتی قرار است برای نوجوانان از یک مبحث علمی گفته شود، هم میتوان آن را مانند کتاب درسی نوشت و هم میتوان با کمک زبانی نرم و تا حدی داستانگو، تصاویر گویا و مربوط به مبحث مورد نظر و ارائهی نکات جالبی که کمتر به آنها توجه میشود، آن مبحث را بیشتر برایشان خواندنی کرد. کتاب سرگذشت معماری شیوهی دوم را انتخاب کرده است تا خواندن و دانستن دربارهی معماری نه فقط برای نوجوانان که برای هر کسی که میخواهد شناختی کلی از این رشته داشته باشد، تجربهای به یاد ماندنی شود.
شنبه, ۱۶ فروردین
کتاب «پینوکیو» از آثار کلاسیک و ماندگار ادبیات کودکان جهان است که با تصویرگریهای روبرتو اینوچنتی جانی تازه گرفته است.
سه شنبه, ۸ بهمن
کتاب «میتوانم یک من دیگر بسازم؟» از درباره پسری به نام کوین است که از کارهای روزانه خسته شده و تصمیم میگیرد «یک من دیگر بسازد.»
چهارشنبه, ۲۹ خرداد
کتاب «گفتگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگها» قصهای جذاب و رازآلودست از همراهی و گفت و گوی یک صبح تا غروب نوجوان دوازده سالهای به نام رهی با یک خانم نقاش غریب و کمی مشکوک.
چهارشنبه, ۱۸ اردیبهشت
مهمترین ویژگی کتاب «غول و دوچرخه» از منظر من کودکی ِنویسنده کتاب با دخترش «درسا» در ساحت ادبیات است.
یکشنبه, ۸ اردیبهشت
کتاب «موزی که میخندید» قصه پذیرش تفاوتهای دیگرانست و از آن فراتر پذیرش و باور تفاوتهای شخصیمان با دیگران است.
سه شنبه, ۳ اردیبهشت
کتاب «شاید سیب باشد» داستانی پسرکی است که بادیدن یک سیب بر روی میز یک سری از پرسشها در ذهنش شکل میگیرد.
سه شنبه, ۲۷ فروردین
کتاب «برایم شمع روشن کن»، ماجرای دختر نوجوانی به نام سارا و مشکلاتش با خانواده و دنیای اطرافش است. سارا که تازه ۱۳ ساله شده و نوجوانیاش آغاز شده در حال شناختن خود و دنیایی است که در آن زندگی میکند و در این میان باید با شرایطی نه چندان طبیعی مواجه شود.
دوشنبه, ۲۴ دی
دنیای جادوگرها، شبحها و مردگان برای بسیاری از نوجوانان و آنان که آرزوی کشف آن را دارند همواره شگفتانگیز بوده است. داستانهایی که در این باره نوشته شدهاند، اگر حداقلهایی را داشته باشند، نیز میتوانند توجه را جلب کنند. مجموعه «آخرین شاگرد»، مجموعهای چند جلدی درباره محافظان است؛ کسانی که قرار است از انسان ها در برابر این ناشناخته ها محافظت کنند.
یکشنبه, ۲۰ آبان
کتاب «آدامس چهارشنبههای خوشبختی» داستان تصویری دختری به نام باهار است. کودک کاری با موهای به رنگ انار، دامن رنگ غروب و چشمهای رنگ گربه سیاه.
دوشنبه, ۷ آبان
کتاب «تشپ کال» داستانی از رولد دال است درباره دو انسانی که هر دو تنها هستند: آقای هوپی و خانم سیلور. آنها با هم همسایهاند. آقای هوپی دو چیز را خیلی دوست دارد یکی گلهایی که در ایوان آپارتمانش پرورش داده است و دیگری خانم سیلور.
دوشنبه, ۳۰ مهر
کتاب «پریزادان درخت سیب» قصه شهری است که در آن هیچ دختری به دنیا نمیآید؛ یا به قول نویسنده: «پادشاهی بود که سه پسر داشت و سرزمینی که هیچ دختری در آن نمیرویید. سالهای سال بود که هیچ دخترکی، صبح سفید بهار، پابرهنه، روی علفهای خیس ندویده بود.»
سه شنبه, ۱۰ مهر
معرفی نخست:
کتاب «بن بست» داستان پسر نوجوانی است به نام دین واشنگتن که بسیار پرخاشگر است. دین بیدلیل با همکلاسیهایش دعوا و زد و خورد میکند. البته از نظر خودش دلایل موجهی برای این رفتارش دارد و از اینکه هم دورهایها از او میترسند احساس غرور میکند.
دوشنبه, ۲۲ مرداد
کتاب «هنری زلزله و شپشهایش» یک جلد از مجموعه ده جلدی «هنری زلزله» است. این مجموعه شامل داستانهایی است درباره شیطنتهای یک پسربچه بازیگوش به نام هنری. هنری زلزله با پدر و مادر و برادرش، پیتر خوبه، زندگی میکند.
دوشنبه, ۸ مرداد
کتاب «فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدم» داستان پسری به نام مارکو است که در راه بازگشت از مدرسه توصیه پدر فکرش را مشغول کرده است. پدرش به او گفته است: «چشمهایت را باز کن و هرچه را که میتوانی ببینی خوب ببین.» اما وفتی مارکو به او میگوید کجاها بوده و چهها دیده، پدر حرفهایش را باور نمیکند.
شنبه, ۶ مرداد
کتاب تصویری «وای چه جاها که خواهی رفت» حامل پیامی روحیهبخش در ستایش زندگی است و به تمام مردم در هر سن و مرتبهای سفارش میکند که یک جا ساکن نمانند، ماجراجویی کنند و با خطرهای زندگی روبهرو شوند. این کتاب به کودکان درباره زندگی واقعی هوشیاری میدهد و میگوید زندگی پستی و بلندیهایی دارد که بهتر است با همه توان از آنها عبور کرد.
چهارشنبه, ۲۰ تیر
کتاب «شانس ضرب در هفت»، داستان از دست دادن و مرگ عزیزان و کنار آمدن با این رنج و از نو شروع کردن است. بیدی شانس دختر دوازده سالهی نابغهای است که خانوادهی شانس او را از کودکی به فرزندخواندگی پذیرفتهاند. او به دلیل متفاوت و نابغه بودن نمیتواند با همسن و سالهایش ارتباط بگیرد و دوستی ندارد.
یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت
کتاب « به مدرسه دیر رسیدم چون... » نوشته دیوید کالی و به تصویرگری بنجامین چاد است. دیوید کالی در این کتاب بهانههای دیر رسیدن پسرکی را به مدرسه با تخیل و زبانی طنزآمیز بیان کرده است.
همه ما برای یک بارهم که شده به مدرسه دیر رسیدهایم. آن یک بار را به خاطر دارید؟ چه بهانهای برای معلم یا ناظمتان جور کردید؟ سادهترین جوابی که احتمالا به ذهن همهی ما در آن لحظه حساس رسیده است این بوده: راستش خواب موندم! یا شاید ماشین بابامون خراب شد...
اما تا حالا فکر کردید که میتوان جوابهای بیشماری به این سوال داد؟
شنبه, ۸ اردیبهشت
کتاب « مثل یک ببر بخواب » کتابی است تصویری با داستانی آرامشبخش، درباره دختر کوچکی که نمیخواهد بخوابد.
چهارشنبه, ۳ آبان
« کتاب گورستان » در ژانر فانتزی برای کودکان نوشته شده است و داستان کودکی را روایت میکند که در گورستانی متروک در میان ارواح بزرگ میشود.
قاتل، نیمهشب سه نفر از اعضای خانواده را به قتل میرساند و به سوی اتاق آخرین قربانی خود، فرزند هجدهماهه خانواده میرود. اما او در تختخواب خود نیست. کودک نوپا به تازگی راه رفتن آموخته است و نیمه شب در خانه را باز میکند، به خیابان قدم میگذارد و سر از قبرستانی قدیمی و متروک درمیآورد.
چهارشنبه, ۱۲ مهر
«ماتی و سامی و سه گاف گنده» داستانی است درباره دروغ گویی و پیامدهای آن و کتابی است در ستایش راستگویی.
نویسنده در این کتاب از پسر یازده ساله ای به نام ماتی می گوید. پسری که برای تعطیلات تابستانی خانواده خود رویایی دارد. او برای این که آرزویش به واقعیت بپیوندد به دروغ متوسل می شود و با این کار خانواده اش را به دردسر بزرگی می اندازد.
شنبه, ۷ مرداد
کتاب امپراتور کوتولهی سرزمین لیلیپوت داستان دختری است به نام آیدا که شانزده ساله است. دختری خیالپرداز که همواره به کلاغها و زندگی آنها فکر میکند.
شنبه, ۱۳ خرداد
میان واقعیت و تخیل
اینگرید و گرگ داستان دخترکی است که در فقر با پدر و مادرش زندگی میکند و با آنکه زندگی مطلوبی ندارد، از وضعیتش راضی است. اینگرید ذره ذره میفهمد از خانوادهی نجیبزاده است. مادربزرگی دارد که در قصری بزرگ زندگی میکند و به نوعی مالک روستاهای اطراف است.
دوشنبه, ۴ اردیبهشت