افق
هر بار که خبری وحشتناک دربارهی کودکان و نوجوانان میشنویم، هر بار که خبر تیراندازی در مدرسه یا بیمارستانی را میشنویم، هر بار که بمبی در مسجدی منفجر میشود، ناگهان از این خشونت جا میخوریم؛ اما وقتی درد بیشتری در قلبمان احساس میکنیم که شلیککنندهی آن اسلحه نوجوان یا کودکان باشند. شخصیت کتاب فاجعه در دبیرستان میدل تاون نیز از حادثهی تیراندازی در یک دبیرستان اندوهگین و وحشتزده شده است؛ اما او نرفته تا از کشتهشدگان قهرمان بسازد، بلکه از این مرحله فراتر رفته است و به سراغ بانیان این «فاجعه» رفته تا نکتهای را یادآوری کند: «تیراندازان نیز قربانیاند».
شنبه, ۲ اردیبهشت
این کتاب کورنلیا فونکه فضایی فانتزی و البته حماسی دارد. ایگرن میخواهد شوالیه باشد، او در قلعهای عجیب و جادویی زندگی میکند که برای مخاطب عجیب است.
ایگرن به حرف زدن گربهها و نعرههای مجسمههای شیر عادت دارد. نویسنده مکان و زمان داستان را نشان نداده است، اما فضا و توصیفها نشان میدهد دورهی جادوگرها و احتمالاً قرون وسطاست؛ اما در این رمان نوجوان، قرار نیست جادوگرهای بزرگ کاری از پیش ببرند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
«شایدی» بانام اصلی «جس» دختری ۱۵-۱۶ ساله است که بیماری پیسی دارد و تمام بدنش لکه لکه است او که از خانه فرارکرده، فرزند نامشروع مادری معتاد است که در گذشته در سیرک کار می کرده است. مادر که از پس مخارج شایدی و دیگر بچه هایش برنمی آید او را از خانه بیرون می کند و شایدی به خیابان های نیویورک پناه می آورد.
شنبه, ۲۱ اسفند
«آنه مری» دختر۱۰ ساله ای است که با پدر، مادر و خواهر کوچکترش «کرست» در جنگ جهانی دوم در کپنهاک دانمارک زندگی می کند. او دوستی دارد به نام «آلن» که یهودی است و پدرش معلم است. ۳ سال است که دانمارک در اشغال آلمانی هاست و برای آلن و خانواده اش که یهودی هستند، مزاحمت های آلمانی ها نمایان است. انه مری و خانواده اش پس از باخبر شدن از یورش احتمالی نازی ها برای دستگیری یهودیان، آلن را به خانه ی خودشان می آورند و در برابر نازی ها وانمود می کنند که آلن دختر خانواده است.
چهارشنبه, ۱۸ اسفند
«آنا» دختر ۱۲ ساله کلاس هشتمی است که در شب تولد برادرش «بن» در خانه حضور دارد و شاهد به دنیا آمدن و نگرانی پدر و مادر و پزشک اورژانس است. بن با معلولیت «هیدروسفالی» یعنی معلولیت شدید ذهنی و جسمی به دنیا میآید. معلولیتی که زیاد امید به زندگی برایش وجود ندارد. اما آنا عاشق بن میشود و از دوستان و نزدیکان خود دور میشود تا به بن رسیدگی کند و او را آموزش دهد.
چهارشنبه, ۲۷ بهمن
عشق در همهی سرزمینها از اصلیترین بنمایههای ادبیات است. عاشقانههای ایرانی همواره برای خوانندهی فارسیزبان پر از خاطرههای آشنا و به یادماندنی است. داستان یک عشق، چه به پایان خوش ختم شود و چه با دوری و رنج و مرگ همراه باشد، همیشه دلنشین، جذاب و رازآلود باقی خواهد ماند.
مجموعهی عاشقانههای ایرانی، که تاکنون پنج جلد آن منتشر شده، بازآفرینی داستانهای عاشقانهای است که در ادبیات کهن ما چه به صورت منثور و چه منظوم ریشه دارد.
چهارشنبه, ۲۰ بهمن
کتاب «حیوانات جنگل» از مجموعه «کتاب کیفی من»، پنج حیوان زرافه، فیل، تمساح، میمون و گورخر را با تصاویر نقاشی شده و اشعاری کوتاه و ساده معرفی میکند.
سه شنبه, ۹ آذر
رندی پسر نوجوانی است که به سبب رفتار خشن پدرش پشت گاری یک فروشنده دوره گرد پنهان می شود و از خانه فرار می کند. وقتی که از گاری پیاده می شود برخلاف انتظارش با دهکده ای کم جمعیت و کوچک رو به رو می شودکه آسمان پاک نام دارد و ماه آسمانش گم شده است.
چهارشنبه, ۷ مهر
فلورا ده سال دارد. پدر و مادرش طلاق گرفته اند و او با مادرش زندگی می کند. مادر فلورا عاشق نوشتن داستان های عاشقانه است در حالی که فلورا کمیک استریپ های فانتزی را ترجیح می دهد. فلورا تنهاست و از نظر مادرش، دختری عجیب و غریب که نمی تواند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند.
داستان از آن جایی آغاز می شود که فلورا از پنجره اتاقش شاهد مکیده شدن سنجابی در جاروبرقی همسایه شان می شود. فلورا سنجاب را نجات می دهد، سنجابی که حالا دیگر یک سنجاب معمولی نیست و می تواند شعر بگوید. مادر فلورا با نگه داری سنجاب در خانه مخالف است و از این به بعد است که ماجراهای داستان شکلی دیگر می گیرند.
چهارشنبه, ۱۷ شهریور
هاپو دوست دارد در کارهای باغبانی به پدربزرگش کمک کند. او دوست دارد باغچهای برای خودش داشته باشد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند که چه بذری بکارد و چهطور از باغچهاش مراقبت کند.
چهارشنبه, ۱۷ شهریور
سالویگ که فرزند وسطی و دومین دختر پادشاه است، نه چهره ی زیبایی دارد که همانند خواهرش با ازدواج خود به سرزمینها و قدرت پدرش بیفزاید و نه همچون برادرش آینده سرزمینشان در دستهای اوست.
اما با درگرفتن جنگ بین کشور آنها و کشور دیگر، پدر او را به همراه خواهر زیبا و برادر ولیعهدش، به قلعهای میان کوههای سر به فلک کشیده میفرستد و گروهی از سربازان شجاع خود را برای محافظت همراهشان می کند.
دوشنبه, ۱۸ مرداد
کیتلین ده ساله نوعی بیماری اتیسم دارد. او همراه پدرش زندگی می کند. قبل از حادثه ی تیراندازی در مدرسه ی برادرش، آن ها خانواده ای سه نفره بودند، و کیتلین همچون مرغ مقلد از راهنمایی های برادرش، دون، برای کنترل رفتارهای اتیسمی اش استفاده می کرد. بعد از حادثه تیراندازی در مدرسه و کشته شدن دون، کیتلین و پدرش از این خادثه سخت آزرده و رنجور می شوند.
دون پیش از کشته شدن بر روی پروژه ای اجرایی برای مدرسه اش کار می کرد که کیتلین را درگیر می کند، پروژه ای که تلاش می کند آن را به پایان برساند، پایان پروژه ای که می تواند پایان رنجی باشد که او و پدرش می کشند. تلاش های کیتلین که همیشه زندگی را سیاه و سفید می بیند و مسئولان متعهد مدرسه منجر به تغییر دید کیتلین به زندگی می شود و او کشف می کند رنگ های زندگی تنها سیاه و سفید نیستند.
دوشنبه, ۲۸ تیر
کتاب « در انتظار یک زندگی طبیعی» داستان دختر نوجوانی است به نام ادی که به همراه مادرش، مومرز، برای زندگی در یک کاراوان کوچک به محلهای جدید نقل مکان میکنند. پیش از این، آنها یک خانواده ی پنج نفره بودند و ادی و مادرش، به همراه ناپدری و دو خواهر ناتنی اش زندگی میکردند. اما بیمسئولیتی مادر در نگهداری از ادی و دو خواهرش سبب جدا شدن آنها میشود.
دوشنبه, ۲۱ تیر
لورل دانو مادر و مادربزرگش را در توفان کاترینا از دست می دهد و سعی می کند راهی برای فائق آمدن بر دردهایش پیدا کند. او برای مدت کوتاهی در دسته ی تشویق کننده های تیم بسکتبال مدرسه قرار می گیرد و دوست تازه ای پیدا می کند. اما با وجود موفقیت در تیم و پیدا کردن دوستی خوب خاطرات رهایش نمی کنند. اورل به مواد مخدر روی می آورد و خیلی زود گرفتار طلسم ماده ای به نام ماه می شود. ماه فراموشی می آورد و لورل می تواند خاطرات دردناک را فراموش کند. اما خیلی زود همه چیز نابود می شود.
شنبه, ۱۲ تیر
پنی دختری یازده ساله است که سراسر زندگی اش با چیزهایی غافلگیرکننده و گاهی معماگونه و پر رمز و راز گذشته است. او دختری ایتالیایی- امریکایی و ساکن امریکاست. خانواده ی پدری اش از مهاجران ایتالیایی هستند. پدر پنی مرده و او با مادرش زندگی می کند اما با خانواده ی پدری نیز ارتباط دارد.
چهارشنبه, ۲۶ خرداد
ایوان گوریل آرامی است که به ندرت از چیزی ناراحت میشود. او در یک مرکز تفریحی بازیهای ویدیوئی زندگی میکند. ایوان خاطرهای از گذشتهاش ندارد و در حال زندگی میکند؛ عاشق نقاشی کشیدن است و به چیزی جز هنر فکر نمیکند... تا اینکه روبی، بچه فیل، وارد میشود و ایوان میتواند زندگی را از دریچهی چشمهای روبی ببیند.
سه شنبه, ۷ اردیبهشت
مشق شب خود را ننوشتهاید؟ چه بهانهای میتوانید بتراشید؟ نشستن یک هواپیما پر از میمون در وسط حیاط خانه، حمله یک ربات دیوانه به خانه، قایم کردن مدادها توسط جنها و چندین بهانه دیگر. آیا معلم این بهانهها را قبول میکند؟
شنبه, ۴ اردیبهشت
تاریخ، برای خیلی از ما، یک خط پیوسته است که مستقیم به چندین سال قبل تر وصل مان می کند. ما به لطف و مرحمت سیستم آموزشی مان، عادت کرده ایم تاریخ را یک پارچه و پر از نام ها و سال هایی بدانیم که یکی یکی پشت سر هم ردیف می شوند تا ما را از سال ۰ به سال ۲۰۱۳، یا ۱۳۹۲ برسانند.
اما واقعیت تاریخ چیز دیگری است. تاریخ نه یک خط پیوسته و منطقی که حجم عظیم و متنوعی از رخدادهای خوب و بد، مطلوب و نا مطلوب، خشن و لطیف و انسانی و حیوانی است که مطالعه و بررسی آن ها، نه فقط مفید و دانش افزا، که جذاب و دوست داشتنی است.
چهارشنبه, ۲۵ آذر
شاید اولین چیزی که دراین کتاب توجه مخاطب را جلب می کند فرم آن است. هر فصل این کتاب پستی از یک وبلاگ است. وبلاگ درنا، دختر جوانی که با خواندن یک دفترچه خاطرات قدیمی تصمیم می گیرد داستانی را درباره ی زال و عشق قدیمی او در وبلاگش منتشر کند و نظرات خوانندگان را بداند. درنا به گذشته زال برمی گردد و داستان او و فریبا را روایت می کند؛ پسر نوجوانی که خانواده ای ندارد و در یک پرنده فروشی کار می کند. کلیدی که سال ها دست زال ماند چون فکر می کرد یک روز فریبا و خانواده اش بر می گردند و کلید خانه شان را از او می خواهند...
سه شنبه, ۱۷ آذر
جاناتان استرود، نویسندهٔ این سه گانهٔ خواندنی، در سال ۱۹۷۰ در انگلستان به دنیا آمد. او در دانشگاه ادبیات انگلیسی خواند وسپس در انتشارات واکر لندن ویراستار فرهنگنامهها وکتاب های مذهبی و تاریخی شد. سه گانهٔ بارتیمیوس او به سرعت، پس از انتشار، در فهرست کتابهای پرفروش جهان قرار گرفت.
یکشنبه, ۱ آذر
اگوست ده ساله که به سبب بیماری چهرهای نابهنجار دارد تا کلاس پنجم در خانه درس خوانده و به مدرسه نرفته است. سرانجام پدر و مادر با وجود نگرانی تصمیم میگیرند او را به مدرسهای خصوصی بفرستند.
سه شنبه, ۲ تیر
پیتر نه سال دارد. برادر کوچکش فارلی که همه او را قندعسل صدا میزنند سه ساله است. او یک آتشپاره تمامعیار است و لجبازیها و شیطنتها و خرابکاریهایش ماجراهای طنزآمیزی را به وجود میآورد. آن دو با پدر و مادرشان در یک آپارتمان قدیمی در نیویورک زندگی میکنند. کارهای قند عسل همیشه پیتر را کلافه میکند. او از اینکه دیگران با قند عسل به مهربانی رفتارمی کنند دلخور است.
یکشنبه, ۱۷ خرداد
توکا پسری عینکی و لاغر است که پدرش را در سانحه رانندگی از دست داده و با مادرش زندگی می کند. او بسیار ترسو است و از همکلاسی هایش کتک می خورد. در خواندن کلمات و حرف زدن مشکل دارد. مادر پس از مرگ پدر دچار افسردگی شده و توکا هم بیشتر شب ها کابوس می بیند و هر دو تحت درمان دکتر روانکاو هستند. او در خیال، خودش را یک جنایتکار فرض می کند و سعی می کند که از رفتار و پوشش آن ها تقلید کند. روزی پیرزنی کتابی به او می فروشد و همچنین کنسروی به او می دهد و ادعا می کند که درون کنسرو یک غول وجود دارد.
یکشنبه, ۱۷ خرداد
با همه چی نام مجموعه ای از شعرهای شل سیلور استاین است که پس از مرگش منتشر شده است. این مجموعه شامل ۲۰۴ قطعه شعر است که رضی هیرمندی مترجم خوب ادبیات طنز به همراه مهرنوش پارسانژاد به فارسی برگردانده است. آثار شل سیلوراستاین اکنون از آثار کلاسیک ادبیات کودکان به شمار می آید و چندین نسل از کودکان آثار او را خوانده اند و از آن ها لذت برده اند. شعرهای این مجموعه هم همانند دیگر آثار استاین کودکان را تشویق به خیال پردازی می کند و به آن ها این قدرت را می دهد که غیرممکن ها را تصور کنند.
سه شنبه, ۲۵ آذر