دانه زیر خاک تِشنه مانده است می شود هَلاک های، ابرها دانه نیست خواب ناله می کُنَد: آب، آب، آب! های، ابرها بَرقتان کجاست؟ رعدتان چرا گُنگ و بیصداست؟ نیستید اگر راستی خَسیس خاک را کنید خیسِ خیسِ خیسِ