دشتبان

ناصر پسر نوجوانی است که با خانواده اش در روستایی نزدیک قصر شیرین زندگی می کند. آنان زمانی که برای خرید به شهر می روند با بمباران و حمله عراق به قصر شیرین روبرو می شوند. با پیشروی عراقی ها، آنان با مقدار کمی بار و بنه به اتفاق سایر روستاییان به کوه و دشت می زنند. راهنما پدر بزرگ است و آنان را به سمت دره ای که در آن قصر خسرو واقع است می برد.

یادآوری خاطرات گذشته پدر بزرگ را غمگین  می کند. پدر زمانی که برای کمک به مردم و نظامیان می رود به شدت زخمی می شود. ناصر در مدتی که پدر زخمی است به کمک پدر بزرگ برای جمع آوری و فراهم کردن آذوقه می رود. سرانجام فرمانده نظامی با حرکت دادن خانواده ها، آنان را به جای امن تری هدایت می کند. بارش برف زمین را لغزنده کرده و زری دختر نو جوانی که به کمک یکی از زنان مسن می آید سر می خورد و به ته دره می افتد. آنان به مقر نظامی ایرانی ها می رسند و مادر که حامله است به کمک مادر زری فرزند خود را به دنیا می آورد و سپس با کامیون به جایی امن منتقل می شوند.

دشت بان حکایت جنگ است و بیانگر سرگردانی و آوارگی مردم در آن روزگار. ابتدای جنگ ایران و عراق است در منطقه قصر شیرین و سر پل ذهاب. نویسنده بسیار اثر گذار این لحظه ها را بیان می کند و تلخی جنگ را نشان می دهد. بدیهی است نوجوانی که این روزها را ندیده با درد و رنجی که هم میهن هایش در این ایام کشیده اند و فداکاری ها و از جان گذشتگی های آنان آشنا می شود و با آنان همدردی می کند. با این امید که او را به دنیایی صلح آمیز نزدیکتر نماید. بیان گوشه ای از تاریخ دوران جنگ با نیم نگاهی به مسائل عاطفی نوجوان و ترس و بیم های او از ویژگی های کتاب است.

 

تهیه کننده
فاطمه مرتضایی فرد
سال نشر
۱۳۸۷
نویسنده
احمد دهقان
پدیدآورندگان
Submitted by editor3 on