فهرست کتاب های تألیفی برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا
<p>در این صفحه کتابهای فهرست کتاب های تالیفی برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا آورده شده است.</p>
<p>جذابیت و مفید بودن و همچنین نزدیک بودن موضوع کتاب به دغدغه نوجوان از ویژگیهای کتاب مخصوص نوجوانان است. کتابخوان بودن خانواده تاثیر زیادی بر کودک و نوجوان خواهد گذاشت. در اینجا فهرستی از کتابهای مناسب نوجوانان در این سن قرار داده شده است تا راهنمایی برای انتخاب راحتتر کتاب برای خانوادهها و مربیان عزیز باشد.</p>
«باد دست من را میگیرد» شامل اشعاری سرودهی صفورا نیری و به تصویرگری سلیمه باباخان است. در این کتاب، شاعر همچون مجموعهشعرهای پیشینش به مفاهیمی مانند عشق، انتظار، غم و آینده پرداخته است؛ مضامینی که مانند همهی شعرهای او در پیوند با طبیعت هستند. نیری طبیعت را بخشی از انسان میداند و انسان را شبیه به طبیعت. او از ماه و خورشید گرفته تا درختان و باد و پرندهها، از تمام عناصر، بهره میبرد تا احساسات انسانی را نشان دهد و از آرزوهای خویش و امیال بشری سخن بگوید.
چهارشنبه, ۲۱ شهریور
مجموعهی ششجلدی کتابهای «زنان و مردانی که ایران را ساخته اند» شامل زندگینامههایی از آبادگران و کوشندگانی خستگیناپذیر است که در طول حیات خود، کمر به آبادی ایران بستهاند. هر کتاب از این مجموعه را نویسنده و تصویرگری متفاوت نوشته و تصویرگری کرده است. در این مجموعه، اشخاصی چون آذر اندامی، علیاکبر دهخدا، اصغر قندچی، مریم میرزاخانی، غلامعلی بسکی و همایون صنعتیزاده معرفی شدهاند.
دوشنبه, ۱۸ تیر
کتاب «شالگردنی با رنگهای تابستانی» حاصل دومین همکاری مشترک صفورا نیری، در مقام شاعر، و سلیمه باباخان، در مقام تصویرگر، است. صفورا نیری شاعرِ حوزهی نوجوان، شاعرِ شور زندگی، نگاه تازه به طبیعت و صلح است. آنچه شعرهای او را از شعر دیگر شاعران جدا میکند، وزن طبیعی و شناخت عمیق شاعر از بافت و ویژگیهای زبان فارسی در قالب زبانی است که سنت شعر و شاعری در آن ریشهدار است. در حقیقت، نیری ظرفیتهای زبان فارسی را به کار گرفته است تا از دریچهی احساس نوجوانان با آنها به زبان شعر سخن بگوید.
یکشنبه, ۱ بهمن
کتاب «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» بازنویسی داستان آفرینش ایرانی است. این کتاب نخستین جلد از مجموعهی «تاریخ اساطیری ایران برای نوجوانان» است که کتاب «چ» نشر چشمه منتشر کرده است. در جلد دوم «نیروهای خیر و شر»، در جلد سوم «دوران آمیختگی خیر و شر و پادشاهان اساطیری و پهلوانان حماسی» و در جلد چهارم «فرجام نبرد خیر و شر (دوران جدایی)» بازنویسی شده است که انتشارات یادشده به ترتیب آنها را منتشر خواهد کرد.
سه شنبه, ۱۱ بهمن
هیچوقت کسی فکر میکرد پرندهای کوچکتر از گنجشک و کمی بزرگتر از ملخ بشود قهرمان یک داستان پرمخاطب؟ ماجرای داستان «نه تر و نه خشک» از آنجا شروع شد که یک روز عاشقی دلخسته با پر و بال خاکستری از روی بام پرید. بال زد و بال زد و بال زد... از کنار دودکشها رد شد. زنی را دید که کنار رودخانه داشت با آب یخ صورت بچهاش را میشست. صدای گریهی بچه را شنید و گذشت... زنی دیگبهسر را دید که توی دیگش خالی خالی بود. دل کوچکش گرفت، اما به بال زدن ادامه داد. از کویر گذشت و رسید به کوههایی که نوکشان را برف گرفته بود، اما از آنها هم گذشت تا رسید به شهر. در شهر احساس تنهایی پرنده بیشتر شد. دلش بیشتر گرفت. تا اینکه چشمش افتاد به پنجرهی باز قصر پادشاه که پشت آن دختری مثل پنجهی آفتاب نشسته بود و این شد شروع داستان دلدادگی پرنده و دخترک... اما شاید نه... شاید پیش از اینها، در روزگاری دیگر، پرنده پسرکی بود که دل به دختر پادشاه داده بود و پادشاه برای اینکه او را از سرش باز کند، فرستاده بودش دنبال چوبی که نه تر باشد و نه خشک، نه راست باشد و نه کج! اصلاً چه فرقی دارد که او پسر چوپان باشد یا پرندهای کوچک، مهم دلدادگی، دوست داشتن و پافشاری او در این راه است که حتی پادشاه را به زانو درآورد!
سه شنبه, ۷ تیر
«فضانوردها در کوره آجرپزی»، داستان دو پسر مهاجر از خراسان جنوبی است که کارگران کورهٔ آجرپزی هستند. «سبزعلی»، یکی از پسران، پایاش در میان خاک به چیزی تیز گرفته و زخمی شده و گرفتار بیماری مهلک کزاز شده است. «چمن»، پسر دیگر، میخواهد او را نجات دهد؛ اما از این بیماری خلاصی نیست. سبزعلی بیمار است و هذیان میگوید: «بیبی من رفتم توی کوزه شنا کنم. آنقدر به من نگو سوسک سیاه! ببین ماهی شدم!... نه مرا نیاندازید توی تنور!» چمن که میخواهد او را زنده نگه دارد، به یاد فیلمی میافتد که در تلویزیون دیدهاند: فیلمی دربارهی سفر به ماه: «مگر قرار نیست با هم به کره ماه برویم؟ فضانوردها را یادت رفته؟ کره ماه را چه؟ نگاهاش کن، از پنجره پیداست! آن سیاهیهای رویاش را ببین! آنجا آب و درخت است!» اما سبزعلی آرام نمیگیرد و مرتب تکرار میکند که میمیرد. او از مرگ میترسد: «من که مردم، زیر خاکام میکنید! مثل بابا غریب! چمن نگذار مارها گوشت تنام را بخورند!» چمن با تصویرهایی که از سفر به ماه برای سبرعلی میسازد، تلاش میکند او را تا سحر بیدار نگه دارد؛ زیرا گفتهاند سبزعلی، سحر را نخواهد دید و این درد، درمانی ندارد: «درماناش مرگ است!»
یکشنبه, ۱۰ مرداد
داوود پسر آرام و حرف گوشکنی است که هیچوقت از پدرش کتک نخورده است. همین موضوع بهانهای است تا برادران بازیگوشاش او را «نوکر بابا» صدا بزنند. زمانی که بستهی اسکناس پدر در چاه مستراح میافتد، این نام مستعار کابوس داوود میشود.
چهارشنبه, ۶ مرداد
امروزه دیگر بسیاری از ایرانیان میدانند که نقش بز متحرک بر روی سفال شهر سوخته نشانهای از اولین پویا نماییهای جهان به شمار میآید. نقشهای ساده خطی، همانند نقش همین بز شهر سوخته برای کودکان جذابیت دارد و شبیه نقاشیهای اولیه خودشان است. نسلهای اولیه پویا نمایی هم از همین نقاشیها ساخته میشد. امروزه نرم افزارهای پیشرفتهای برای طراحی پویا نمایی وجود دارد که مورد استفاده و اقبال کودکان و نوجوانان واقع شده است.
چهارشنبه, ۸ اردیبهشت
فکر میکنی خواندن دفترچه خاطرات یکی دیگه مزه داره؟
من سوزن قورت دادم. نترسید ماجرای سوزن قورت دادن هم با بلعیدن یک عالمه پنبه ختم به خیر میشود.
این مجموعه داستان، برای آشنایی بیشتر خواننده با شیوههای مختلف روایت خاطرات است و نویسنده به خوبی توانسته در قالب داستان این خاطرات را خواندنی و جذاب کند.
سه شنبه, ۶ خرداد
کتاب «ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیاییاش» داستان نویسندهای است که قصد دارد داستانی واقعی از حادثهای هولناک بنویسد. قراردادش را هم با ناشر بسته.
یکشنبه, ۵ خرداد
با چه کسانی یا چه چیزهایی بزرگ میشویم؟ در کتاب «با هم بزرگ شدیم درختها و من» راوی با درختها بالیده است. او از زندگیای میگوید که شاهد سالهای سپری شدناش درختها هستند.
شنبه, ۴ خرداد
کتاب «گفتگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگها» قصهای جذاب و رازآلودست از همراهی و گفت و گوی یک صبح تا غروب نوجوان دوازده سالهای به نام رهی با یک خانم نقاش غریب و کمی مشکوک.
چهارشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «چهل تکه» داستان دختری است به نام ریحانه که بدهکاریهای پدرش آرامش او و خانواده را به هم زده است. طلبکاران هر بار اطلاعیهای روی در خانه میچسبانند و در صدد دستگیری پدر فراری ریحانهاند.
سه شنبه, ۲۱ اسفند
کتاب «تسخیرشدگان جزیره بادیان» برداشتی آزاد از مراسم زارگیری است. داستان در زمانی نامعلوم و در جزیرهای جنوبی میگذرد و اشارهای دارد به ترسهایی که پایه به وجود آمدن آن اوهام و خرافههای محلی است.
شنبه, ۱۸ اسفند
کتاب «غریبه و دریا» در چابهار اتفاق میافتد. بندری در جنوب بلوچستان. درمحمد نوجوانی تینگی (نژادی سه رگه) است که همزمان با درس خواندنهایش روی لنجهای کالابر کار میکند.
شنبه, ۱۱ اسفند
کتاب «شکارچی کوسه ی کر» داستان اسماعیل و خانوادهاش است که در روستای سلخ در جزیره قشم زندگی میکنند و شغل مردان خانواده صیادی است. کاری که گاهی خطر مرگ دارد.
چهارشنبه, ۸ اسفند
تنها نشانی در کتاب «جزیره شادی» راندن به سمت افق است. آیا این کافی است برای دخترکی سوار بر بلم تا جزیرهی شادیاش را بیاید؟
سه شنبه, ۳۰ بهمن
داستان کتاب «هنگام لاک پشتها» در سالهای ۳۷-۱۳۳۶، در جزیره هنگام میگذرد و مسایل اجتماعی و محیطزیستی را در کنار هم روایت میکند.
شنبه, ۲۷ بهمن
کتاب «اشباح جنگل سوخته» سوگنامهای است برای محیط زیست، برای جنگلهایی که به دست آدمیان نابود و برای حیوانهایی که منقرض شدهاند.
دوشنبه, ۱۵ بهمن