زیر دسته بندی ها
دامیان و برادرش آنتونی و پدرشان به خانه‌ای نو اسباب کشی می‌کنند. جامعه در گیرودار تبدیل واحد پول پوند به یورو است. بالای تخت مادر در بیمارستان، نام قدیس پشتیبان بیماران را زده اند و همین دامیان را به قدیسان علاقه مند کرده است و حتی سایتی در این باره پیدا می‌کند.
دوشنبه, ۹ دی
برف باریده است. مادر هنگام خروج از خانه از سلی و برادرش می‌خواهد كه برف‌ها را پارو كنند. آ‌‌‌ن‌ها مشغول كارند كه گربه با كلاه از راه می‌رسد، وارد خانه می‌شود و همه چیز را به هم می‌ریزد. سپس برای تمیز كردن خانه، گربه‌هایی كوچك و كوچك تر را یكی پس از دیگری از كلاهش بیرون می‌آورد تا به او كمك كنند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
خواب‌آور تنها روی همه‌ی مردم غبار خواب می‌پاشد جز یك پسر ویك دختر كه می‌خواهد با آن‌ها دوست شود. تا اینكه تصویر ماه خندان را در آب می‌بیند و پیش او می‌رود. ماه می‌گوید كه مدت‌هاست چشم به راه اوست چون هرگز خسته نمی‌شود و نمی‌خوابد. خواب‌آور تنها اورا برای دوستی انتخاب می‌كند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
پتسون پیرمردی روستایی است كه تنها زندگی می‌كند. همسایه‌اش؛خانم آندرسون، برایش گربه‌ی كوچولویی هدیه می‌آورد و پتسون با وجود فیندوس كوچولوی گربه، دیگر احساس تنهایی نمی‌كند. روزی فیندوس از ترس گوركن پنهان می‌شود.
یکشنبه, ۱۷ آذر
ننه همرو اسباب بازی‌های سفالی می‌سازد، آن ها را رنگ می‌کند و قصه‌ی مجسمه‌های خود را برای بچه‌ها می‌گوید. از جمله‌ی این قصه‌ها، قصه‌ی شیری گرسنه است که می‌خواهد قوچی را بخورد. قوچ که زورش به شیر نمی‌رسد، به حیله‌ متوسل می‌شود و به او می‌گوید که خوردن راه و رسمی دارد و شیر باید برای خوردن او سیخ، فلفل و ... مهیا کند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
خانم حنا روزی تصمیم می‌گیرد برای گردش از خانه خارج شود. او از حیاط، از روی خرمن علف، از جلوی آسیاب، از شكاف دیوار چوبی و از زیر كندو‌های عسل می‌گذرد و به موقع برای شام به خانه باز می‌گردد. این‌ها تنها اطلاعاتی اند كه كتاب به خواننده می‌دهد.
یکشنبه, ۱۷ آذر
گودون یک برادر کوچولو دارد به اسم گاستون که مثل همه‌ی بچه کوچولوها همیشه جای بزرگی را در زندگی خانواده اشغال می‌کند. وقتی قرار است خانواده به مسافرت بروند، مادر به قدری برای گاستون کوچولو وسیله برمی‌دارد که توی ماشین هم جا برای نشستن نمی‌ماند! وقتی بالاخره پدر موفق می‌شود تمام وسیله‌ها را طوری توی ماشین جا بدهد و راه می‌افتند، به ترافیک برمی‌خورند و مجبور می‌شوند بساط خود را وسط راه پهن کنند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
مری دختری تنهاست كه همبازی ندارد و با مادرش در طبقه‌ی بالای ساختمانی زندگی می‌كند. او همبازی خود را در باغ كوچكی كه در ماهیتابه‌ آشپزخانه‌شان درست كرده است، می‌یابد. در پایان مری در باغ كنار خانه‌ی مادربزرگش با پسركی به نام تام آشنا و دوست می‌شود كه هم سن و سال او و همنام با پسرك گلی باغ كوچك خودش است.
پنجشنبه, ۱۴ آذر
کتاب «دوچرخه‌سواری خانم آرمیتاژ» داستانی طنز درباره خانم آرمیتاژ است که در حین گردش با دوچرخه‌اش به نظرش می‌رسد دوچرخه‌اش وسایلی کم دارد و آن‌ها را یکی یکی به دوچرخه اضافه می‌کند، چیزهایی مثل انواع بوق، سطل و صابون برای شستشوی دست، جعبه ابزار، سبدی که توی آن برای خود و سگش غذا بگذارد، صندلی مخصوص برای سگش، چتر برای جلوگیری از آب و باران، رادیو ضبط برای سرگرمی و...
چهارشنبه, ۱۳ آذر
پدر بدون این كه سرش را برگرداند با مهربانی گفت: "وقت اش رسیده است كه بروی توی رختخواب". خرگوش كوچولو به خودش گفت: "این كه درست نیست من تازه بازی را شروع كرده ام، می توانم یك كم دیگر بیدار بمانم؟".
سه شنبه, ۱۲ آذر
فرانکلین نمی‌تواند بدون چرخ‌های كمكی دوچرخه سواری ‌كند، اما دوستانش می‌توانند. او كه بر سر این موضوع اعتماد به نفس خود را از دست داده است، تصمیم‌ می‌گیرد دیگر دوچرخه‌سواری نكند.
سه شنبه, ۱۲ آذر
کتاب با یک معمای چند جمله ای برگرفته از شعرهای هند کهن آغاز می شود و سپس معماهای تصویری می آیند. روند منطقی کتاب بر پایه ی انتزاع اعداد ۱ تا ۱۰ است. در پایان کتاب، پاسخ معماهای تصویری داده شده اند.
چهارشنبه, ۶ آذر
كتاب سه داستان دارد. در داستان اول گربه‌ای ادعا می‌كند كه می‌تواند ۳۰ ببر را از بین ببرد. اما به بهانه‌های مختلف، شمار ببرها را رفته رفته كمتر می‌كند تا سرانجام از جلوی آخرین ببر هم به بهانه‌ای می‌گریزد.
سه شنبه, ۵ آذر
این كتاب از مجموعه‌ی ۵ جلدی "بازی می‌كنیم، یاد می‌گیریم" است و كودك را با مفاهیم فیزیكی مانند نیرو و اصطكاك، بدون به كارگیری این واژه‌های علمی و با كمك ابزارهای ساده آشنا می‌كند. ساختار كتاب منطقی است و در آن به روابط علت و معلولی پدیده‌ها اشاره شده است.
سه شنبه, ۵ آذر
این كتاب از مجموعه‌ی‌ ۵ جلدی "بازی می‌كنیم، یاد می‌گیریم" كودك را با مفهوم شناوری و غرق شدن و تأثیر جرم و جنس و شكل اجسام در این پدیده‌ آشنا می‌كند. ساختار كتاب منطقی و با توجه به روابط علت و معلولی است.
سه شنبه, ۵ آذر
این كتاب، از مجموعه‌ی ۵ جلدی "بازی می‌كنیم، یاد می‌گیریم" در بردارنده‌ی اطلاعاتی درباره‌ی جابه‌جایی اجسام با هل دادن واستفاده از ابزارهای مختلف است و ارتباط میان شكل اجسام و جابه‌جایی آن‌ها را توضیح می‌دهد. ساختار كتاب منطقی است.
سه شنبه, ۵ آذر
این كتاب از مجموعه‌ی ۵ جلدی "بازی می‌كنیم، یاد می‌گیریم" دربردارنده اطلاعاتی درباره‌ی مفاهیم فیزیكی مانند نیرو، اصطكاك و ابزارهایی همچون دستگیره و چرخ است كه برای كشیدن از آن استفاده می‌شود.
سه شنبه, ۵ آذر
این كتاب،از مجموعه‌ی ۵ جلدی "بازی می‌كنیم، یاد می‌گیریم" مخاطب را با چگونگی جابه‌جایی اجسام با توجه به شكل و میزان گردی آنها آشنا می کند. ساختار كتاب منطقی و با توجه به روابط علت و معلولی است.
سه شنبه, ۵ آذر
در «سخنی با شما» نوشته  حسین ابراهیمی (الوند) مسئول خانه ترجمه آمده است: «امروزه ادبیات کودکان و نوجوانان و تولید آثار فرهنگی به ویژه رمان، چنان رشد و سرعتی گرفته که گاه ادبیات بزرگسالان را هم در پرتو خود قرار داده است...»
یکشنبه, ۳ آذر
"من نابینا نیستم، فقط خوب نمی بینم!" شامل پیشنهادهایی است برای بهبود کارآیی افراد کم بینا، که می تواند برای خانواده هایی که فرزند کم بینا یا دچار آسیب دیدگی بینایی دارند و مربیانی که کار توانبخشی و آموزش این افراد را به عهده دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
شنبه, ۲ آذر