موزه فضای باز، مکانی لذت بخش برای آموختن

"موزه فضای باز" open-air museum در منطقه والبی در شهر وستروس سوئد قرار دارد. کار این موزه نمایش زندگی مردم یک مرز و بوم در گذشته ای دور است، که می توان آن را لمس و تجربه کرد و با آن همگام شد.

این موزه و موزه اسکانسن در شهر استکهلم، از بزرگ ترین و مهم ترین شهرک های موزه در کشور سوئد به شمار می آیند. این موزه که به نام منطقه ای که در آن قرار گرفته، یعنی والبی شهرت دارد، در سال ۱۹۲۱ از سوی سون ت. شلبرگ، با هدف نشان دادن و آشنا کردن مردم با فرهنگ ناحیه وستمانلاند، یکی از نواحی سوئد که در میانه این کشور قرار دارد، برپا شد تا مانند یک ماکت، بازگوکننده گونه زندگی این ناحیه در دوران کهن باشد. شلبرگ نخستین کسی بود که در انجمن حفظ بناهای تاریخی وستمانلاند، آموزش رسمی دیده بود. او در پنج سالی که به عنوان سرپرست موزه مشغول به کار بود، به ساخت بخش های بزرگی از این موزه پرداخت. انجمن حفظ بناهای تاریخی را "ریچارد دی بک" در سال ۱۸۶۱ بنیان نهاد. نام او نه تنها به این سبب، بلکه به خاطر سرودن ترانه ملی سوئد نیز جاودانه شد.

اوللا بلوم کویست یکی از برنامه ریزان این موزه، براین باور است که فضای خلاق و زنده موزه، انگیزه مشاهده و بازدید از آن را کم وبیش برای هر کسی فراهم می کند، اما به خاطر وجود جانوران و مدرسه ای که در آن قرار دارد، هر روز شمار زیادی از کودکان و دانش آموزان از این موزه بازدید می کنند.

"موزه فضای باز" روایت تاریخ مردمی است که برای برآوردن نیازها و گذران زندگی تلاش می کردند، خانه های خود را می ساختند و جانوران را پرورش می دادند. جانورانی که در این موزه و البته به طور زنده نگه داری می شوند، به نژادی تعلق دارند که نزدیک صد سال است در کشور سوئد زندگی می کنند و شامل گاو و گوسفند، مرغ و خروس، خوک، بز و خرگوش و غاز هستند. در فروشگاه های این موزه نیز انواع کارهای دستی فروخته می شوند.

 در این فضای باز، نزدیک چهل بنا و ساختمان وجود دارند که به تدریج از بخش ها و قسمت های مختلف منطقه به آن افزوده شده اند. در حال حاضر بیش ترین تمرکز کار موزه بر بازآفرینی و نمایش دادن محیطی ناب و واقعی است. به همین منظور می توان در داخل این موزه با انواع گوناگون طبقات اجتماعی آشنا شد: از خانه های به سبک ارباب – رعیتی و زمین های کشاورزی و دام پروری و مدرسه های روستایی گرفته  تا محله های شهری و صنعتی و سالن  تئاتر روباز ... همچنین تلاش می شود تا حد امکان از پوشاک ویژه همان دوران استفاده شود.

بلوم کویست افزون بر برنامه ریزی، در فعالیت های نمایشی این موزه هم شرکت دارد. یکی از فعالیت های مهم او در ارتباط با مدرسه روستایی و چگونگی اداره کردن آن است. "ساختمان مدرسه" هر روز شمار زیادی بازدیدکننده دارد. پوشاک آموزگاران و دانش آموزان، روش آموزش آموزگاران و... هیجان و انگیزه ی تجربه کردن بازدیدکنندگان از آن را بیش تر می کند. در بیرون و نزدیک  این مدرسه، درختی  قرار دارد که میوه های آن با پستانک های کودکان تزیین شده اند. کودکانی که دیگر بزرگ شده و وارد مرحله دیگری از زندگی خود شده اند، به این جا می آیند، پستانک های خود را به تاریخ  پیوند می زنند و از آن خاطره می سازند.

به سبب اهمیت و حساسیت زیادی که روی این بخش از موزه، یعنی مدرسه و شکل آموزش و پرورش آن وجود داشته، حدود ده سال پیش او همراه یکی از همکاران خود تصمیم می گیرند یک "موزه مدرسه" در ساختمان یکی از قدیمی ترین مدارس شهر وستروس بنا کنند، موزه ای که با فعالیت های جالب و سرگرم کننده، کودکان را به بازدید از آن برانگیزد.

این موزه در بالاترین طبقه یکی از دبستان های سال های آغازین سده ۱۹۰۰ میلادی بنا شده و تاکنون کودکان سه نسل را در خود جای داده است. بسیاری از مادربزرگ ها و پدربزرگ ها اکنون نوه های خود را رهسپار این مدرسه می کنند. هدف اصلی از برپایی این موزه، گسترش فعالیت های آموزشی و پرورشی کودکان است و گاهی برای رسیدن به این هدف، از برنامه "سفری جادویی در زمان" بهره گرفته می شود. همچنین این موزه دارای کتابخانه ای با کتاب های مرجع است که دانش آموزان می توانند از آن استفاده کنند.

 وقتی وارد موزه می شویم، از همان آغاز فضای آموزشی کاملا متفاوتی می بینیم، از کتاب های درسی و جانوران خشک شده روی تاقچه ها گرفته تا میز و نیمکت ها و روپوش مدرسه....سفر می کنیم به حدود صد سال پیش... و کودک بودن آن زمان را تجربه می کنیم... این که کودکان آن دوران چگونه یاد می گرفتند... چه لباس هایی می پوشیدند یا حتی چه نام هایی داشتند.

زمانی که کودکان با مربی خود وارد موزه می شوند، آموزگار با پوشاکی ویژه به پیشبازشان می آید. سال، سال ۱۹۰۵ است! او توضیحی کوتاه درباره ی وضعیت مدرسه و نکاتی که کودکان باید رعایت کنند، می دهد. سپس، کودکان لباس های خود را عوض می کنند و روپوش هایی را که نام های جدید بر آن ها سنجاق شده اند، می پوشند. آن ها تمامی هویت خود را پشت در موزه می گذارند. اکنون آن ها دانش آموزان سال ۱۹۰۵ هستند که باید یاد بگیرند چطور در کلاس بنشینند و چگونه با آموزگار خود رفتار کنند.

زنگ در دست آموزگار مقتدر به صدا در می آید و کودکان وارد کلاس می شوند. تصور این که خیلی از مادربزرگ و پدربزرگ ها یا پدران و مادران پشت همین میز و نیمکت نشسته اند و آموخته اند، حسی پاک و مقدس، همراه با احترام برای بازدیدکنندگان به ارمغان می آورد. انگار برای لمس هر چیزی در این مکان باید اجازه گرفت. کودکان می نشینند. آموزگار درس علوم را آغازمی کند. از کودکان با صدا کردن نام های جدید سوال می کند، کودک از جای خود بلند می شود، کنار نیمکت می ایستد، پاسخ می دهد و دوباره می نشیند. سپس، دانش آموزان کتاب های به ظاهر رنگ و رو رفته، اما سرشار از رنگ زندگی را از میزهای جعبه مانند خود بیرون می آورند و صفحه ای را که آموزگار تعیین کرده است، باز می کنند. آن ها آنچه را آموزگار یاد می دهد، روی تخته سیاه های کوچک می نویسند و به آموزگار نشان می دهند.

 

کودکان با قرار دادن چوب های نازک و رنگارنگ کنار هم، به ساختن حروف الفبا می پردازند. ابزاری که با کم ترین هزینه، سبب افزایش انگیزه یادگیری در کودکان بوده است. آموزگاران آن سال های دور هم به گونه ای به این باور رسیده بودند که برای یادگیری بهتر و پایدارتر، نیاز به ابزاری بیش از قلم و کاغذ و تخته سیاه است و به چاره اندیشی های لازم در حد امکانات خود پرداخته بودند. در پایان، دانش آموزان به ساختن یک کاردستی می پردازند.

بلوم کویست یادآور می شود که مسئولان موزه در پی هر چه غنی ساختن فعالیت های آن، با کشورهای اروپایی به ویژه انگلستان و آلمان نیز گفت و گو و همکاری دارند. بازدید از "موزه مدرسه" با تعیین وقت قبلی برای همگان امکان پذیر است. "موزه فضای باز" همه روزه از ساعت ۱۰-۱۷ در خدمت بازدیدکنندگان است و در روزهای خاص به ویژه در تابستان، فعالیت هایی برای کودکان و نوجوانان برنامه ریزی می کند. بازدید از هر دو موزه رایگان است.

نویسنده
فریما یغمایی
Submitted by editor3 on