آن چه در این کتاب میخوانید، مجموعه بازیهای نمایشی ابتکاری «مت بوچانان»، نویسنده و مدرس امریکایی ِتئاتر کودک و نوجوانان است. این کتاب به کار همه کسانی که با کودک سرو کار دارند میخورد. از پدر و مادران گرفته تا معلمان مهد کودک و دبستان و بالاتر. از مربیان نمایش در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ گرفته تا کارگردانان حرفهای تئاتر کودک و روانشناسان کودکان. از برنامه سازان برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون گرفته تا مجریان این برنامهها.
گرچه همه هنرها و از جمله هنر نمایش به دور از خلاقیت هنری قابل تصور نیستند، اصطلاح نمایش خلاق (Creative drama) به نوعی نمایش تربیتی فرآیند محور می گویند که از تئاتر و نمایش رسمی متفاوت است.
گونی برد گرین شاگرد جدید و مرموز کلاس دوم است. او با داستان های عجیب و غریب اش، بچه های کلاس را به داستان نویسی و نوشتن انشاء علاقمند می کند.
مرغ سرخ پاکوتاه سروده پروین دولت آبادی است. مرغ سرخ پا کوتاه یک افسانه منظوم است.
براساس بند ۳ و ۴ اساسنامه ایکوم - شورای بینالمللی موزهها (International Coucil Of Museum) جامع ترین تعریف موزه چنین است:
موزه مؤسسه ای است دائمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان گشوده است و در خدمت جامعه و برای پیشرفت آن فعالیت می کند.
همچنین اهداف موزه ها عبارتند از:
طراحی- بازیها راهی بسیار مناسباند تا کودکان را وادار کنیم که مدادی به دست گیرند و روی صفحه حرکت دهند. با این کار، آنها ایجاد نقش روی کاغذ را تمرین میکنند، مغزهای کوچکشان را به کار میگیرند تا به چیزی فراتر از صرف طراحی بیندیشند و نیز سرگرم میشوند.
در پژوهشی در سازمان ملی سوادآموزی انگلستان، از دانش آموزان دبستانی، راهنمایی و دبیرستانی دربارهٔ ویژگیهای شخصیتهایی که میتوانند شوق به خواندن را درآن ها برانگیزانند، پرسیده شده است.
نان ابری پرواز تخیلی کودکانه است؛ بیان شیوه ای از زندگی است، همان طور که دوست داریم باشد؛ نوعی رهایی از واقعیت های کسل کننده و غیر قابل تحمل دور و بر است.
داستان سرماخوردگی زمین، تب و سرفه هایش، پسرکی را به فکر مراقبت از آن وامی دارد. او روی بلندترین جای بلندترین شهر دنیا می رود و همه کس و همه چیز را به سکوت فرا می خواند و....
کتاب «زمین سرما خورده» با زبانی ساده و تشبیه هایی آسان فهم برای کودکان، همچون عطسه کردن، تب کردن و گریه کردن زمین، مخاطبان را از «بیماری» سیاره ی مادرزمین آگاه می کند و فاجعه های زیست محیطی همچون زمین لرزه، گرمایش زمین، سونامی و... را که «عوارض» این بیماری هستند، به آنها میشناساند.
کودکان زمانی که با کوچکترین دشواری روبرو می شوند برای نمونه فرزند جدیدی به خانواده اضافه شود یا با باید نبایدهای پدر و مادر روبه رو شوند و یا مایل باشند کارهای عجیب وغریبی انجام دهند آرزو می کنند موجود دیگری فارغ از همه این مشکلات باشند.
«گنجشک من بدو...بدو» داستانی لطیف با موضوع دوستی، تابآوری و پذیرش شرایط جدید است.
جشن سورتمه رانی در راه است و اورسلی خود را برای شرکت در آن آماده می کند. او خواهرش، فلورینا، را برای گرفتن منگوله های رنگی به خانه زن نخ ریس می فرستد تا با آن ها سورتمه اش را تزئین کند. فلورینا هنگام بازگشت گرفتار توفان می شود و زیر درخت پناه می گیرد.
زفی دختری شش ساله و کلاس اول دبستان و کلمنز، برادربزرگترش، ده ساله است. زوفی در هر داستان با شیطنت هایش داستانی خنده دار و جذاب برای کودکان خلق می کند.
بچهها مثل اسفنج میمانند. نگاه میکنند و هر چه که در محیطشان باشد را جذب میکنند، مخصوصاً از طریق دیداری و شنیداری.
اکثر کلمات و رفتارهای آنها ناشی از تقلید از والدینشان یا بزرگترهای دیگر در اطرافشان است. خیلی وقتها از کلماتی که از دهان آنها بیرون میآید حسابی شگفتزده میشوید. و وقتی مدرسه را شروع میکنند، با تاثیرات همسالانشان بمباران شده و دنیای امن و راحتشان زیر و رو میشود.
اما اگر فرزندانتان را از همان ابتدا با ۱۰ مورد از مهمترین ارزشها آشنا کنید، میتوانند به خود متکی شده و زندگی شاد و راحت داشته باشند.
هم کودک و هم پدر و مادر باید این نکته را بدانند که: کودکان با بزرگترها فرق می کنند و با بزرگ شدن این تفاوت ها کم می شود. زیرا پایه رشد در نابرابری است. دو فاکتور در کاهش این فاصله دخیل است:
۱- افزایش سن کودک ۲- مسئولیتپذیری کودک.
یعنی کودک با افزایش سن، مسئولیتهایش بیشتر شده و به تناسب بالا رفتن مسئولیت، آزادیهای او نیز افزایش مییابد و فاصلهاش با والدین کم و کمتر میشود. زمانی که صد در صد مسئولیت به دوش او محول شد با والدین برابر میشود.
قصه قدیمیترین حکایت بشری است که به صورتهای گوناگونی بیان شده؛ گاه این بیان حکایت به صورت تصاویری نقش بسته بر دیواره غارهاست، گاه به شکلی بیان حکایت؛ که سینه به سینه نقل شده و از نسلی به نسل بعدی تغییرات عمده ای پیدا کرده و گاه به صورت مدرن و مکتوب بیان شده و در این رهگذر نویسندگانی بزرگ به پهنه ادبیات جهان معرفی شده است. قصه، قصه است با آن شالوده خود که همانا ضمن سرگرم کردن مخاطب به وی پیام یا پیامهایی نهفته و یا آشکارا میدهد.
حال که سخن از قصه به میان آمد، بد نیست نیم نگاهی به تاثیرات قصه در کانون خانواده و اثرگذاری آن بر اعضای یک خانه بیاندازیم.
کتاب و علاقه به کتابخوانی از جمله عادتهایی به شمار میآیند که از دوران کودکی باید پایههای آنها پی ریزی شود. بی اغراق بسیاری از عادتهای ما در دوران کودکی شکل میگیرند. عادتهایی که بسیار قوی تر از عادتهایی خواهند بود که در دوران بزرگسالی به آنها توجه خواهد شد. از همین رو پایدارتر هم خواهند بود.
چگونه لذت بردن از هنر سبب بالا رفتن سطح دانش و سواد خواهد شد؟ ماجراجویی هنری چیست؟ منظور ما از ماجراجویی هنری، ترتیب دادن گردشی تفریحی به منظور لذت بردن از هنر در شکل های گوناگون است.
کتاب «خرگوش کوچولو خرس را بیدار نکنی!» داستانی شیرین از رسیدن بهار، همکاری، پذیرش مسئولیت، شجاعت و دوستی است.
در سرزمین ادبیات، قانون ها با قوانین واقعیت تفاوت دارد؛ این را دیگر همه می دانند. ممکن است در دنیای ادبیات درخت ها حرف بزنند، آب ها سربالا بروند، ماه با خورشید دعوایش شود و حتی شاید گاوها هم بتوانند تایپ کنند! این اتفاق آخری همان اتفاقی است که در کتاب تق تق ما! گاوهایی که تایپ می کنند می تواند فرزند شما را متعجب و شگفت زده کند و بعد از چند لحظه او را بخنداند. دورین کرونین، در این کتاب کوتاه وخواندنی، تلاش کرده است، با استفاده از دنیای داستان وخلق اثری ادبی، کمی با ذهن مخاطب خود بازی کند و او را با نخستین قدم ها و پله های دنیای اندیشه آشنا سازد.
آستین گروپر همه چیز دارد، یک سگ قهوه ای به نام فرسکو، یک دوچرخه و دوستی خوب به نام استون و وقتی با خبر می شود که در همسایگی آنان خانواده ای جدید آمده و یک دختر همسن و سالش به نام ایمی دارند چندان خوشش نمی آید.
لورنس گربه سیاهی است که در طول روز به خانه هایی در محله های مختلف سر می زند و در هر خانه وعده ای غذای کامل می خورد.
هنگامی که پدر خانه را ترک می کند به پسرک مژده میدهد که «یک اتفاق تازه در راه است» همین جمله کافی است تا قوه تخیل پسرک برانگیخته شود و اشیا از کتری تا دمپایی و مبل در برابر چشمان پسرک شروع کنند به تغییر شکل دادن و به جانوران و اشیا تبدیل شوند و به حرکت درآیند و تابلوهایی از نقاشان مشهور را به وجود آورند. آیا منظور پدر از اتفاق تازه این است؟
دخترکی به اسم میبل، حباب درست میکند. ولی حبابش از او دور میشود و برادر کوچولویش را حسابی به دردسر میاندازد! حباب پسر کوچولو را با خودش میبرد و از بالای حصار خانهشان میگذرد و سرانجام بر فراز شهرک میرسد! حالا این میبل، مادرش و تمامی اهالی شهرک هستند که باید هرطور شده پسر کوچولو را صحیح و سالم پایین بیاورند. چه کسی فکرش را میکرد که حبابی به آن کوچکی دردسری به آن بزرگی ایجاد کند؟!