آستین گروپر همه چیز دارد، یک سگ قهوه ای به نام فرسکو، یک دوچرخه و دوستی خوب به نام استون و وقتی با خبر می شود که در همسایگی آنان خانواده ای جدید آمده و یک دختر همسن و سالش به نام ایمی دارند چندان خوشش نمی آید.
زمانی که او به پیشنهاد مادربه خانه آن ها می رود، دختری با موهای فرفری و روشن و بینی کک ومکی و کفش های پاپیونی را می بیند و از آن پس سعی می کند به هر شکلی نظر ایمی را به خود جلب کند. لباس سوپرمن می پوشد و به ایمی می گوید قادراست کارهای غیرممکن انجام دهد یا با چوب بستنی یک دایناسور بزرگ می سازد. زمانی که به تولد ایمی دعوت می شود تصمیم می گیرد هدیه با ارزشی برای او ببرد. او با سختی بسیار و طی سرزمین های گوناگون از شمال به جنوب موفق می شود به موقع ماه را برای ایمی هدیه ببرد و آخر سر هر دو با هم و زیر نور ماه کیک تولد می خورند. کودکان برای جلب دوستی طرف مقابل دست به کارهای جالبی می زنند وسعی می کنند که دل او را به هرشکلی بدست آورند و آستین نمونه ای از این کودکان است.