کتاب «چشمها» یکی از جلدهای مجموعهی «سازگاری برای بقا» است. این کتاب به شگفتیها و تنوع چشمها و قوهی بینایی در دنیای جانوران میپردازد. کتاب شرح سازگاریهایی است که چشم جانوران مختلف در تناسب با روش زندگی آنها یافته است.
کتاب چشمها، شامل این عنوانهاست: چشم انسان، دیدن در شب، در مقابل خطر، در جست و جوی غذا، دیدهبانی از آسمان، پلک سوم، دیدن در نور نامریی، چشم مرکب، دیدن در زیر آب، دیدن در آب و دیدن در هوا، چشمها تغییر میکنند، چند چشمی و بیچشمی. هر بخش شامل متن و تصاویر مرتبط و زیرنویسهای تصاویر است که توضیحات بیشتری را ارائه میدهند.
کتاب چرا یخ ذوب می شود؟ از مجموعه «چگونه؟ چرا؟ چطور؟» است که اطلاعاتی در باره ذوب شدن یخ، تشکیل بخار و یخ زدن آب به مخاطب می دهد. مخاطب با خواندن این کتاب مشاهده، انجام آزمایش ، فرضیه سازی و سپس نتیجه گیری را می آموزد.
کتاب «طبیعت و آلودگی» به پرسشهای کودکان در حوزه مسایل محیط زیستی میپردازد. متن کتاب مجموعهای از چندین طرح مسئله به شکل داستان های کوتاه و پرسشی مربوط به آن و سپس شرح و بسط نویسندگان برای کمک به اندیشیدن درباره آن پرسشهاست.
سفر به درون بدن از مجموعه کتاب های سفرهای علمی با اتوبوس جادویی مدرسه است. در این جلد از این مجموعه اطلاعاتی درباره بدن وقتی که بیمار می شویم به مخاطب داده می شود. شیوه ارایه اطلاعات کتاب غیرمستقیم، خلاقانه و به شکل داستان علمی تخیلی است که در آن خانم فریزل که معلم مدرسه است با اتوبوس جادویی خود بچه ها را به درون بدن کودکی که بیمار است، می برد تا بچه ها با نحوه مبارزه بدن با آن بیماری آشنا شوند.
بلو، پسر نوجوانی است که پدرش را از دست داده است و با مادر و خواهرش، جس زندگی می کند. او بنا به تشخیص خانم مشاور مدرسه قادر است افکار و احساسات خود را به زیبایی به قلم بکشد و بدین گونه دردهایش را بیان کند. او هم چنین می کند، اما پس از مدتی به نظرش کار احمقانه ای می آید. آن ها را پاره می کند و سعی می کند همه ی احساسات خود را در قالب داستانی به نام «وحشی» بنویسد. این داستان پر است از غلط های املایی، اما بلو معتقد است به علت آن است که کوچک است و سنی ندارد.
بلو، یکی از شخصیت های داستانش می شود. انگار که «وحشی» که شخصیت اصلی داستان اش است، خود اوست که جان گرفته است.
«شاهی در پوست پلنگ» از مجموعه «پنجره ای نو به شاهنامه» بازنویسی خلاق از زندگی پادشاهان پیشدادی، کیومرث، سیامک، هوشنگ، تهمورث و جمشید از شاهنامه فردوسی است.
اگر هر نوع موجود زنده شناخته شده بر کره زمین برگ یک درخت باشد، این درخت ۱۷۵۰۰۰۰ (یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار) برگ خواهد داشت. در حالیکه ما انسانها تنها یکی از برگهای این درخت هستیم، لازم است نکات زیادی درباره میلیونها شکل دیگر حیات که در کنار آنها روی زمین زندگی میکنیم بیاموزیم. کتاب «درخت زندگی» با تصویرهای گویا، مقدمهای برای آشنایی با تنوع زیستی موجود بر کره زمین است و نشان میدهد چگونه موجودات زنده کره زمین به پنج گروه اصلی طبقهبندی میشوند و چگونه جانداران هر گروه در در بقای حیات بر کره زمین نقش دارند.
«سهراب و سیاوش دو دلاور جاویدان» بازنویسی خلاق از دو تراژدی شاهنامه فردوسی: کشته شدن سهراب به دست رستم و کشته شدن سیاوش به دست افراسیاب است.
ما در جهان مواد شیمیایی زندگی می کنیم. انواع پلاستیکها، لباسها، و مواد خوراکی ما از مواد شیمیایی ساخته و یا با آنها رنگ شده اند. اگرچه مواد شیمیایی بسیار مفید هستند، اما میتوانند بسیار خطرناک باشند.
«یکی از سختترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری!»
ویکتور ولمر سوم پسری یازده ساله است که در ممفیس با مادر و پدرش زندگی میکند. او لکنت زبان دارد و در پرتاب توپ هیچ یک از هم سن و سالهایش به گرد پایش نمیرسند. از زمانیکه ویکتور پنج ساله بود مام برای مراقبت از او با آنها زندگی میکند. مام صمیمیترین دوست ویکتور در دنیاست، البته جز در مواقع توپ بازی که رت جایش را میگیرد. نام اصلی رت آرتور است، همه او را آرت صدا میزنند ولی ویکتور به او رت میگوید چون برایش راحتتر است.
در روز آخر کلاس ششم، پرتاب شدید توپ بیسبال ویکتور، دهن رت را آش و لاش میکند. برای همین ویکتور تصمیم میگیرد در ماه ژوئیه که رت برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگاش به مزرعه میرود، کار روزنامه فروشیاش را انجام دهد.
ویکتور در مسیر پخش روزنامه با افراد جدیدی در زندگیاش آشنا میشود.
کتاب «آیا این راش است؟» از مجموعه کتابهای «سلامت من» است. راش به هر گونه بیماری پوستی گفته میشود که با تغییر رنگ و نما یا بافت همراه باشد.
آیا دوست دارید بدانید «مونولوگ» چیست؟ معروف ترین نمایشنامه های «شکسپیر» کدام اند و داستان آن ها چه بوده است؟ آیا دوست دارید بدانید طاعون در قرن شانزدهم چه بلایی بر سر مردم انگلستان آورد؟
شاید نام نمایشنامه های «هملت»، «اتللو»، «مکبث»، «رومئو و ژولیت» را شنیده باشید.
با خواندن کتاب «ویلیام شکسپیر چه کسی بود؟» با پدیدآورنده این نمایشنامه ها آشنا خواهید شد و از پاسخ پرسش های بالا و بسیاری نکات مربوط به شکسپیر و آثارش، آگاهی خواهید یافت.
آیا می دانستی حشره ای وجود دارد که فقط یک روز زندگی می کند؟ ممکن است یک روز به نظر خیلی کوتاه بیاید، ولی اگر بدانی که در این یک روز چه کارهایی می شود کرد و چقدر می شود از دنیا و زیبایی هایش لذت برد!!
حس و حال نوجوانی، رنگین کمانی است. دنیای نوجوانی، دنیای پر از تناقض هاست. گاهی به تنهایی پناه می بریم و گاهی از تنها بودن هراس داریم. گاهی در خود قدرت جا به جا کردن کوه را حس می کنیم و گاهی توان انجام ساده ترین کارها را نداریم. گاهی فکر می کنیم زیباترین فرد جامعه ایم و گاهی با فکر زشت بودنمان از آینه فراری می شویم و ...
پدر و فرزندی که در قطب زندگی میکنند، به جای سورتمه سواری روی برف مجبور میشوند به قایق سواری بروند؛ چون مقدار زیادی از یخهای قطب آب شدهاند. آنها دو توله خرس قطبی میبینند که تنها روی تکهای یخ در آب شناورند.
«چند هفته پس از جدا شدن مادر و پدرم، مادر با بن آشنا شد. شاید هیچ کس را نتوانید پیدا کنید که به اندازه ی بن روسو با پدرم فرق داشته باشد. سر و وضعش مثل یکی از آن آدم های عشق طبیعت است و پدرم از آن مردهای اهل کت و شلوار و کراوات است. همسر بن سال ها پیش فوت کرده و او با دو فرزند خود زندگی می کند. توماس پنج ساله و لیدیای چهارده ساله. حالا یکسال از آشنایی مادرم و بن می گذرد و آن ها می خواهند با هم ازدواج کنند.
نگارنده: زینب آقایی
چارلی یازده سال دارد، او مثل بچه های دیگری که در این سن هستند حساس است و خودش هم می داند. برای نمونه هر وقت با مادر و پدرش فیلم غصه داری تماشا می کند، اولین فردی است که به هق هق می افتد و یا احساسات اش سر کوچکترین موضوعی به شدت جریحه دار می شود. زمانی که پدر و مادر چارلی با هم ازدواج کردندT عاشق هم بودند ولی خیلی وقت است که با هم خوشبخت نیستند. برای همین تصمیم گرفتند از هم طلاق بگیرند.
کلاههای خود را سفت بگیرید! در جزیره سامسو در دانمارک بادهای تندی میوزد. با خواندن این کتاب مردمی دوستدار محیطزیست را ملاقات خواهید کرد که اکنون با افتخار خانه خود را جزیره انرژی مینامند.
بیلی میلر هفت ساله است و امسال به کلاس دوم می رود. در روزهای پایانی تابستان، بیلی و خانواده اش در راه قله ی راش مور و تپه های بلک در داکوتای جنوبی در بلوارث مینسوتا می ایستند تا مجسمه ی غول بزرگ سردماغ را ببینند. بیلی زودتر از همه از پله های سکو بالا می رود و هنگامی که بین پاهای عظیم الجثه ی غول می رسد، با وزش ناگهانی باد و توفان روی زمین می افتد. پس از این رخداد، بیلی بجز برآمدگی که روی سرش بوجود آمده است، مشکل دیگری ندارد.
همه چیز عادی به نظر می رسد تا این که چند شب بعد، بیلی اتفاقی گفت و گوی پدر و مادرش را از توی آشپزخانه می شنود. مادرش نگران است که به سبب ضربه ای که به سر میلر خورده است دچار مشکل شود مثلا در مدرسه گیج شود یا چیزی را فراموش کند.
خیالباف داستانی تخیلی براساس اتفاق های روزگار کودکی و نوجوانی پابلو نروداست. پابلو نرودا یکی از تاثیرگذارترین شاعران قرن بیستم است که در سال ۱۹۷۱ جایزه ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. نرودا برای مردم معمولی و از چیزهای معمولی مینوشت. او معتقد بود همهی داستانها، از قبل وجود داشتهاند و الهام را میتوان در سادهترین چیزها و جزئیترین ریزهکاریها یافت.