شعر آرزو از آتوسا صالحی

آرزو می­‌کنم در بهاران

دست جنگل پر از سایه باشد

روز و شب، خار و گل،دست در دست

مار با پونه همسایه باشد

در هوا مهربانی بپیچد

مثل بوی علف، بوی هیزم

ناگهان جشن باران بگیرد

خوشه­‌های طلا رنگ گندم

آرزو می­‌کنم ناله غم

درهیاهوی شادی بمیرد

بوته­‌های گل سرخ وحشی

جای دیوارها را بگیرد

آرزو می­کنم دست­‌هایت

مثل یک شاخه بخشنده باشد

آرزو می‌­کنم هرکجایی

مثل گل بر لبت خنده باشد

 

تیر73

نویسنده:
پدیدآورندگان:
کلیدواژه:
Submitted by skyfa on