راهنمای ترویج خواندن در خانه و خانواده

راهنمای ترویج خواندن در خانه و خانواده

خواندن، از خانه آغاز می‌شود. پایه‌های عادت به مطالعه در نخستین سال‌های زندگی کودک و در محیط خانواده شکل می‌گیرد. اگر فضای خانه برای خواندن و گفت‌وگو پیرامون کتاب‌ها آماده و انگیزه‌بخش باشد، کتابخانه و مدرسه با زمینه‌ای تقویت‌شده روبه‌رو می‌شوند.

کودکی که از دو یا سه سالگی با کتاب تصویری آشناست و برایش کتاب خوانده‌اند و قصه گفته‌اند، در مسیر شکل‌گیری عادت پایدار مطالعه قرار دارد. وقتی فرزندتان شما را در حال خواندن کتاب، روزنامه یا مجله می‌بیند و در گفت‌وگوهای خانوادگی پیرامون مطالب جالب مشارکت می‌کند، مطالعه برای او به یک فعالیت لذت‌بخش و طبیعی تبدیل می‌شود.

نقش والدین در ساختن خانه‌ای کتاب‌محور

روش

توضیح

بلندخوانی منظم

برای فرزندتان، حتی از نوزادی، کتاب بخوانید.

کتاب به‌عنوان هدیه

در مناسبت‌ها به‌جای اسباب‌بازی، کتاب هدیه بدهید.

مطالعه خانوادگی

لحظه‌هایی برای خواندن جمعی، و گفت‌وگو درباره کتاب‌ها ایجاد کنید.

در دسترس بودن کتاب

قفسه‌ای از کتاب‌های مناسب سن کودک در خانه داشته باشید.

الگوی رفتاری

خودتان نیز در برابر کودک مطالعه کنید.

چرا ترویج مطالعه در خانه اهمیت دارد؟

  • رشد زبان و شناخت کودک را تسریع می‌کند.

  • تقویت پیوندهای عاطفی با والدین از طریق لحظات مشترک خواندن.

  • آمادگی برای مدرسه و یادگیری مستقل.

  • افزایش تخیل و خلاقیت.


راهنماهای سن‌محور برای ترویج خواندن

برای اثربخشی بیشتر، توصیه‌ها را بر اساس مراحل رشد کودک دسته‌بندی کرده‌ایم:

👶 کودک ۰ تا ۳ سال

  • استفاده از کتاب‌های مقوایی، پارچه‌ای و تصویری با رنگ‌های شاد.

  • همراهی کتاب‌خوانی با آهنگ، لحن نمایشی و اشاره.

  • انتخاب کتاب‌هایی با شعرهای کوتاه، حیوانات، بدن انسان.

🧒 کودک ۳ تا ۶ سال

  • قصه‌گویی خلاق با مشارکت کودک.

  • کتاب‌های تصویری با داستان‌های ساده و شخصیت‌های تکرارشونده.

  • ایجاد گفت‌وگو: «به نظرت بعدش چی می‌شه؟»

👧 کودک ۶ تا ۹ سال

  • تشویق به خواندن مستقل کتاب‌های ساده.

  • استفاده از کتاب‌های واقع‌گرا، طنز، و داستان‌های فانتزی سبک.

  • آغاز دفترچه‌ی خاطره‌نویسی از کتاب‌ها.

👦 کودک ۹ تا ۱۲ سال

  • انتخاب کتاب‌های بلند با شخصیت‌پردازی قوی.

  • گفت‌وگو درباره موضوعات اخلاقی، تصمیم‌گیری‌ها و پایان‌های داستان.

  • استفاده از فهرست‌های جایزه‌های کتاب کودک برای انتخاب.

🧑 نوجوان ۱۲ سال به بالا

  • آشنایی با ژانرهای متنوع: معمایی، علمی-تخیلی، زندگی‌نامه.

  • دعوت به نقد و تحلیل کتاب‌ها، نگارش مرور کتاب.

  • شرکت در باشگاه کتاب‌خوانی نوجوانان.

زیردسته‌بندی‌ها
استینک و خواهرش جودی خودشان را برای تعطیلات کریسمس و برگزاری مراسم سال نو آماده می کنند. فهرست هدیه هایی که جودی مودی دوست دارد امسال برای سال نو دریافت کند هر روز بلندتر می شود. اما تنهای چیزی که استینک برای هدیه سال نو می خواهد باریدن برف است.
سه شنبه, ۱۸ مهر
سوزان کودکی است که مانند همه کودکان کارهای زیادی انجام می‌دهد. اومی‌خندد، آواز می‌خواند، به کمک پدر پرواز و یا آب بازی می‌کند. او همیشه دختر خوبی نیست، گاهی هم بد می‌شود و همیشه خوشحال نیست و گاهی غمگین می‌شود. راستی سوزان نرمش هم می‌کند و گاهی روی دوش پدر سوار می‌شود. او گاهی مسئله‌ای را اشتباه و گاهی هم درست حل می‌کند.
شنبه, ۸ مهر
با شروع سال تحصیلی جدید بیشتر والدین نمی دانند با نوشت افزار باقی مانده از سال پیش چه کنند. خط کش، مداد، خودکار و دفترچه های نیمه استفاده شده معمولا دور ریخته می شوند.
یکشنبه, ۲ مهر
با شروع سال تحصیلی جدید، به افتخار دانش آموز نوجوان خود یک پروژه هنری ساده و جالب را انجام دهید. انجام این کار برای هر کسی جالب است ولی می تواند هیجان انگیز تر باشد اگر به عنوان یک کار گروهی انجام شود.  تنها چیزی که لازم است چند وسیله ساده و اندکی تخیل است!
یکشنبه, ۲ مهر
لولا خواهر کوچولوی با مزه چارلی است. قرار است یک روز عکاس به مدرسه برود تا از آن ها عکس بگیرد. مادر به لولا می گوید اگر تمیز و مرتب باشد عکسش فوق العاده خواهد شد. ولی چارلی باور ندارد که رعایت تمیزی برای لولا کار آسانی باشد. در ضمن خندیدن او خیلی بامزه است چون هنگام گرفتن عکس می گوید سیب!
سه شنبه, ۲۸ شهریور
عدد آموزها از انواع کتاب های تصویری هستند و کمک می کنند تا کودک مفهوم عدد را که ازمهمترین مفاهیم اساسی است یاد بگیرد. هدف کتاب های عددآموز، آموختن عدد نیست بلکه کودک را با شکل عدد و تناظر یک بر یک آن آشنا می کند.
سه شنبه, ۲۸ شهریور
بیشتر کودکان از دستشویی رفتن گریزان هستند و گاهی با وجود آن که به لگن نیاز دارند ولی در برابر این پرسش که آیا نیاز به دستشویی دارند می گویند "نع".
دوشنبه, ۲۷ شهریور
برای یک بچه کم ‌سن شاید مرحله‌ای مهم‌تر از رفتن به مهد کودک وجود نداشته باشد. اولین روز مهد کودک، هم برای والدین و هم برای کودکان هیجان‌انگیز و احساس‌ برانگیز است. همان طور که پدر و مادر‌ها می‌دانند، کودکان به سرعت بزرگ می شوند و اولین روز کودکستان در یک چشم بر هم زدن می‌گذردو تا چشم باز کنید  فرزند شما در دبیرستان خواهد بود. 
یکشنبه, ۲۶ شهریور
آموزگار کودک تان به پاس تلاشی که برای آموزش کودکان می کند، سزاوار یک سیب بزرگ و زیبا است!
یکشنبه, ۲۶ شهریور
اولین کلاسی که فرزند شما در اولین روز مدرسه به آن قدم می گذارد پر از گفت و گوهای پرهیجان است. آن هایی که با هم دوست هستند درباره کارهایی که انجام داده‌اند گپ می‌زنند، درباره جایی که به مسافرت رفته‌اند و همکلاسی‌هایی که در تعطیلات با آنها وقت ‌گذرانده اند.
یکشنبه, ۲۶ شهریور
مت دوازده ساله باید تا زمان بازگشت خانواده اش به خانه در محیط بکر و وحشی منطقه "مین" گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. در نبود خانواده مت با دو سرخپوست به نام های "ساکنیس" رئیس قبیله سمور و نوه اش "اته آن" آشنا می شود. رئیس قبیله از مت می خواهد تا به نوه اش خواندن و نوشتن به زبان انگلیسی را یاد بدهد و در ازای آن او هم برایش شکار و خوراک بیاورد.
شنبه, ۲۵ شهریور
پادشاهی به همراه دختر کوچکش در قصری زیبا زندگی می کنند. در جلوی قصر نگهبانی می ایستد ولی در باغ پشت قصر باغبانی است که بر باغ قصر فرمانروایی می کند. مراقبت از گل های رز، آب دادن شمعدانی ها و کوتاه کردن چمن ها کار او است.
یکشنبه, ۱۹ شهریور
واندا پترونسکی روز دوشنبه دیگر بر روی صندلی یکی مانده به آخر کلاس ١٣ ننشسته بود. واندا دختری مهاجر از لهستان با اسمی عجیب و غریب بود. او دختری آرام بود که به ندرت حرف می زد و هیچ دوستی در مدرسه نداشت. او همیشه پیراهن آبی رنگ و رورفته ای می پوشید؛ لباسی بی ریخت ولی همیشه تمیز.
دوشنبه, ۱۳ شهریور
یک روز که باد می وزد، بیرون از خانه قدم بزنید، یا فقط چند دقیقه ای بیرون بایستید.
یکشنبه, ۱۲ شهریور
نولان برد پسری ریزه – میزه، باهوش و نابغه در ریاضی ولی دست و پا چلفتی است به طوری که نمی تواند بند کفشش را ببندد. در مقابل او یک همکلاسی دارد که قلدر و زورگوست و تا می تواند تقلب و دزدی می کند، بی نوبت توی صف می ایستد و بچه های کوچک را می ترساند.
سه شنبه, ۷ شهریور
دخترک به ظرف شیشه ای بیسکوییت نگاه می کند در حالی که تعدادی موش با چتر نجات وتیر و کمان هم او را حمایت می کنند . دختر به سمت ظرف می رود. ظرفی پر از شیرینی. او چه باید بکند؟ آیا دور از ادب و نزاکت نیست که بدون اجازه بیسکوییت بردارد؟ چرا او باید از یک بزرگتر خواهش کند و بگوید "لطفا".
سه شنبه, ۳۱ مرداد
اعضا تیم رویا موجودات کوچولویی هستند که مامور رساندن رویاها و کابوس ها به انسان ها هستند. آن ها سه قانون جاویدان دارند که در صورت سرپیچی از گروه اخراج می شوند. ورت، اسنفل، میج و هارلی در حال گذراندن دوره ی کارآموزی خود هستند و در یک گروه قرار دارند.
سه شنبه, ۳۱ مرداد
 کتاب هیچ هیچ هیچانه مجموعه ۵۳ هیچانه از هفت شاعر کودک و نوجوان معاصر است که در قالب هیچانه سروده شده اند. 
سه شنبه, ۳۱ مرداد
روزی روزگاری ببر، مار، میمون و زرگر بدجنسی در گودالی که شکارچیان در جنگل کنده بودند گرفتار می شوند. جهانگردی آن ها را پیدا می کند و می رهاند. پس از مدت ها، جهانگرد و زرگر دوباره با هم برخورد می کنند.
سه شنبه, ۲۴ مرداد
ایندی دختری ده ساله است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند. آن دو همچنان از یکدیگر دلخورند و از گفت و گو با هم پرهیز می کنند. از سوی دیگر آموزگار ایندی از دانش آموزانش خواسته نقشه ای از خانواده خود ترسیم کنند و عکسی از افراد خانواده شان را بر روی آن بچسبانند.
یکشنبه, ۲۲ مرداد
در یک روز آفتابی، جک که یک پرنده است تصمیم می گیرد سفر کند و دریای‌ آبی را ببیند. خود را به دریا می رساند و این آغازی برای دوستی با جیم مرغ دریایی است. جیم او را به خانه اش دعوت می کند. اما اهالی دهکده جیم رفتار دوستانه ایی با او ندارند و با تعجب به او نگاه می کنند.
سه شنبه, ۱۷ مرداد
موش کوچولو احساس تنهایی و بی کسی می کند چون مادرش را گربه خورده، پدرش در یک تله گرفتار شده، خواهرش به راه دوری رفته، و برادری هم ندارد. داستان "موشی کی هستی" بر اساس مجموعه ای از پرسش و پاسخ شکل گرفته است که به شکل ماهرانه ای موش کوچولوی داستان را به سوی پاسخ و راه حل راهنمایی می کند.
دوشنبه, ۹ مرداد
کتاب پنگوئن داستانی است درباره‌ی دوستی و محبت. پسرکی به نام بن هدیه‌ای دریافت می‌کند. درون جعبه یک پنگوئن می‌یابد. خیلی خوشحال می‌شود. به او سلام می‌کند، اما پاسخی نمی‌شنود. برای او شکلک در می‌آورد، برایش آواز می‌خواند، می‌رقصد، روی سرش می‌ایستد، اما پنگوئن هیچ واکنشی به او نشان نمی‌دهد. تا آن که یک شیر در این ماجرا دخالت می‌کند و بن در آخر می‌فهمد که او برای پنگوئن تا چه حد اهمیت دارد.
شنبه, ۷ مرداد
اولین باری که دخترک را دیدم به دریا خیره شده بود. به او پیشنهاد بازی قایم باشک را دادم و او پذیرفت اما با چشم های باز بازی می کرد و این کار مرا متعجب کرد. فهمیدم چشمانش قدرت دیدن ندارد اما خود او آن قدر توانا بود که با لمس کردن صورت من توانست شکل مرا روی ماسه های کنار دریا بکشد.
سه شنبه, ۳ مرداد