معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۳ - ۶ سال

در بخش معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۳ - ۶ سال به معرفی کتاب‌های مناسب و باکیفیت برای این گروه سنی خواهیم پرداخت. بايد توجه داشت كه گزينش کتاب مناسب و خوب باتوجه به سن كودكان از اهميت ويژه‌ای برخوردار است. انتخاب کردن کتاب مناسب در میان انبوه کتاب‌هایی که اکنون در بازار موجود است مشکل اساسی‌ست. سعی کنید کتابی را برای فرزند خود انتخاب کنید که حتما آن را خوانده و محتوای آن را پسندیده باشید و احتمال می‌دهید برای کودک جالب توجه است و از خواندن آن لذت می‌برد.

زیر دسته بندی ها
کتاب «من زمین هستم» از زبان خود کره‌ی زمین، کودکان را با سیاره‌ی جذابی که روی آن زندگی می‌کنیم آشنا می‌کند.
دوشنبه, ۱ اردیبهشت
یک سفر شگفت در کتاب «ماجراهای رری دایناسور» رُری، دایناسور کوچک سبز رنگی است که با پدرش در یک جزیره و روی یک خانه درختی زندگی می‌کنند. رُری پرجنب و جوش و عاشق بازی است. پدر ُرری هم بیش‌تر وقت‌ها همراه رُری است و با او ماهیگیری می‌کند، صدف جمع می‌کند و این دو با هم بازی می‌کند. پدر همیشه کنار رُری است مگر وقتی بخواهد در سکوت کتاب بخواند. یک روز ُرری حوصله‌اش سر می‌رود و هوای ماجراجویی به سرش می‌زند. پس برای این‌که مزاحم پدرش نشود تصمیم می‌گیرد تنهایی بیرون برود. او کیسه‌ی سفرش را جمع می‌کند و راه می‌افتد.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
برهم‌خوردن روال عادی زندگی باعث عدم‌امنیت و آشفتگی ذهنی کودکان می‌شود و در ماه‌های اخیر، ویروس کرونا زندگی بچه‌های جهان را دگرگون کرده است. در این وضعیت، اگر والدین نتوانند دغدغه‌های ذهنی فرزندانشان را تشخیص بدهند و پاسخگویی مناسب نداشته باشند، کودکان در تنظیم هیجان و سازگاری با بحران دچار مشکل خواهند شد. والدین می‌توانند با گسترش دایره‌ی شناختی خودشان و انتقال درست اطلاعات به کودکان، گذر از این بحران را ساده‌تر کنند.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
باران خانه‌ی آقا کوچولو را در کتاب «آقا کوچولو خانه‌اش را از دست می‌دهد» خراب کرده است. یک چهار دیواری مقوایی که سقف‌اش درِ جعبه‌ی کفش است. آقاکوچولو در این خانه شاد و آسوده بود اما سه روز باریدن باران، جعبه‌اش را نرم و خیس کرد. دو تصویر روبه‌روی هم رخدادهای جالبی را نشان می‌دهد. در تصویر سمت راست، آقاکوچولو پای‌اش را هم انداخته و خواننده و ببیننده کتاب می‌تواند آسودگی و شادی او را ببیند. در تصویر روبه‌روی‌اش فرار او را از خانه‌اش می‌بینیم.  این کتاب، داستانی زیبا و عمیق را بازگو می‌کند از بحران! شرایطی که یک‌باره می‌تواند آسایش ما را بگیرد و بی‌خانه‌‌مان کند.
شنبه, ۲۳ فروردین
در کتاب «آقا کوچولو به یک دوست کمک می‌کند»، قورباغه توی یک بطری گیر کرده است. او بطری را از رودخانه پیدا می‌کند و به کرانه‌ی رودخانه می‌برد. قورباغه‌ی کنجکاو یک کاغذ درون بطری می‌بیند و برای درآوردن کاغذ به درون بطری می‌رود اما دیگر نمی‌تواند بیرون بیاید. آقا کوچولو که از آن‌جا می‌گذرد، قورباغه‌ی اسیر درون بطری را می‌بیند و پاهای قورباغه را می‌گیرد و آن‌قدر می‌کشد تا قورباغه درمی‌آید. از این‌جا، سفر، جست‌وجو و دوستی قورباغه و آقا کوچولو آغاز می‌شود. روی کاغذ توی بطری نوشته بود، کمک! و قورباغه و آقا کوچولو فکر می‌کنند باید کسی را که کمک می‌خواهد، پیدا کنند.
شنبه, ۲۴ اسفند
کتاب‌هایی که سعی می‌کنند مهارت‌های زندگی را به کودکان بیاموزند در این سال‌ها کم نبوده‌اند. اما معمولاً کتاب‌هایی موفق بوده‌اند که یا از چاشنی تخیل و طنز استفاده کرده‌اند یا تصویرسازی خیلی خوبی داشته‌اند. در این مجموعه، نویسنده که احتمالاً تصویرگر هم هست، ولی ناشر فراموش کرده است اسم تصویرگر را بیاورد! از چاشنی تخیل و طنز در خلق تصاویر استفاده کرده است و همین مسأله باعث شده جذابیت کار دو یا سه چندان شود.
چهارشنبه, ۲۱ اسفند
کتابِ «آقا کوچولو خوش‌بختی را پیدا می‌کند» در جست‌وجوی خوش‌بختی و پاسخ به آن است، با یک داستان ساده و شیرین اما عمیق! کتاب با به چالش کشیدن یک باور سنتی یا بهتر است بگویم، یک باور خرافی، می‌خواهد نشان دهد، خوش‌بختی، چیزی نیست که در جست‌وجوی‌اش باشیم یا با یافتن یک شبدرچهاربرگ گمان کنیم پیدای‌اش کرده‌ایم. خوش‌بختی پاسخ به خود زندگی است. زیستنِ زندگی است، خود زندگی است!
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب «اندوه به دیدارم می‌­آید» داستانی است برای شناخت حسی مهم. حسی که قرار است با کمک این کتاب، به جای فرار کردن و نادیده گرفتنش بیاموزیم که چگونه آن را بپذیریم. غم را باید دید، درآغوش گرفت و بالاخره با آن کنار آمد.
شنبه, ۳ اسفند
خوب گوش کن! بیرون چادر صداهایی می‌آید! همه جا تاریک است! هیچ چیزی نمی‌بینی شاید کمی ترسناک باشد. اما... بیرون چادر دنیای بزرگی پر از زیبایی و شگفتی است. تنها با یک چراغ می‌توانی این زیبایی‌هارا ببینی و کشف کنی... این متن اول کتاب «چراغ قوه» نوشته شده و آنقدر وسوسه‌برانگیز است که دلمان نمی‌آید توی چادر بمانیم. برای همین چراغ قوه برمی‌داریم و راه می‌افتیم توی دنیای کتاب دنبال چیزهای شگفت‌انگیز گشتن.
سه شنبه, ۲۹ بهمن
کتاب «چگونه یک شیر باشیم؟» داستانی است برای کسانی که متفاوت هستند و مسیری که برای پذیرش خود و پذیرفته شدن در جامعه طی می‌کنند.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
کتاب «خوش آمدید» داستانی درباره‌ی مفاهیمی هم‌چون از دست دادن خانه، جستجوی خانه جدید و پذیرش دیگران است.
چهارشنبه, ۲۳ بهمن
کتاب «تق تق، بیا بیرون» داستان چهار تخم است، سه پرنده و یک تمساح که در آخر با هم دوست می‌شوند.
چهارشنبه, ۱۶ بهمن
«پسر کوچک و ماهی بزرگ» داستان پسرکی است که با مادر و جانوران خانگی‌اش در حومه شهر زندگی می‌کند. او که به ماهی‌گیری علاقه دارد روزی برای گرفتن ماهی به لب آب می‌رود، بخت یارش می‌شود و ماهی بزرگی به تورش می‌افتد. پسرک شاد و خوش‌حال ماهی را به خانه می‌برد و در وان حمام می‌اندازد، اما ماهی بزرگ است و در خانه جدیدش نمی‌تواند به‌راحتی شنا کند. ماهی از این اسارت غمگین و بیمار می‌شود و ... ، پسرک او را آزاد می‌کند و خود از رهایی ماهی شاد می‌شود.
دوشنبه, ۱۴ بهمن
مجموعه‌ی مفهومی لولوپی، شامل چهار کتاب تصویری مفهومی برای کودکان است. شخصیت‌های کتاب «دوستان خوب» از مجموعه‌ی شمارورزی لولوپی برگرفته شده. شمارورزی لولوپی، اندیشه‌ورزی ریاضی را به ساده‌ترین شکل با خردسالان سهیم می‌شود.
شنبه, ۱۲ بهمن
«قلعه‌ی درختی» داستان دو پسر، راسل و وارن، است که هر دو به آرزوی داشتن خانه‌ی درختی می‌رسند. راسل خانه‌ای ساده با کمک پدرش می‌سازد و وارن خانه‌ای با برج و بارو که طراحی پدرش است و کارگران برایش می‌سازند، به‌دست می‌آورد. راسل در این باره چه فکر می‌کند؟
سه شنبه, ۸ بهمن
کتاب «موش خوش تیپ» درباره‌ی ویلبر، موش صحرایی برهنه‌ای است که برخلاف هم‌نوعانش علاقه‌مند است لباس بپوشد.
شنبه, ۵ بهمن
کتاب «یک گرفتاری دیگر» کتاب دیگری است از شینسوکه یوشی تکه نویسنده کتاب «شاید سیب باشد!» و «می‌توانم یک من دیگر بسازم».
دوشنبه, ۳۰ دی
کتاب «کیف بنفش لی لی» داستانی است درباره به عهده گرفتن مسئولیت اشتباه‌ها، عذرخواهی کردن و نیز پذیرفتن عذرخواهی.
شنبه, ۲۱ دی
قربونت برم هر دم گل تو دامنت کردم آن دم که ترا دیدم ترک همه را کردم
چهارشنبه, ۱۱ دی
کتاب «ادوینا دایناسوری که خبر نداشت منقرض شده» درباره‌ی دایناسوری است که همه‌ی مردم شهر او را می‌شناسند و دوست‌اش دارند. او با بچه‌ها بازی و به همه کمک می‌کند و برای بچه‌ها کلوچه درست می‌کند. همه ادوینا را دوست دارند جز یک پسر به نام رجینالد ون هوبی دوبی. او همه چیز می‌داند و دوست دارد همه به او گوش بدهند. او می‌خواهد به همه ثابت کند که دایناسورها منقرض شده‌اند. پس برای تکلیف کلاس‌اش، یک گزارش از انقراض دایناسورها می‌دهد. اما بچه‌ها اهمیتی نمی‌دهند و از کلاس بیرون می‌روند تا ادوینا را ببینند و کلوچه‌های‌اش را بخورند.
دوشنبه, ۹ دی