فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۳ - ۶ سال

در این صفحه کتاب‌های فهرست کتاب‌ های ترجمه‌ شده برای کودکان ۳ - ۶ سال آورده شده است.

در سن ۳ تا ۶ سالگی رشد زبانی کودکان کامل‌تر و گنجینه‌ی واژگان آن‌ها کامل‌تر می‌شود. کودکان با احساسات خود آشنا می‌شوند و احساسات دیگران را هم از روی چهره‌ی آن‌ها می‌توانند تشخیص دهند.

در این سن کودکان می‌توانند روابط اشیا را بر اساس رنگ، اندازه و موارد استفاده‌ی آن‌ها تشخیص دهند و می‌توانند اشیا را طبقه‌بندی یا از نظر اندازه با هم مقایسه کنند. دسنور زبان آن‌ها کم‌کم کامل‌تر می‌شود و می‌توانند از زمان گذشته استفاده کنند یا برای توصیف اشیا از صفت‌ها استفاده کنند.

در جدول زیر با این روند تکامل زبانی و شخصیتی در کودکان و کتاب‌های مناسب هر سن کودک آشنا می‌شوید.

زیر دسته بندی ها
کتاب «باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه» داستان خرگوشکی است که عاشق کتاب خواندن است اما دوستانش علاقه‌ای به خواندن ندارند و فکر می‌کنند کتاب خواندن کسل‌کننده است. در یک روز بارانی که خرگوشک و دوستانش نمی‌توانند از خانه بیرون بروند، خرگوشک کتاب‌هایش را به آن‌ها امانت می‌دهد تا بخوانند و سرگرم شوند.
چهارشنبه, ۲۴ آذر
تمرین‌های رنگ‌آمیزی برای کودکان گروه‌های سنی پایین اغلب بیش از حد پیچیده است. کتاب «بیا رنگ کنیم!» با تمرین خط خطی‌های ساده و تصادفی روی تصاویر آغاز می‌شود و همان‌طور که کودک با تمرین‌های کتاب مرحله به مرحله پیش می‌رود، به تدریج رنگ‌آمیزی در میان خطوط و مرزهای مشخص را می‌آموزد. کودکان با این کتاب، در کنار آموختن شیوه‌ی رنگ‌آمیزی، با انواع رنگ‌ها و نام برخی اشیا، موجودات زنده و پدیده‌های اطراف نیز آشنا می‌شوند.
دوشنبه, ۲۲ آذر
کتاب «اوهوی گربه ها!» داستان یک گروه گربه شکمو و جسور است که به یک کشتی پر از ماهی دستبرد می زنند.
دوشنبه, ۲۲ آذر
 شلی، یک گوسفند زیباست که پشم‌های جذابش را دوست دارد. او دلش می‌خواهد پشم‌هایش مثل بقیه‌ی گوسفندها چیده شود، اما مادرش به او می‌گوید هنوز برای این کار کوچک است. شلی هر روز بزرگ‌تر می‌شود و مانند هر بچه‌ی دیگری به تدریج درس‌هایی می‌آموزد. در ابتدا شلی تصمیم می‌گیرد پشم‌های زیبایش را برای خودش نگه دارد و آن‌ها را با دیگران به اشتراک نگذارد، اما در انتها با راهنمایی یک جغد دانا متوجه می‌شود زیبایی واقعی پشم‌هایش وقتی دیده می‌شود که آن‌ها را به اشتراک بگذارد.
شنبه, ۲۰ آذر
وقتی سوسمار کوچولو سر از تخم در می‌آورد، مادرش کنارش نیست. او سراغ میمون، فیل، ببر و گورخر می‌رود تا بفهمد آن‌ها مادرش هستند یا نه.
شنبه, ۲۰ آذر
معرفی کتاب بچه رام کننده اژدها شترق، بوم، دنگ، یک اژدهای بزرگ رنگارنگ با دود نقره‌ای سر و کله‌اش پیدا می‌شود. اژدها به دنبال گنج است، اما به نوزادی بر می‌خورد که پاسخ تهدیدهایش را با ا دَ دَ، غو غا غو، آروغ زدن و ترررررر، کثیف کردن پوشکش، می‌دهد. تا جایی که اژدها هنگام عوض کردن پوشک نوزاد با دلخوری زیر لب غرغر می‌کند این که گنج نیست! اژدها برای ترساندن کودک او را به آسمان تاریک می‌برد.
چهارشنبه, ۱۷ آذر
کتاب « کلاه ماهی بزرگه گم شده » داستانی است درباره یک ماهی کوچولو که از کلاه یک ماهی بزرگ خیلی خوشش آمده است! ماهی کوچولو کلاه ماهی بزرگ را در خواب می‌دزدد و به جایی پر از گیاه و علف می‌رود تا مخفی شود. او امیدوار است که ماهی بزرگ متوجه نشود و در حال فرار خود را دالداری می‌دهد. اما ماهی بزرگ کلاهش را خیلی دوست دارد و بلافاصله پس از بیدار شدن می‌فهمد که چه اتفاقی افتاده است و برای پیدا کردن دزد کلاهش به راه می‌افتد و برخلاف پیش‌بینی‌های ماهی کوچک، کلاهش را پس می‌گیرد.
دوشنبه, ۱۵ آذر
کتاب «حیوانات جنگل» از مجموعه «کتاب کیفی من»، پنج حیوان زرافه، فیل، تمساح، میمون و گورخر را با تصاویر نقاشی شده و اشعاری کوتاه و ساده معرفی می‌کند.
سه شنبه, ۹ آذر
پرنده کوچولو در راه رسیدن به خانه، با دوستان قدیمی اش رو به رو می‌شود که هر یک پرسش یا نگرانی ای درباره ی اینترنت و دنیای مجازی دارند، پرسش هایی درباره ی مزاحمان اینترنتی، ویروس‌های کامپیوتری‌، ارسال کننده ی عکس نامناسب و درخواست غریبه‌ها برای اطلاعات شخصی. پرنده کوچولو، برای هر یک از این موارد یک راه حل ساده دارد که به بچه ها یاد می‌دهد چطور در فضای مجازی ایمن بمانند و آن آگاه کردن پدر و مادرشان از این مسئله است.
شنبه, ۲۹ آبان
«نویل» داستان پسر کوچکی است که به همراه خانواده‌اش به خانه جدید اسباب کشی می‌کند. هیچ‌کس نظر او را درباره اسباب‌کشی نپرسیده است. او حالا هیچ دوستی ندارد و تنهای تنهاست و بدترین بخش ماجرا هم همین است.
شنبه, ۲۲ آبان
یک روز جانوران جنگل متوجه رخ دادن اتفاقات عجیب و غریبی در دور و برشان می‌شوند. درخت‌ها و شاخه‌هایشان یکی یکی ناپدید می‌شوند. چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ جانوران دست به کار می‌شوند تا این معما را حل کنند. پس از جستجوهای فراوان و بررسی شواهد مقصر پیدا می‌شود؛ خرس درختان را قطع می‌کند و به خانه می‌برد. اما برای چه کاری؟ مسابقه‌ی سالانه‌ی موشک‌پرانی نزدیک است و خرس چون نابلد است و نیاز به تمرین دارد.
سه شنبه, ۲۷ مهر
مراقب باشید! بچه جادوگرها دارند به مدرسه می‌روند و این یعنی دردسر! امروز روز اولی است که جما به مدرسه می‌رود. او ترسیده است. برای همین هم بچه جادوگرها او را به یک غول تبدیل می‌کنند تا به او جرات بیش‌تری بدهند. اما مدیر مدرسه معتقد است مدرسه جای یک غول نیست. برای همین بچه جادوگرها هم مدرسه را به کتاب داستان و همه را از گربه ی مدرسه تا مدیر به شخصیت های داستان تبدیل می کنند و همه کلی شیطنت و خوشگذارانی می کنند.
سه شنبه, ۱۳ مهر
آقای پوسکینز دوست دارد جایزه‌ی «زیباترین حیوان خانگی» را به دست بیاورد. اما خانم فی‌فی فوفو، پودل بدجنس هر کاری می‌کند تا جلوی او را بگیرد. او آقای پوسکینز را فریب می دهد و به او راه ورود به محل مسابقه را اشتباه می دهد. آقای پوسکینز برای این که به موقع خود را به مسابقه برساند ناچار می شود میان بر بزند؛ او از روی میله می پرد، داخل تونل می خزد، از مارپیچ پرچم ها رد می شود و از توی حلقه جست می زند... 
یکشنبه, ۴ مهر
کودکان و میکروب‌ها جداناشدنی هستند! عطسه، سرفه، آبریزش بینی و کثیفی دست‌ها واقعیت‌هایی در زندگی روزانه کودکان هستند. به همین خاطر برای آموزش کودکان درباره‌ی میکروب‌ها و راه‌های تمیز و سلامت ماندن هیچ‌وقت زود نیست. در مهدکودک، در مدرسه، در خانه، و هر کجای دیگر، کودکان لازم است بیاموزند میکروب‌ها برای پخش کردن نیستند. کتاب «میکروب‌ها برای پخش کردن نیستند!» به کودکان می‌آموزد میکروب‌ها چه هستند، چه می‌کنند، چرا پخش نکردن آن‌ها مهم است و چه راه‌هایی برای کنترل و پخش نشدن آن‌ها وجود دارد. 
شنبه, ۲۷ شهریور
آقای «فوک‌فایر» پیرمرد تنهایی است که در یک کلبه‌ی چوبی قدیمی در خارج از شهر و در کنار جنگل زندگی می‌کند. او غرغرو و بداخلاق است و از کیک میوه‌ای و توله سگ‌ها بدش می‌آید. تنها چیزی که دوست دارد پرندگان هستند. او نقاشی کشیدن از پرندگان را هم دوست دارد. با فرا رسیدن فصل سرما پرندگان به سمت جنوب مهاجرت خواهند کرد. آقای فوک فایر برای تشویق پرندگان به ماندن در حیاط خانه‌اش برای آن‌ها غذا می‌گذارد. اما سنجاب‌ها غذای پرندگان را می‌خورند و آن‌قدر زبل و باهوش هستند که همه نقشه‌های آقای فوک‌فایر برای فراری دادنشان را خنثی کنند. در آخر با فرا رسیدن زمستان پرندگان می‌روند و آقای فوک‌فایر تنها و غمگین برجا می‌ماند. سنجاب‌ها تصمیم می‌گیرند به جبران غذاهایی که خورده‌اند آقای فوک‌فایر را خوشحال کنند.
شنبه, ۲۰ شهریور
هاپو دوست دارد در کارهای باغبانی به پدربزرگش کمک کند. او دوست دارد باغچه‌ای برای خودش داشته باشد. پدربزرگ او را راهنمایی می‌کند که چه بذری بکارد و چه‌طور از باغچه‌اش مراقبت کند. 
چهارشنبه, ۱۷ شهریور
«دابودیم» موجود تخیلی فیل مانندی است. اما دابودیم واقعاً چیست؟ در طول کتاب به دابودیم نقش‌های مختلفی نسبت داده می شود. اما دابودیم بهتر است خودش باشد. در پایان دابودیم فقط دابودیم است! با ورق زدن هر صفحه‌ی کتاب، کودک سعی می‌کند حدس بزند دابودیم چیست و به همراه تصاویر کتاب دابودیم را در نقش‌های مختلف تصویر می‌کند تا آخر که به نظر می‌رسد دابودیم فقط دابودیم است!
شنبه, ۱۳ شهریور
کتاب « میلیون ها گربه » داستان زوج پیری است که چون تنها هستند نمی‌توانند خوشحال باشند. پیرزن آرزوی داشتن یک بچه گربه می‌کند و پیرمرد به سوی تپه‌ای می‌رود که میلیون‌ها و میلیاردها گربه روی آن زندگی می‌کنند. پیرمرد می‌خواهد زیباترین بچه گربه را انتخاب کند، اما نمی‌تواند. همه آن‌ها زیبا هستند. پس به همراه میلیون‌ها گربه به خانه بر می‌گردد. اما وقتی به خانه می‌رسند به این نتیجه می‌رسند این همه گربه را نمی‌توانند سیر کنند. پس از گربه‌ها می‌خواهند خودشان انتخاب کنند کدامشان زیباترین است تا پیش آن‌ها بماند. گربه‌ها با هم دعوا می‌کنند. پیرمرد و پیرزن داخل خانه فرار می‌کنند. وقتی بیرون می‌آیند از گربه‌ها خبری نیست و تنها یک گربه باقی مانده که چون فکر می‌کرده معمولی است، گربه‌های دیگر با او کار نداشته‌اند. زوج پیر بچه گربه را به خانه می‌برند و به او غذا می‌دهند. آن‌ها معتقدند او زیباترین گربه است.
دوشنبه, ۸ شهریور
کتاب «سفر به خیر قطره کوچولو» داستان سفر یک قطره آب است. قطره کوچکی در ته ظرف گربه تنها است. او تصمیم می‌گیرد به کمک آفتاب خودش را به آسمان برساند؛ درست مثل بخار چای داغ. وقتی به آسمان می‌رسد هوا آنقدر سرد است که تبدیل به قطره آب می‌شود و سپس دانه برف و بعد می‌بارد و دریا و کوه‌ها و دشت را کشف می‌کند.
چهارشنبه, ۳ شهریور
این یک واقعیت پذیرفته شده است: زرافه‌ها هم می‌خوابند! اما این جانوران زیبای خال‌دار وقتی می‌خوابند با گردن بسیار دراز خود چه می‌کنند؟ آن را دور خود حلقه می‌کنند؟ سرش را بین دو تا شاخه می‌گذارد؟ یا خیلی ساده گردنش را تا می‌کند و سرش را روی پشت‌اش می‌گذارد؟ یا از چند پرنده می‌خواهد که کمک‌اش کنند؟ با کمی تلاش می‌توان روش‌های مختلفی را برای خوابیدن زرافه تصور کرد، اما در نهایت فقط یکی از آن‌هاست که با عقل جور در می‌آید.
چهارشنبه, ۲۷ مرداد