امیرکبیر

شعرهای این کتاب با شعرهای آشنایی چون «بارون میاد جرجر»، «لی‌لی حوضک»، «جم جمک برگ خزون»، «دس دسی بابا می آد» و «آفتاب مهتاب چه رنگه؟» آغاز می‌شود. اشعار موزون و آهنگین این کتاب با موضوع‌های طبیعت، خانواده، دوستی و...با تصویری دو رنگ همراه شده‌اند.
چهارشنبه, ۱۶ فروردین
«دابودیم» موجود تخیلی فیل مانندی است. اما دابودیم واقعاً چیست؟ در طول کتاب به دابودیم نقش‌های مختلفی نسبت داده می شود. اما دابودیم بهتر است خودش باشد. در پایان دابودیم فقط دابودیم است! با ورق زدن هر صفحه‌ی کتاب، کودک سعی می‌کند حدس بزند دابودیم چیست و به همراه تصاویر کتاب دابودیم را در نقش‌های مختلف تصویر می‌کند تا آخر که به نظر می‌رسد دابودیم فقط دابودیم است!
شنبه, ۱۳ شهریور
این کتاب در باره بعضی از جانورانی که در باغ زندگی می کنند و هم چنین محیط زیست آن ها اطلاعاتی به مخاطب می دهد.  شیوه ارایه اطلاعات کتاب غیر مستقیم و در قالب داستان است که در آن مخاطب به مشاهده و توجه به محیط اطراف و طبیعت تشویق می شود و نکاتی علمی را در باره برخی جانوران می آموزد.
شنبه, ۶ شهریور
این یک واقعیت پذیرفته شده است: زرافه‌ها هم می‌خوابند! اما این جانوران زیبای خال‌دار وقتی می‌خوابند با گردن بسیار دراز خود چه می‌کنند؟ آن را دور خود حلقه می‌کنند؟ سرش را بین دو تا شاخه می‌گذارد؟ یا خیلی ساده گردنش را تا می‌کند و سرش را روی پشت‌اش می‌گذارد؟ یا از چند پرنده می‌خواهد که کمک‌اش کنند؟ با کمی تلاش می‌توان روش‌های مختلفی را برای خوابیدن زرافه تصور کرد، اما در نهایت فقط یکی از آن‌هاست که با عقل جور در می‌آید.
چهارشنبه, ۲۷ مرداد
مجموعه هنر چیست با عنوان‌های سینما، تئاتر و موسیقی کودکان را به زبان ساده با سه هنر آشنا می‌کند. در کتاب «سینما» کودکان اطلاعاتی درباره انواع فیلم و شیوه ساخت و تهیه یک فیلم آشنا می‌شوند.
پنجشنبه, ۶ اسفند
اگر دوست داری یک نهنگ ببینی، باید بدانی که به چه چیزهایی نگاه نکنی. رزهای صورتی، پلیکان‌ها، دزدان دریایی و... اگر می‌خواهی یک نهنگ ببینی، باید چشم بدوزی به دریا و صبر کنی و صبر کنی و صبر کنی...
شنبه, ۲۶ دی
  خرس دلش می‌خواهد برای دوستانش قصه بگوید. اما به زودی زمستان از راه خواهد رسید و دوستانش باید خود را برای زمستان آماده کنند و وقتی برای شنیدن قصه‌ی خرس ندارند. موش برای زمستان دانه جمع می‌کند، اردک خودش را برای پرواز به جنوب آماده می‌کند، قورباغه به دنبال جای گرمی برای خواب در زمستان می‌گردد. خرس به دوستانش کمک می‌کند تا برای زمستان آماده شوند. با آمدن بهار زمان آن است که خرس قصه‌اش را برای دوستانش بگوید.
چهارشنبه, ۲ دی
آلوین معتقد است که با ترس متولد شده است و از همه چیز می ترسد. او خود را با هنری دیوید ترو، نویسنده قدیمی آمریکایی مقایسه می کند چون شباهت هایی بین خودش و او می بیند. پدر آلوین تصمیم می گیرد او را به اردو ببرد تا ترس او بریزد. آنی بلی خواهرش نیز با آنان همسفر می شود. او در اردو دوست جدیدی پیدا می کند و یاد می گیرد که می توان شجاع بود در حالیکه از همه چیز هم ترسید. او تجربه خوبی از سفر بدست می آورد.
سه شنبه, ۶ مرداد
وانیک پسری است که کلاس هفتم درس می خواند. او در روستای سُت با زمستان های سرد و سخت با پدر و مادرش زندگی می کند. پدرش چوپان دامپروری اشتراکی است که زمستان را در دره گایلابون بسرمی برد. یکی از روزها مادر از وانیک می خواهد برای پدر آذوقه ببرد. قاتلان، سگ آن ها، علی رغم مخالفت وانیک دنبال او می رود. آن دو در بین راه گرفتار برف و کولاک می شوند و داخل غار می افتند و نود و یک روز با گرسنگی، بیماری، ترس و ناامیدی در غار دست و پنجه نرم می کند و با تلاش و مدیریت خوراک خود و سگش و جستجو در یافتن امکان نجات و فداکاری سگش سرانجام موفق می شود.
یکشنبه, ۴ مرداد
این کتاب یک کتاب کار است که به پدران و مادران و آموزگاران کمک می کند تا هفت عادت خوب را در کودکان نهادینه کنند. در مقدمه کتاب آمده است این کتاب قدرت زندگی براساس اصول را به کودکان نشان می دهد اصولی مانند احساس مسئولیت، برنامه ریزی، احترام به دیگران، کار گروهی و اعتدال. این اصول جهانی هستند و اکنون بیش از هر زمان دیگری مورد نیازند.  
دوشنبه, ۱۵ تیر
سرزمین سازها کتابی است که با زبانی ساده و با کمک تصویر برخی از سازهای ایرانی و ارکستر را به کودکان و نوجوانان می شناساند. هدف از نوشتن این کتاب آشنایی کودکان با سازها و شکل آن هاست. شناخت سازها بسیار مهم است زیرا بسیاری از کودکان در سنی که ساز خود را برمی گزینند دیدگاه درستی درباره شکل و شیوه ی نواختن و حتی صدای ساز ندارند. 
یکشنبه, ۳۱ خرداد
مرگ غم انگیز است وخیلی دشوار می شود درباره ی آن با بچه ها حرف زد. شاید برای همین کتاب های کمی درباره ی مرگ برای بچه ها نوشته شده است. از آن جا که مرگ یک اتفاق طبیعی است و خواه ناخواه بچه ها روزی با مرگ پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها روبه رو می شوند، بعضی از نویسنده ها با رعایت روح لطیف کودکان به آن می پردازند. نویسنده ی کتاب قورباغه و پرنده تلاش کرده، با نشان دادن تلخی مرگ و زیبایی زندگی در کنار هم، کودکان را با مفهوم زندگی آشنا کند. وقتی قورباغه پرنده را بی حرکت می بیند آن را به بقیه ی حیوان ها نشان می دهد.
دوشنبه, ۶ بهمن
 افسانه شعبان نژاد در این کتاب چندین لالایی کوتاه برای کودکان سروده است که با تصویرهای حسن عامه کن همراه شده است.
یکشنبه, ۲ آذر
پدر گلنیس به جرم اختلاس و کلاهبرداری به زندان افتاده و مادر هم به سبب شوک این حادثه دچار اختلال روحی شده است. خانواده از هم متلاشی شده و ناچار هر یک از بچه ها برای زندگی نزد یکی از خویشاوندان می رود.
شنبه, ۷ تیر
دو غول قرمز و آبی در جنگلی کنار دریا زندگی کنند. در ساحل دریا قلوه سنگ های زیادی وجود دارد ولی از آنجایی که آن ها خیلی تنبل هستند از برداشتن سنگ ها را هر بار به روز دیگری موکول می کنند. تا اینکه روزی غول زرد رنگی با یک قایق به آنجا می آید و دو غول قرمز و آبی در ازای اجازه اسکان، از او می خواهند که سنگ ها را جابه جا کند.
شنبه, ۹ شهریور
لاکی زمانی که با پدرش است احساس آرامش می کند و پدر هم به او اطمینان می دهد که این وظیفه هر پدری است که از فرزندش نگهداری کند. لاکی دوست دارد بداند سایر پدر ها چه کار هایی می کنند؟
دوشنبه, ۶ خرداد
کتاب «قورباغه قورباغه است» داستان ما آدم‌هاست، آن‌زمان که در مقایسه خود با دیگران برمی‌آییم و فکر می‌کنیم در این دنیای پر از توانایی ما بی‌ارزش‌ترین هستیم.  آن‌گاه که چیزهایی را که نداریم خیلی خیلی بزرگتر از داشته‌هامان می‌بینیم و این داشته‌ها برایمان کوچک و کم‌رنگ می‌شوند.
چهارشنبه, ۱ خرداد
کودک از نقاش می خواهد یک ستاره بکشد، پس از کشیدن آن، ستاره از او می خواهد یک خورشید بکشد. خورشید به درخت و درخت به انسان - یک زن و مرد - و آن ها هم به خانه و خانه هم به سگی وفادار نیاز دارد و داستان ادامه پیدا می کند و دوباره به ستاره می رسد.
سه شنبه, ۳ اردیبهشت
روز شد، خورشید سر برآورد و چهار کلاغ بیدار شدند و از لانه بیرون پریدند. پر...پر...پر... به کجا رفتند؟
دوشنبه, ۲۸ اسفند
کتاب "سه ثانیه" درباره ی گرسنگی است، بلایی که در هر سه ثانیه در افریقا، آسیا و امریکای جنوبی جان کودکی را می گیرد. در همه ی این سه ثانیه ها، شاید کودکانی در دیگر نقاط دنیا دارند بادکنک هوا می کنند، از تماشای تغییر رنگ های هر فصل شگفت زده می شوند، از دیدن رنگین کمان لذت می برند، زیر باران سرگرم جست و خیز و بازی هستند و با آمدن ستاره ها به آسمان، به جست و جوی ستاره ی بخت خود می پردازند، و تمام این ها یعنی این که "کودکی" می کنند. اما در تمام این سه ثانیه ها کودکی از گرسنگی می میرد. یعنی فرصت "کودکی کردن" را از دست می دهد، یعنی گرسنگی، کودکی او را نیز افزون بر جانش قربانی می کند.
سه شنبه, ۳۰ آبان