مارگارت وایلد
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با مارگارت وایلد را مشاهده کنید.
یک کودک در «روزی که تو به دنیا آمدی» حرفهای پدرش را درباره این روز واگویه میکند. پدر با زبانی لطیف همه شرایط محیطی و حسی آن روز را توصیف میکند. او از جهان پیرامون کودک میگوید که دربردارنده هستی و خانواده است. عمق این گفتهها کودکان و هر بزرگسالی را به فکر فرو میبرد.
یکشنبه, ۱۷ مرداد
دیزی خواهر کوچک مکس کارهای بامزه ای می کند. او با شست پایش بازی می کند، با قاشق بر روی ظرف ها می کوبد و کارهای بسیار دیگر. تنها یک کارنمی کند و آن هم حرف زدن است.
همه تلاش می کنند تا او را به حرف زدن تشویق کنند ولی دیزی بازهم حرف نمی زند وهمچنان ساکت است تا اینکه یک روز هنگام صبحانه خوردن او شروع به حرف زدن می کند و چه حرف زدنی! او تمام آنچه را که تا آن روز گفته شده و شنیده بود تکرارمی کند. او دیگر به کسی فرصت حرف زدن نمی دهد و دیگر کسی امید ندارد که حرف زدن او تمام شود. حالا همه در حال گوش کردن هستند.
چهارشنبه, ۳۰ مرداد