راهنمای ترویج خواندن کودک ۳ تا ۶ سال

راهنمای ترویج خواندن کودک ۳ تا ۶ سال

سنین ۳ تا ۶ سالگی دوره‌ای سرشار از کشف، خیال‌پردازی و زبان‌آموزی است. در این بازه، کودک شما توانایی دنبال‌کردن داستان‌ها، درک مفاهیم ابتدایی، و بیان احساسات خود را از طریق کلمات و تصاویر به‌سرعت گسترش می‌دهد. کتاب و قصه، کلید درهای این دنیای تازه‌اند.


📘 چرا خواندن در این سن اهمیت دارد؟

  • تقویت زبان و گفتار از طریق واژگان تازه و ساختارهای جمله.

  • پیش‌نیازهای سوادآموزی مانند آشنایی با چاپ، ترتیب داستان، و جهت خواندن.

  • افزایش تمرکز و دقت شنیداری.

  • رشد تخیل، همدلی و درک احساسات.

  • پایه‌گذاری عادت مطالعه برای سال‌های آینده.


📚 چه کتاب‌هایی برای ۳ تا ۶ ساله‌ها مناسب‌اند؟

نوع کتاب

ویژگی‌ها

کتاب‌های تصویری داستانی

با متن‌های بلندتر، شخصیت‌پردازی و خط داستانی ساده.

کتاب‌های شعر و ترانه

آهنگین، تکرارپذیر، با استعاره‌های ساده و لذت‌بخش.

کتاب‌های غیر داستانی ساده

معرفی مشاغل، جانوران، بدن انسان، طبیعت و...

کتاب‌های الفبا و اعداد

با تصویرسازی خلاق و بدون فشار آموزشی.

متل‌ها و ترانه‌های عامیانه

غنی از زبان و فرهنگ، همراه با حرکت یا بازی.

قصه‌گویی بدون کتاب

قصه‌هایی از حافظه یا تخیل، به‌ویژه پیش از خواب.


👪 چگونه بخوانیم؟

  • کودک را در آغوش بگیرید، فضای آرام و صمیمی بسازید.

  • با صدای بلند و لحن نمایشی بخوانید.

  • از کودک بخواهید درباره تصاویر و اتفاقات داستان صحبت کند.

  • اگر خواست، یک کتاب را بارها برایش بخوانید.

  • از او بخواهید داستان را به زبان خودش بازگو کند یا پایان جدیدی بسازد.

  • بعد از خواندن، با هم نقاشی بکشید، نمایش بازی کنید یا از دل داستان، شعر بسازید.


📌 پیشنهادهایی برای والدین

پیشنهاد

توضیح

پیش‌مطالعه کتاب

پیش از بلندخوانی، خودتان یک بار کتاب را بخوانید تا اجرای روانی داشته باشید.

انتخاب مشارکتی

به کودک اجازه دهید خودش کتاب را انتخاب کند؛ این مشارکت انگیزه می‌آفریند.

بازدید از کتابخانه و کتاب‌فروشی

به تجربه کودک برای لمس و دیدن کتاب‌ها بیفزایید.

برنامه‌ی منظم مطالعه

زمان‌هایی مشخص در روز (مثل پیش از خواب یا بعد از ناهار) را به خواندن اختصاص دهید.


🎨 فعالیت‌های پس از خواندن

  • کشیدن نقاشی از شخصیت یا صحنه‌ی محبوب داستان.

  • اجرای نمایش کوتاه با عروسک یا خود کودک.

  • ساختن کتاب تصویری دست‌ساز با کمک کودک.

  • گفت‌وگو درباره «اگر جای شخصیت داستان بودی، چه می‌کردی؟»


با کتاب، خیال کودک پرواز می‌کند، زبانش شکوفا می‌شود، و ذهنش برای ورود به مدرسه آماده می‌گردد. این دوره، پایه‌ای طلایی برای پرورش یک خواننده‌ی مستقل و علاقه‌مند است.

زیردسته‌بندی‌ها
کتاب  "اوشاق نغمه لری" –  "نغمه های کودکانه"- مجموعه شعرهایی برای کودکان مهدهای کودک، نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان دبستانی به زبان ترکی است. در "سخنی با پدران، مادران و مربیان پیش دبستانی" در آغاز این کتاب، به تاکید وزارتخانه ی آموزش وپرورش بر احترام و توجه به زبان های محلی در مهدهای کودک و پیش دبستان های استان های مختلف ایران اشاره شده است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
شخصیت محبوب بچه ها ننه سرما (خاله نوبهار ) که از کودکی عاشق عمو نوروز است هنگام بهار خانه اش را تمیز می کند هفت سین می چیند و به انتظار  عمو نوروز می نشیند. اما عمو نوروز وقتی می رسد که خاله نوبهار از خستگی به خواب رفته است و نمی تواند او را ببیند.
سه شنبه, ۳۰ آبان
برای اولین بار دندان لولا، خواهر کوچولوی بامزه چارلی لق شده است. لولا دوست ندارد دندان لقش بیفتد. سایر بچه ها گاهی از خاطرات دندان لق خود می گویند ولی لولا همچنان معتقد است که دوست ندارد دندان لقش بیفتد، چون فکر می کند بی دندان می شود. چارلی برای او توضیح می دهد که پس از افتادن دندان در جای آن دندان جدیدی درمی آید ولی او حاضر نیست بپذیرد.
دوشنبه, ۱ آبان
هیچکس افتادن پرنده را ندید و هیچکس حتی نیم نگاهی هم به او نینداخت. امّا نه! افتادن پرنده از چشم پسر بچه پنهان نماند. او پرنده‌ای را دید که بالش شکسته است.پرنده را برداشت و به اتفاق مادرش به خانه برد.
دوشنبه, ۱ آبان
مادر برای مادربزرگ شیرینی پخته است و از پسرکش می خواهد آن را صحیح و سالم به دست مادربزرگ برساند. اما در بین راه پسر کوچولو و دوستانش سنجاب، پرستو و موش به شیرینی ها ناخنک می زنند و سرانجام روباه همه ی شیرینی ها را می خورد.
یکشنبه, ۳۰ مهر
خرگوش کوچولو به همراه مادرش به نمایشگاه نقاشی می روند. او از تماشای نقاشی ها لذت می برد و شکل های زیادی می بیند که برخی از آن ها کمی عجیب به نظر می آمدند. آخر چگونه می شود خورشید آبی باشد؟!
شنبه, ۲۹ مهر
کتاب شارون محیط زیست را پیدا می‌کند، با این جمله ها آغاز می‌شود: «یک روز صبح، شارون زود از خواب بیدار شد. آموزگارش، خانم کلارک، به او گفته بود همه باید محیط زیست را پاکیزه نگه دارند. شارون می‌بایست اول محیط زیست را پیدا می‌کرد تا بعد بتواند آن را پاکیزه نگه دارد. جمعه بود و او فرصت کافی برای این کار داشت ...»
چهارشنبه, ۱۹ مهر
لولا خواهر کوچولوی با مزه چارلی است. قرار است یک روز عکاس به مدرسه برود تا از آن ها عکس بگیرد. مادر به لولا می گوید اگر تمیز و مرتب باشد عکسش فوق العاده خواهد شد. ولی چارلی باور ندارد که رعایت تمیزی برای لولا کار آسانی باشد. در ضمن خندیدن او خیلی بامزه است چون هنگام گرفتن عکس می گوید سیب!
سه شنبه, ۲۸ شهریور
عدد آموزها از انواع کتاب های تصویری هستند و کمک می کنند تا کودک مفهوم عدد را که ازمهمترین مفاهیم اساسی است یاد بگیرد. هدف کتاب های عددآموز، آموختن عدد نیست بلکه کودک را با شکل عدد و تناظر یک بر یک آن آشنا می کند.
سه شنبه, ۲۸ شهریور
بیشتر کودکان از دستشویی رفتن گریزان هستند و گاهی با وجود آن که به لگن نیاز دارند ولی در برابر این پرسش که آیا نیاز به دستشویی دارند می گویند "نع".
دوشنبه, ۲۷ شهریور
برای یک بچه کم ‌سن شاید مرحله‌ای مهم‌تر از رفتن به مهد کودک وجود نداشته باشد. اولین روز مهد کودک، هم برای والدین و هم برای کودکان هیجان‌انگیز و احساس‌ برانگیز است. همان طور که پدر و مادر‌ها می‌دانند، کودکان به سرعت بزرگ می شوند و اولین روز کودکستان در یک چشم بر هم زدن می‌گذردو تا چشم باز کنید  فرزند شما در دبیرستان خواهد بود. 
یکشنبه, ۲۶ شهریور
آموزگار کودک تان به پاس تلاشی که برای آموزش کودکان می کند، سزاوار یک سیب بزرگ و زیبا است!
یکشنبه, ۲۶ شهریور
یک روز که باد می وزد، بیرون از خانه قدم بزنید، یا فقط چند دقیقه ای بیرون بایستید.
یکشنبه, ۱۲ شهریور
دخترک به ظرف شیشه ای بیسکوییت نگاه می کند در حالی که تعدادی موش با چتر نجات وتیر و کمان هم او را حمایت می کنند . دختر به سمت ظرف می رود. ظرفی پر از شیرینی. او چه باید بکند؟ آیا دور از ادب و نزاکت نیست که بدون اجازه بیسکوییت بردارد؟ چرا او باید از یک بزرگتر خواهش کند و بگوید "لطفا".
سه شنبه, ۳۱ مرداد
 کتاب هیچ هیچ هیچانه مجموعه ۵۳ هیچانه از هفت شاعر کودک و نوجوان معاصر است که در قالب هیچانه سروده شده اند. 
سه شنبه, ۳۱ مرداد
موش کوچولو احساس تنهایی و بی کسی می کند چون مادرش را گربه خورده، پدرش در یک تله گرفتار شده، خواهرش به راه دوری رفته، و برادری هم ندارد. داستان "موشی کی هستی" بر اساس مجموعه ای از پرسش و پاسخ شکل گرفته است که به شکل ماهرانه ای موش کوچولوی داستان را به سوی پاسخ و راه حل راهنمایی می کند.
دوشنبه, ۹ مرداد
کتاب پنگوئن داستانی است درباره‌ی دوستی و محبت. پسرکی به نام بن هدیه‌ای دریافت می‌کند. درون جعبه یک پنگوئن می‌یابد. خیلی خوشحال می‌شود. به او سلام می‌کند، اما پاسخی نمی‌شنود. برای او شکلک در می‌آورد، برایش آواز می‌خواند، می‌رقصد، روی سرش می‌ایستد، اما پنگوئن هیچ واکنشی به او نشان نمی‌دهد. تا آن که یک شیر در این ماجرا دخالت می‌کند و بن در آخر می‌فهمد که او برای پنگوئن تا چه حد اهمیت دارد.
شنبه, ۷ مرداد
اولین باری که دخترک را دیدم به دریا خیره شده بود. به او پیشنهاد بازی قایم باشک را دادم و او پذیرفت اما با چشم های باز بازی می کرد و این کار مرا متعجب کرد. فهمیدم چشمانش قدرت دیدن ندارد اما خود او آن قدر توانا بود که با لمس کردن صورت من توانست شکل مرا روی ماسه های کنار دریا بکشد.
سه شنبه, ۳ مرداد
مین کوچولو از خواب بیدار شده است. او به اتاق پوکا (پدر) می رود. پوکا هنوز در رختخواب است. اما هوای بیرون خیلی خوب است و مین کوچولو می خواهد به گردش برود. بنابراین همه ی تلاش خود را می کند تا او را از رختخواب بیرون بکشد. .... سرانجام یک صبحانه مفصل درست می کند و با خواندن کتاب خود را سرگرم می کند تا پوکا صبحانه خود را تمام کند.
دوشنبه, ۲۶ تیر
مجموعه کتاب های "ترانه بازی های ایران" ۴ بازی سنتی را در چهار جلد معرفی و شیوه ی انجام بازی را با تصویرهای کودکانه ارائه می دهد.
دوشنبه, ۲۶ تیر
  شوخ طبعی می تواند زندگی خانوادگی را شیرین و جذاب کند. شما می توانید روی شکم نوزادتان فوت کنید، یک کلاه مسخره بپوشید و کودک سه ساله تان را تعقیب کنید، یا تظاهر کنید که در توده ای از برگ ها افتاده اید، تا یک کودک کلاس اولی را سرگرم کنید.
شنبه, ۱۰ تیر
اسبی بود خیلی تنبل اما نه آنقدر تنبل که تمام روز یک جا بایستد! اما یک روز جمعه نه کشاورز نه زنش نه پسرش نه دخترش نه دوره گرد نه صاحب سیرک، هیچ کدام نتوانستند این اسب تنبل را وادار کنند که از جای خود بجنبد. سرانجام وقتی که صاحب سیرک او را به یک قصاب فروخت اسب فهمید که وقت فرار است.
شنبه, ۳ تیر
پسر کوچولویی به نام المر گربه پیر و ولگردی را با خود به خانه می برد، امّا مادر به او اجازه نمی دهد که از گربه نگهداری کند و گربه را از خانه بیرون می اندازد. المر با گربه همدردی می کند و از آرزوی پرواز با او صحبت می کند.
دوشنبه, ۲۲ خرداد
ژاکت برادر بزرگتر خرس کوچولو برایش تنگ شده است. او مانند خیلی از کودکان هم سن خود ژاکتش را خیلی دوست دارد و حاضر نیست آن را از دست بدهد. مادر از او می خواهد که ژاکتش را به برادر کوچکش بدهد. او با نارضایتی حرف مادر را گوش می کند و به برادرش یادآورمی شود که مواظب ژاکت باشد و از آن خوب نگهداری کند.
دوشنبه, ۲۲ خرداد