افق
سام و قارون دو پهلوان ایرانی برای مشورت به دربار فریدون شاه خوانده شده اند. موضوع مشورت تصمیم در مورد (سلم) و (تور) پسران فریدون شاه است که سالها پیش برادر بی گناهشان ایرج را کشته اند و اکنون اظهار پشیمانی می کنند و قول دوستی با پدر و منوچهر؛ پسر ایرج را می دهند.
شنبه, ۲۸ دی
داستان "ماجرای عجیب سگی در شب"، با کشته شدن سگی به نام "ولینگتون" در همسایگی خانه "کریستوفر" آغاز می شود. "کریستوفر" نوجوانی با رفتارهای عجیب است. او به سندرم اوتیسم (در خود ماندگی) دچار است و در مدرسه کودکان استثنایی درس می خواند.
سه شنبه, ۲۴ دی
روبی و گارنت دو خواهر دوقلو حدود ۱۰ساله هستند که فقط بیست دقیقه با هم اختلاف سن دارند ولی از نظر اخلاق و رفتار با هم خیلی متفاوتند. گارنت دختری آرام و مرتب و روبی شلوغ و پرحرف است. روبی دوست دارد همیشه حرفش به کرسی بنشیند و همین موضوع باعث اختلاف میان دو خواهر می شود.
سه شنبه, ۱۰ دی
این کتاب به تاریخ ایران پیش از اسلام از فروپاشی هخامنشیان و امپراتوری اسکندر مقدونی تا حکومت ساسانیان، همراه با توضیحاتی دربارهی کیشهای زردشتی، مزدکی و مانوی می پردازد.
در پایان کتاب، فهرست منابع آمده است. آموزش کتاب مستقیم و حجم اطلاعات ارائه شده بسیار زیاد است و به کتاب شکلی مرجع گونه میدهد. در بخش ساسانی، مطالب آسانفهم ترند. اطلاعات و زبان اثر با سطح دانش گروه سنی مخاطب هماهنگی دارد. مخاطب با خواندن این کتاب بخشی از تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی را به شکل همه جانبه و واقع بینانه آشنا می شود.
سه شنبه, ۱۰ دی
مجموعه هفت داستان درباره نوجوانانی که دوران بلوغ خود را سپری می کنند و با بحران های گوناگونی روبه رو هستند که گاه فاجعه آمیز می شود. نخستین عشق ها، ناکامی ها و کابوس های آنان و بر خوردهای شتابزده جامعه با آنان پایه و اساس این مجموعه داستان است.
دوشنبه, ۹ دی
دامیان و برادرش آنتونی و پدرشان به خانهای نو اسباب کشی میکنند. جامعه در گیرودار تبدیل واحد پول پوند به یورو است. بالای تخت مادر در بیمارستان، نام قدیس پشتیبان بیماران را زده اند و همین دامیان را به قدیسان علاقه مند کرده است و حتی سایتی در این باره پیدا میکند.
دوشنبه, ۹ دی
برف باریده است. مادر هنگام خروج از خانه از سلی و برادرش میخواهد كه برفها را پارو كنند. آنها مشغول كارند كه گربه با كلاه از راه میرسد، وارد خانه میشود و همه چیز را به هم میریزد. سپس برای تمیز كردن خانه، گربههایی كوچك و كوچك تر را یكی پس از دیگری از كلاهش بیرون میآورد تا به او كمك كنند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
كتاب سه داستان دارد.
در داستان اول گربهای ادعا میكند كه میتواند ۳۰ ببر را از بین ببرد. اما به بهانههای مختلف، شمار ببرها را رفته رفته كمتر میكند تا سرانجام از جلوی آخرین ببر هم به بهانهای میگریزد.
سه شنبه, ۵ آذر
این کتاب با ساختار گزارشی، زبان و تصویرهای طنزآمیز به تاریخچه ی بردهداری در دوران امپراتوری بریتانیا میپردازد. نویسنده، نخست تعریف کوتاهی از امپراتوری به مخاطب ارائه میدهد و آنگاه با درخواست از مخاطب برای اینکه خود را جای کسانی بگذارد که خانه و شهر و کشورشان را بیگانهای اشغال میکند، وارد اصل مطلب میشود.
پنجشنبه, ۳۰ آبان
داستان شامل هفت فصل با هفت عنوان است. چهار فصل اول معرفی زندگی هر يك از شخصيت هاست و فصل های بعدی ارتباط اين شخصيت ها با هم و ماجراهايی كه اتفاق می افتد. ماجرای كتاب با پولی كه لای روزنامه پيچيده شده است و كسی نمی داند از كجا آمده است آغاز می شود.
پنجشنبه, ۳۰ آبان
کتاب مجموعهای از ۱۸ شعر برای کودکان با تصویرهای رنگی و کودکانه است. شعر هفدهم این کتاب از دختری ۹ساله است.
پنجشنبه, ۳۰ آبان
این کتاب با ساختاری گزارشی به شرح پیشزمینههای سیاسی و اندیشگی جنبش مشروطیت، سردمداران فکری آن، فرهنگ و هنر و رخدادهای سیاسی و اجتماعی دوره مشروطه میپردازد. نویسنده نخست درباره وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در آستانه جنبش مشروطه، که به شکلگیری این جنبش انجامید، به مخاطب آگاهی میدهد، سپس به شرح جنبش مشروطه میپردازد.
پنجشنبه, ۳۰ آبان
سه دوست مهربان؛ لاک پشت، کلاغ و موش کنار چشمهای کوچک و زیبا زندگی آرامی دارند. روزی آهویی که از چنگ صیادی گریخته به آنها پناه میآورد. آنها آهو را پناه میدهند و به دوستی میپذیرند و آهو هم از آن پس در کنارشان زندگی میکند. اما حوادث زندگی همیشه در کمیناند.
چهارشنبه, ۲۹ آبان
دو کلاغ نر و ماده بر شاخه درختی بلند لانه ساختهاند و در انتظارند تا جوجه آنها از تخم بیرون بیاید که ماری حمله میکند و تخم را میخورد. آنها میفهمند مار راه لانهشان را پیدا کردهاست و از آن پس تمام تخمها و جوجههاشان در خطر دشمنی بیرحم و قوی خواهد بود.
چهارشنبه, ۲۹ آبان
شب است. خرس کوچولو به رختخواب رفته است تا بخوابد و خرس بزرگ کتاب میخواند. اما خرس کوچولو خوابش نمیبرد و مرتب خرس بزرگ را صدا میزند و از تاریکی شکایت دارد. خرس بزرگ برایش چراغ میآورد تا مشکل او را حل کند. اما باز خرس کوچولو او را صدا میزند.
یکشنبه, ۱۹ آبان