تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد! در سه نگاه

دیگری از نگاه دیگر؛ سه نگاه در الان نه برنارد! (حالا نه،  بچه!)

و نگاهی به ترجمه فارسی در مقایسه با متن اصلی

برنارد پسر کوچولوی است که پدر و مادرش آن‌قدر گرفتار کارهای روزمره‌اند که از توجه به او غافل مانده‌اند. برنارد سخت تلاش می‌کند تا توجه آن را به خود جلب کند.

نویسنده و تصویرگر: دیوید مکی

مترجم: طاهره آدینه پور

انتشارات:  چکه

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

راوی داستان در متن نوشتاری، سوم شخص محدود است. تصاویر مانند فیلم صامتی هستند که متن زیرین آن‌ها صدای فیلم است. متن تنها دیالوگ دارد و نه فضاسازی. راوی تصاویر هم کودک است (کودک درون کتاب). همه‌چیز از دید کودک روایت می‌شود. دوربین با او پیش می‌رود و مخاطب در همه   اتفاقات داستان با او حضور دارد. پسرک و غول به دوربین نگاه می‌کنند. این موضوع تصاویر کتاب را پرجاذبه و زنده کرده است. رنگ‌ها مهم‌ترین عنصر تصویری در این کتاب هستند.

رنگ‌ها این قدرت را دارند که خوانش‌های متفاوتی از کتاب ارائه بدهند. هر سه رنگ اصلی زرد، آبی و قرمز در این کتاب نقش‌آفرینند. در کنار این‌ها، رنگ فرعی بنفش، از تأثیرگذارترین رنگ‌های این کتاب است، هم‌چنین گروهی از رنگ‌های ترکیبی. رنگ‌ها تند هستند و اشباع رنگی و تضاد بینشان باعث جلب نگاه بیننده می‌شود. سایه‌روشن‌ها حس حرکت را منتقل می‌کنند و بُعد و حجم اشیا را نشان می‌دهند، حتی احساس را.

نگاه اول:

می‌خواهیم فریب کتاب و کودک قهرمان کتاب را بخوریم و داستانی را که او از آمدن یک غول به خانه می‌گوید با نشانه‌هایی که خودش به ما نشان می‌دهد، باور کنیم.

 برنارد به مادر و پدر خود سلام می‌کند ولی هر دو به او یک پاسخ را می‌دهند: الان نه برنارد! حتی زمانی که او به مادرش می‌گوید که غولی در باغچه وجود دارد که می‌خواهد او را بخورد، مادر باز هم همین پاسخ را می‌دهد. برنارد که در خانه به او توجهی نمی‌شود، بیرون می‌رود و غول را می‌بیند. به او سلام می‌کند و غول تنها کسی است که این پاسخ را به او نمی‌دهد (الان نه!) و اتفاقاً (الان آره!) و به او توجه می‌کند.

تصویر، غول و پسر را در یک فریم در کنار هم نشان می‌دهد. تصویر حضور غول را تأیید می‌کند که خیالات کودک نیست. در کنار برنارد در تصویر ایستاده و دوربین او را نشان می‌دهد. پس غول وجود دارد! غول همه   او را می‌خورد حتی تا کفش‌های برنارد! این تنها توجه‌ای است که به برنارد در کتاب می‌شود.

کسی او را می‌بیند. غول به داخل خانه می‌رود. غول پای پدر را گاز می‌گیرد و پشت سر مادر داد می‌زند ولی با کمال تعجب می‌بیند نه‌تنها کسی از او نمی‌ترسد بلکه نگاهش هم نمی‌کنند و همان پاسخ را به او می‌دهند، الان نه برنارد! (غول با تعجب به دوربین نگاه می‌کند). مادر شام او را مقابل تلویزیون می‌گذارد. غول شام را می‌خورد، تلویزیون می‌بیند، روی آن می‌رود و هر خرابکاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

اسباب‌بازی‌های برنارد را می‌شکند و زمانی که مادر لیوان شیر او را به اتاق می‌برد، هنگام خاموش کردن برق، غول با تعجب می‌گوید من غولم! ولی مادر باز هم همان پاسخ را می‌دهد که الان نه! پدر و مادر اینقدر به حضور کودک خود بی‌توجه‌اند که متوجه تفاوت‌های او نمی‌شوند حتی اگر کس دیگری هم جای او به خانه بیاید. محیط بیرون از خانه امن نیست ولی محیط خانه هم امنیت روانی ندارد. در همه   تصاویر کتاب، نیم‌رخ پدر و مادر را می‌بینید. آن‌ها برنارد را ندیده می‌گیرند حتی به خواننده/بیننده کتاب هم نگاه نمی‌کنند.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

نگاه دوم:

غول نمادی از خشم برنارد است، هیولایی که بی‌توجهی پدر و مادرش باعث خلق آن شده است. از نشانه‌های متناقض آغاز می‌کنیم. تصویر روی جلد، برنارد را در حال خندیدن به غولی نشان می‌دهد که خشمگین است و فریاد می‌کشد. چرا برنارد از او نمی‌ترسد و اینقدر خیالش راحت است؟ در نشانه   دوم وقتی مادرش به او می‌گوید الان نه، او فکر می‌کند سپس می‌گوید که غولی در باغچه است؟ چرا فکر می‌کند؟ آیا او راست می‌گوید؟ چرا غولی که در باغ است پیش از این به خانه نیامده؟ و چرا تمامی لباس‌های پسرک را می‌خورد حتی کفش‌هایش و هیچ نشانه‌ای از او باقی نمی‌گذارد؟

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

 تصویر خواننده را فریب می‌دهد و برنارد و غول را در یک فریم کنار هم نشان می‌دهد. چون تصاویر از نگاه برنارد روایت‌گر داستان هستند پس برنارد آن‌طور که می‌خواهد داستان را برای خواننده روایت می‌کند.

زمانی‌که به خانه می‌آید، خشم برنارد است که به خانه می‌آید. خود او در بیرون می‌ماند. پدر و مادرش را آزار می‌دهد اما آن‌ها باز همان حرف را می‌زنند، الان نه برنارد! او با تعجب به دوربین نگاه می‌کند. چرا کسی از او نمی‌ترسد؟ او که غول شده؟ غول جای تمامی وسایل خانه را بلد است و چون غول است، خرابکاری‌ها و شیطنت‌هایش از نگاه خودش پذیرفته است.

برنارد خورده شده! زمانی که مادرش شیر را به اتاق می‌آورد، با تعجب می‌گوید که من غولم و مادر باز هم اهمیت نمی‌دهد. چرا؟ چون غولی وجود ندارد و او خود برنارد با عروسکش در رختخواب است. مادر برق را خاموش می‌کند. کتاب به بی‌توجهی و خشونتی هشدار می‌دهد که چنین رفتاری از سوی پدر و مادر در کودک ایجاد می‌کند.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

نگاه سوم:

برای نشان دادن هیجان در در داستان از رنگ‌های گرم استفاده شده است. در تصویر اول که پدر میخی را به دیوار می‌کوبد، هر سه رنگ اصلی حضور دارند. از رنگ زرد که کناره   دیوار است تا قرمز که زمین است و آبی که در لباس شخصیت‌ها به کار برده شده است، هم‌چنین رنگ ترکیبی نارنجی (که ترکیبی از این دو رنگ قرمز و زرد است). حرکت چشم در دیدن رنگ‌ها، از زرد به قرمز و سپس آبی است.

رنگ‌ها حرکت در تصویر را آسان می‌کنند. گرمای این تصویر در ابتدای داستان شور و حرارتی به روایت داستان می‌دهد. وقتی برنارد می‌خواهد از غول درون باغچه بگوید، دیوارهای رنگ‌های گرم دارد. او به باغچه می‌رود و غول را می‌بیند. باز هم برای نشان دادن هیجان از رنگ‌های گرم استفاده شده است.

زمانی که غول به خانه می‌آید، رنگ دیوارها قرمز است. داستان از زاویه چشم کودک روایت می‌شود. این دیوارها نیستند که مرتب رنگ عوض می‌کنند و بلکه این هیجان درونی کودک است و چیزی که او می‌بیند. احساسات او روایت‌گر داستان است. زمانی که او با مادرش حرف می‌زند، دیوارهای پشت سر مادر، آبی است. آبی می‌تواند نشانه   صمیمیت باشد ولی در این کتاب نشانه   دوری و سردی بین کودک با مادرش است. باز هم زمانی که در هیأت غول به خانه می‌آید، مادر رنگ سبز به دیوار می‌زند و دیوار کناری باز هم آبی است. هر دو رنگ سبز و آبی از رنگ‌های سرد. رنگ بنفش خود پسرک هم نشانه‌ای از هرج‌ومرج و آشوب و تاریکی درونش است.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

در این کتاب بر نقش مادر بیشتر تأکید شده است. چون کودک به دنبال توجه و محبت از هر راهی است و مادر سمبل محبت و مهربانی در خانواده است. تنها دفعه‌ای که رنگ دیوار پشت سر مادر سفید است، زمانی است که او برای برنارد شام می‌آورد. این تنها باری است که او به برنارد، در ظاهر، محبت می‌کند. زاویه دید دوربین در این تصویر و تصویر بعدش مهم است.

چون برنارد مشغول خرابکاری و شیطنت است، گاز گرفتن پای پدر، دیر متوجه  مادر می‌شود. در این صفحه او روایت‌گر نیست و برای همین رنگ‌دیوار، رنگ اصلی و واقعی خودش است، سفید است. جالب‌تر این‌که، زمانی که برنارد به اتاق می‌آید و مادر در حال رفتن است، گوشه‌ای پای مادر در تصویر است، دوباره رنگ دیوار به زرد تغییر می‌کند. کتاب نشان می‌دهد که رنگ دیوارها، رنگ واقعی آن‌ها نیستند و احساسات کودک را نشان می‌دهند.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

رنگ دیوار پشت سر مادر در تصویر اول کتاب آبی است. اگر این رنگ را در کنار رنگ قرمز تصویر قبل بگذاریم که پدر در آن حضور داشت، ترکیب این دو رنگ، رنگ بنفش را می‌سازد. تصویر با نشان دادن رنگ بنفش در کابینت آشپزخانه بیننده را به این ترکیب رنگ توجه می‌دهد. رنگ بنفش، تاریکی، هرج‌ومرج، برانگیزاننده   احساسات و از همه مهم‌تر نشان‌دهنده راز است. ولی چه رازی؟ وقتی پدر میخ را روی دستش می‌زند، صورتش سبز می‌شود ولی زمانی که غول پای او را گاز می‌گیرد، صورتش بنفش است، چرا هم‌رنگ غول می‌شود؟

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

چرا باز هم در فضای حضور پدر رنگ قرمز غالب است و برای مادر آبی؟ (حتی رنگ سبزی که مادر به دیوار می‌زند، هم‌خانواده آبی است) چرا رنگ‌های هم‌خانواده در کتاب آورده شده است؟ (نارنجی، سبز، بنفش و...) کتاب خانواده‌ای را نشان می‌دهد. آیا این‌ها با هم مرتبط هستند؟ تنها غول است که حضور دارد، غولی که از ترکیب پدر و مادر برنارد و رفتارشان (بنفش که ترکیب رنگ آبی و قرمز است) به وجود آمده است. 

برای همین وقتی او از پله‌ها بالا می‌رود و مادر به او نگاه می‌کند از حضورش تعجب نمی‌کند، یا زمانی که در ابتدای داستان به مادر می‌گوید، غولی در باغچه   خانه است و یا وقتی پای پدر را گاز می‌گیرد و پشت سر مادر فریاد می‌زند و خرابکاری‌های دیگرش. برنارد غولی مانند پدر و مادرش و از ترکیب آنها. خانواده‌ای از غول‌ها! (رنگ بنفش صورت پدر که تصویر در این موضوع عمد داشته است.) او خودش را در بیرون از خانه می‌یابد. با خود دیگرش مواجه می‌شود  متن نوشتاری هم به این درون و بیرون اشاره می‌کند. از خانه به درون باغ و از باغ به درون خانه.

نگاه چهارم: نام کتاب در ترجمه  فارسی از حالا نه برنارد، به حالا نه بچه! برگردانده شده است. ترجمه فارسی برنارد را از زبان هم بیرون انداخته و او را از ابتدا غریبه و دیگری کرده است. تنها چیزی که پدر و مادر از او می‌دانستند نامش بود، نامی که پسر با او شناخته می‌شد. ترجمه فارسی، سلطه و اقتدار پدر و مادر را به عمد افزایش داده است و از برنارد یک «دیگریِ دیگری» ساخته.

حتی زمانی که در متن اصلی از خورده شده همه   برنارد گفته می‌شود، ترجمه، خوردن او تا آخرین ذره را به کار می‌برد. این تعبیر شاید داستانی‌تر باشد! اما تأکید کتاب بر خورده شده همه، برای تبدیل برنارد به یک «دیگری» است. در جایی دیگر ترجمه می‌گوید که برنارد به سوی باغچه می‌رود اما در متن اصلی این است که برنارد به درون باغچه می‌رود. کلمات «درون» و «بیرون» در این کتاب بسیار مهم هستند و آن‌ها هم نشانه‌هایی برای تغیرات درونی و بیرونی برنارد هستند که نباید در ترجمه نادیده گرفته می‌شدند و یا تغییر می‌کردند.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

در تصاویر کتاب در نسخه فارسی هم متاسفانه اشتباهی رخ داده. در تصویر نسخه فارسی مادر را می‌بینید که به برنارد نگاه می‌کند وقتی از پله‌ها بالا می‌رود. در هیچ جای کتاب غیر از این تصویر مادر به برنارد نگاه نمی‌کند. پدر و مادر برنارد همیشه نیم‌رخ‌شان تصویر شده است. در همه جا از برنارد را ندیده می‌گیرند، حتی طردش هم نمی‌کنند. در نسخه  اصلی کتاب، تصاویر دیگری می‌بینید. نسخه فارسی دو تصویر را با هم یکی کرده است.

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

تصویر نسخه فارسی

تحلیل و نقد کتاب الان نه برنارد در سه نگاه

تصاویر کتاب اصلی

نویسنده
عادله خلیفی
Submitted by editor on