در صفحهٔ رسمی تارنمای «صندوق کودکان ملل متّحد (یونیسف)» با جملهای روبهرو میشویم که شاید گمان کنیم همه ما تا اندازهای به آن آگاه هستیم: «حقوق کودکان هر روزه و هر روزه نادیده گرفته میشود»، اما اینکه تا چه اندازه از عمق این گزاره آگاه هستیم، با خواندن برخی از آمارهای یونیسف میتواند برایمان آشکار شود:
«۲۶۲ میلیون کودک و نوجوان از تحصیل و فضای آموزشی دور ماندهاند؛ ۶۵۰ میلیون دختر پیش از هجده سالگی ازدواج کردهاند؛ ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار کودک کمتر از پنج سال، بر اثر علتهایی که قابل پیشگیری بوده است، از دنیا رفتهاند؛ ...»
آمارهایی مانند این و نمونههای خُرد و کلان دیگری که هریک از ما در هر جای دنیا، در زندگی هر روزهمان با آنها روبهرو میشویم و گاهی به علت فراوانیشان، چشم و گوشمان را به دیدن و شنیدنشان عادت میدهیم. اخبار کودکان در بحران، دستوپنجه نرم کردن کودکان با مشکلاتی که فراتر از آستانهٔ تحمل آنان است، و دغدغههای ایجاد شده برای رفع برخی از این کاستیها از سراسر جهان به گوش میرسد.
«هنریتا اچ. فور» مدیر اجرایی یونیسف، به مناسبت نزدیک شدن به سیامین سالگرد تصویب پیماننامه حقوق کودک در ماه نوامبر، نامهای خطاب به کودکان سراسر جهان نوشته است. او در این نامه، هشت مورد از نگرانیهای خود را نسبت به نسل آینده نوشته است و سپس به شرح این موضوع میپردازد که چگونه با بودن این مسائل، همچنان به نسل کودک و نوجوان امید دارد.
چکیده این هشت مورد چنین است:
۱. کودکان به آبوهوای پاک، سرزمین و شرایط امن نیاز دارند.
۲. از هر چهار کودک، برای یک کودک این احتمال هست که زندگی و آموزش او، در جنگ، بحران و مناطق حادثهخیز سپری شود.
۳. باید زمینه لازم را برای بحث دربارهٔ مسائل روحی و روانی کودکان فراهم کنیم.
۴. نزدیک به ۳۰ میلیون کودک از زادگاه خود مهاجرت کردهاند.
۵. احتمال از دست رفتن هزاران هزار کودک وجود دارد، مگر اقدامی از سوی ما انجام شود.
۶. کودکان برای رویارویی با اقتصاد سده بیستویکم، به مهارتهایی متناسب و درخور همین روزگار نیاز دارند.
۷. باید حفاظت از «ردپای کودکان در فضای مجازی» (digital footprint، آثار فعالیت کاربر در فضای مجازی) اجرایی شود.
۸. گمان میرود کودکان این نسل تا کنون، کمترین میزان حس اعتماد را دارند. (این موضوع در پیوند با اطلاعات و خبرهای موجود در فضای مجازی و اعتماد به درستی آنها در میان کودکان است.)
با خواندن مشکلات و خطرهای گوناگون این نسل از کودکان، شاید جشن گرفتن روز جهانی کودک، اگر با نادیده گرفتن برخی از حقایق همراه شود، اندکی تأثرانگیز باشد، اما همین راههای کوچک و ساده و استمرارشان است که به رفع تدریجی برخی از این بحرانها میانجامد. شاید یکی از این راهها و مراقبتهای ساده، آگاهی از مبانی روزآمد و در دسترس، برای آموزش و پرورش هرچه غنیتر جسم و روح کودکان باشد.
یا شاید گامهای کوچک دیگری که اگر هر انسان در حد توان خود به آنها پایبند باشد، بتوان امسال در روز جهانی کودک، حتی برای چند ثانیه امکان تجربهیِ کودکی را به گروهی از کودکان در بحران هدیه داد.