نویسندگان کودک و نوجوان، از جولیا دانلدسون[1] گرفته تا کرسیدا کاوئل[2]، نویسنده کتاب محبوب کرم ابریشم خیلی گرسنه را ستودهاند.
قصههای امید... کارل در موزهاش[3]، امرست[4]، ماساچوست، عکس از بوستون گلوب، نوشتهی آلیسون فلاد[1]
نویسندگان کودک و نوجوان، همواره اریک کارل فقید را به سبب خلق نسلهایی از خوانندگان سیریناپذیر، که همتای اثر محبوبش کرم ابریشم گرسنهاند، ستودهاند. کارل که روز یکشنبه در سن 91 سالگی چشم از جهان فروبست از خود کتابهایی مانند کتاب مقوایی پرفروش و جهانی کرم ابریشم خیلی گرسنه[6] به یادگار گذاشته است؛ کرم ابریشمی که قبل از پروانه شدن، یک هفتهی مدام فقط غذا میخورد. از او کتابهای دیگری چون عنکبوت پُرکار[7]، آفتاب پرست عجیب[8]، بابا لطفاً ماه را برایم بیاور[9] به یادگار مانده است.
جولیا دانلدسون نویسندهی گروفالو و سفیر پیشین ادبیات کودک میگوید: «کتابهای تصویری، نخستین نمایشگاه هنری کودکاند و اریک کارل کسی است که – شاید بیش از هر کس دیگری- جهان را به نقش کتابهای تصویری، به عنوان یک گونهی هنری، آگاه کرده است. کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه کتاب هوشمندانهای است و دارای ویژگی لمسکردنی است؛ البته اشارهام به همهی آن سوراخها در کتاب است. این کتاب، ترکیبی از رنگها، شمارش اعداد و روزهای هفته است و در عین حال دربارهی رشد و پرورش حشره به کودکان اطلاعاتی میدهد- در کنار همهی این موارد این کتاب زیبا و بامزه هم هست. برای همین است که هنوز هم کتابی ماندگار و کلاسیک است.»
کریس ریدل[10] نویسنده و تصویرگر کودک «زیبایی و سادگی فریبندهی» تصویرهای کارل و استفاده از تکنیک کلاژ کاغذهای رنگی را که کودکان با آن ارتباط میگیرند، ستایش میکند. «او در سبک کاریاش از یک دستمال کاغذی روشن استفاده میکند که آغشته به رنگ اکرولیک است و با رنگ اکرولیک آن را نقطهنگاری کرده است و در نهایت با چاقو آن را بریده و آن را روی مقوایی سفید میچسباند تا شکل طرحِ برجسته شود. شاید عالیترین موفقیتش که خیلی هم ساده و قشنگ است آشنا کردن خوانندگان خردسال با این مسئله است که کتاب یک شی است. او با افزودن سوراخهایی در صفحههای کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه آن را نشان داده است. افزون بر آن او با خلق آن کرم ابریشم خیلی گرسنه، خوانندگانی سیریناپذیری به وجود آورده و به آنها بال پرواز داده است.»
نظر کریس ریدل در مورد اریک کارل، عکس از کریس ریدل
کرسیدا کاوئل[11]، نویسنده ی کتاب چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، سفیر ادبیات کودک انگلستان میگوید: «خلق کتاب تصویری مانند نگارش هایکو برای ناآشنایان با شعر هایکو است- دشوارتر از آنی است که به نظر میرسد... اریک کارل در کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه خیلی ساده و آسان موضوع شمردن، روزهای هفته و موضوع محبوب کودک یعنی غذا را با تصویرهای مهیج و در عین حال فوقالعاده ساده ترکیب کرده است. جای تعجب ندارد که کتاب، بسیار گیرا و جاودان است.»
آنتونی براون[12] نویسندهی کتابهای تصویری کلاسیکی چون گوریل میگوید: «وقتی نخستین مرتبه کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه را خواندم بسیار شگفتزده شدم آن موقع در دورهی طراحی گرافیک در لیدز[13] تحصیل میکردم. آن کتاب، داستانی ساده و منطقی برای خردسالان بود که به نظر میآمد تمام موانع را درباره این که یک کتاب چطور میتواند باشد، پشت سر گذاشته بود. در آن کتاب، اثر هنری باشکوهی میدیدم که رنگهای زیبایی داشت و بیشتر به آثار مجسمهسازی مشابهت داشت تا یک اثر ادبی. این اثر، یک اثر لمسکردنی بود. من هرگز کودکی را ندیدهام که از این کتاب خوشش نیاید برای این که این کتاب با این ویژگیای که دارد، میان داستان و خواننده ارتباطی ایجاد میکند. بیشک این کتاب بهترین و تأثیرگذارترین کتاب کودکی است که تولید شده است.»
کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه در سال 1969 منتشر شد و به بیش از شصت زبان دنیا ترجمه شده است و گفته میشود از زمانی که منتشر شده است، در هر دقیقه یک نسخه از آن فروخته شده است. اِمیلی گرَوت[14]، نویسندهی کتابهای کودکان میگوید: «فکر میکنم کتاب کرم ابریشم خیلی گرسنه نخستین کتابی بود که من با هزاران کودک در جهان عاشقش بودم. آن کتاب، دنیای علاقهمندان کتاب بود. با چه میراثی بهتر از این، دنیا را میتوان ترک کرد؟ » لورن چایلد[15] اثر اریک کارل را اثری «پُر احساس، و خیلی شخصی» توصیف میکند و میگوید «فکر میکنم این اثر همان چیزی است که حسِ بودن را القا میکند؛ به این معنی که هیچ فاصلهای میان خواننده و هنرمند وجود ندارد.»
کارل بیش از 40 کتاب کودک نوشت و تصویرگری کرد که بیشتر کتابها دربارهی حیوانها، حشرات و طبیعت بودند و موضوعات بسیاری را در برمیگرفتند از جیرجیرکهای ساکت و آرام گرفته تا تنبلهای فیلسوف. پدرش او را با طبیعت آشنا کرد. کارل به نیویورک تایمز گفته است: «وقتی کودک بودم، تا جایی که به یاد میآورم پدرم دستم را میگرفت و به طبیعت میبرد. و کرمها، حشرهها و مگسها و زنبورها و مورچهها را نشانم میداد و شیوه زندگی کردنشان را برایم توضیح میداد.»
پیرز توردِی[16] نویسندهی مجموعهی سه جلدی آخرین بازماندگان[17] میگوید: «بیشترین نبوغ کارل- آن هم تنها با گفتن چند کلمه و کشیدن تصویرهای برجسته- ظاهراً نشان دادن زندگی هر روزهی حیوانات است آن هم به صورت داستانهای دگردیسی دربارهی امید داشتن که حتی یک کودک خردسال هم آن را میفهمد. او برای هر موجود زندهای از همان صفحهی نخست کتاب دنیای طبیعی چنان روشن و رنگینی خلق میکرد. میلیونها نفر، نخستین تجربه و نخستین عشقشان به تنوع بیانتهای سیارهمان را مدیون این کتاب مقوایی بیستودو صفحهایاند؛ گوناگویی و تنوعی که با قدرت و نیروی رشد و باز نو شدن اتفاق میافتد. بنابراین این کتاب میراث شگرفی است. »