در «چی کار کردی با خودت!» داستان دیگری از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» از همان ابتدا با یک تغییر ویژه نسبت به روال معمول ماجراهای فیلی و فیگی روبهرو میشویم. اینبار فیگی هم نمیداند موضوع چیست و قرار است همراه ما مخاطب ماجرایی باشد که فیلی تعریف میکند. البته این به معنای کمرنگ بودن نقش فیگی در داستان نیست. شنونده همیشه نقشی اساسی در یک گفتوگو دارد. در این ماجرا هم آنقدر نقش شنونده بودن فیگی اهمیت دارد که انگار در شکسته شدن خرطوم فیلی بیتاثیر نبوده است!
همانطور که از تصویر روی جلد مشخص است. فیلی با خرطومی باند پیچی شده وارد صفحهای که فیگی در آن نشسته میشود. و پرسشِ «خرطومت چی شده؟» بهانهای میشود تا شروع کند به گفتن تمام آنچه دلش میخواسته فیگی دربارهاش بداند. خوشبختانه همانطور که فیلی حدس میزده، بهترین دوستش حسابی مشتاق شنیدن حرفهای او است.
فیگی آماده به شنیدن روبهروی او مینشیند و با چشمانی منتظر از او میخواهد که زودتر گفتن ماجرای دراز و جالبی که برایش پیشآمده را آغاز کند. ماجرای فیلی اینطور شروع میشود، وقتی با دوستش هیپو مشغول بازی بوده فکری به کلهاش میزند و به هیپو میگوید که میخواهد او را با خرطوماش بلند کند. در اینجا میتوانیم از روی تصویرهای درون ابر افکار فیلی، ابتدا ذوق اولیهاش برای اجرای این حرکت را ببینیم و در تصویر بعدی فشاری که برای انجام این کار تحمل کرده است را احساس کنیم. فیگی از شنیدن تصمیم بلند کردن یک اسبآبی با خرطوم حسابی تعجب میکند و دلیل آن را جویا میشود. فیلی کمی فکر میکند و در جواب میگوید، چون زیرا! با این پاسخ به نظر میرسد دلیل انجام این کار برای خودش هم روشن نیست و یا شاید دلش نمیخواهد دلیل اصلی تحمل آن سختی را به روی خودش و فیگی بیاورد. بعد از هیپو، دوست دیگر فیلی که یک کرگدن است از راه میرسد و از او میخواهد تا او را هم روی خرطوماش سوار کند. فیلی قبول میکند و به این ترتیب داستاناش درازتر و جالبتر میشود. در ادامه آنطور که فیلی میگوید خواهر هیپو با پیانو وارد شده و دلش خواسته روی خرطوم فیلی کنار بقیه یک اجرای هوایی داشته باشد! اینبخش از ماجرا آنقدر عجیب شده است که فیگی با تعجب بر میگردد و به خوانندههای کتاب خیره میشود تا مطمئن شود آنها هم چشمهایشان گرد شده است! فیلی هم با حواله کردن چشمکی به روبهرو نشان میدهد که خیالش از اینکه همه را تحت تاثیر داستانش قرار داده، راحت شده است.
«چه کار کردی با خودت!» پیرامون نیاز کودکان و البته بزرگسالان به خودابرازگری و مورد توجه قرار گرفتن است. در واقع خودابرازگری یکی از نیازهای اساسی انسان به عنوان موجودی اجتماعی است. همه ما دوستداریم داستان ویژهای داشته باشیم و مهمتر از آن دوستداریم شنوندههایی داشته باشیم که مشتاق شنیدن داستانهای ما باشند. اما گاهی ممکن است تمایل به تحت تاثیر قرار دادن دیگران سهم سنگینی در انتخابهایمان داشته باشد و باعث شود دست به تلاشهایی گزاف و کارهایی غیر معقول بزنیم. این ماجرا در دنیای کودکان هم به شکلی متفاوت و با حساسیتی مخصوص به خودشان وجود دارد. کودکان همیشه دنبال فرصتی برای تعریف کردن داستانهایشان هستند. دوست دارند موقع حرفزدن در چشمهایشان نگاه کنیم و با حوصله به ماجراهایشان گوش بسپاریم. ممکن است بارها در موقعیتهای مختلف بخواهند یک خاطره را بازگو کنند تا خیالشان راحت شود ما تواناییهایشان را احساس میکنیم و تصویری قوی و دوستداشتنی از آنها در ذهنمان داریم.
از طرفی کودکان و گاهی بزرگسالان توانایی کمتری در تشخیص این نیاز در دیگران دارند. از این رو لازم است ما «گوش کردن فعال» را به عنوان یک مهارت ابتدا در خودمان سپس در کودک تقویت کنیم و آن را در تعاملمان با سایر افراد به کار بگیریم.
کودکان در محیطی که احساس کنند خودشان و دیگران به خوبی شنیده میشوند، اهمیت این مهارت را راحتتر درک میکنند و کمتر در به کارگیری آن دچار اشکال میشوند.
در «چی کار کردی با خودت!» فیگی برای فیلی یک شنونده فعال و البته عجول است. او در آخر متوجه میشود که خرطوم فیلی نه به خاطر بلند کردن کرگدن و اسب آبی بلکه از ذوق تعریف کردن این ماجرا برای او و زمین خوردناش شکسته است. حالا او احساس میکند خودش هم در جالب شدن این ماجرا نقش داشته است. حالا او عجله دارد تا برود و داستان جالبشان را برای یک نفر دیگر تعریف کند که در همان موقع ماجرا جالبتر میشود. به این ترتیب نویسنده در آخرین قطعه طنز آمیز داستان، بازیگوشانه به همگانی بودن نیاز به شنیده شدن و دردسرهای احتمالی آن اشاره میکند. پس لطفا اگر خواستید این داستان را برای کسی بخوانید مراقب باشید از ذوق شنیده شدن پایتان به جایی گیر نکند!
«مو ویلیمز» در کارنامه هنری خود علاوه بر مجموعه «فیلی و فیگی»، مجموعه کتاب «کبوتر» و کتاب «خرگوش بغلی» را نیز دارد. او تا کنون برای کتابهای «به کبوتر اجازه نده اتوبوس براند.»، «خرگوش بغلی» و «نافل بانی» موفق به دریافت جایزه برجسته کالدکات انجمن کتابداران آمریکا شده است. همچنین چند عنوان از کتابهای او برنده جایزه مدال تیودور سیوس گیزل (جایزهای برای آثار با ارزش ادبی بالا برای نوآموزان) شده است. آثار او به نقل از نیویورکتایمز در فهرست پرفروشترینها قرار دارد.