موسسه آفتاب اندیشه
افسانه ای از قاره ی سیاه و مردمانی که در حاشیه ی صحرا، با آداب و سنن خاص خود، زندگی می کنند. آکلی، پسر بچه ی صحرا نشین، به مادر می گوید که بزرگ شده و می خواهد به شهر برود تا شمشیرش را از عمویش بگیرد. مادر او را از رفتن به این سفر نهی و خطر دیوهای صحرا را گوشزد می کند، اما مخالفت جدی با او ندارد.
دوشنبه, ۲۲ آذر