محمد کاظم مزینانی

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با محمد کاظم مزینانی را مشاهده کنید.

انگار قلبم یک آسمان است بابای خوبم خورشید آن است انگار قلبم یک سبزه‌زار است مادر برایش مثل بهار است انگار قلبم یک دانه ماهی است هم‌بازی او جز خواهرم نیست انگار قلبم یک سایه‌بان است هر کس که خوب است در زیر آن است  
سه شنبه, ۲۸ بهمن
باز زنبور عسل صبح زود آمد خرید هر کجای باغ را شادمانه سر کشید گفت: ‌ای گل‌ها سلام باز هم مهمان رسید بال زد هی بال زد هی پرید و هی پرید تاب خورد و آب خورد از میان برگ بید ناگهان در کنج باغ غنچه‌ای را باز دید پر زد و رویش نشست شیره آن را چشید گفت: به‌به عالی است شاد شد آن را خرید بعد هم وزوز کنان
سه شنبه, ۷ بهمن
ای زنبور طلایی نیش می‌زنی بلایی پاشو پاشو بهاره گل وا شده دوباره برو به باغ و صحرا نیش بزن باز به گل‌ها شیره بگیر از آن‌ها عسل بساز برا ما
شنبه, ۲۰ دی
در کتاب های درسی دوره ی دبیرستان گریزی به اشعار حکیم نظامی گنجوی زده شده و نوجوانان به بهانه های مختلف داستان لیلی و مجنون را شنیده و خوانده اند، اما خواندن یک پارچه ی این اثر لطف دیگری دارد.
چهارشنبه, ۱۹ آبان