ماریت تورن کویست
در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با ماریت تورن کویست را مشاهده کنید.
کتاب «در سرزمین گرگ و میش» داستانی نوشتهی آسترید لیندگرن، با تصویرگری ماریت تورن کویست است. گوران، شخصیت اصلی داستان، کودکی است که نمیتواند راه برود. او درد جسمی و روانی را همزمان تحمل میکند. درد روانی او به دلیل ناامیدی از ناتوانی است؛ اما سرزمین گرگومیش با قوانین جادوییاش، به او فضایی امن برای تجربهی شادی دوباره میدهد.
یکشنبه, ۱۸ آبان
داستان «لاک پشت و من» را ماریت تورنکویست (Marit Tornqvist) نوشته و تصویرگری کرده است. این نویسنده و تصویرگر، مهارت ویژهای در به تصویر درآوردن استعارهها در تصویر و داستان دارد. «لاک پشت و من» داستانی استعاری، زیبا و پر از رمزوراز و شگفتی است؛ داستانی دربارهی وطن، مهاجرت، عشق، هویت و مسئولیت؛ داستانی دربارهی دوستی عجیب پسری با یک لاکپشت!
یکشنبه, ۳۱ تیر
کتاب تصویری «تو مامانیترین هستی» مجموعهای از اشعار «هانس و مونیک هاگن» با تصویرگری هنرمندانهی «ماریت تورنکویست» است. این کتاب که دربردارندهی اشعاری شیرین، لطیف و کودکانه از زبان دخترکی خردسال است، به گونهای بیواسطه مخاطب را به دنیای تخیلات، احساسها، دغدغهها و تجربههای کودکانه میبرد تا از زاویهی دید دختری کوچک به دنیا بنگرد.
چهارشنبه, ۱۸ فروردین
تنها نشانی در کتاب «جزیره شادی» راندن به سمت افق است. آیا این کافی است برای دخترکی سوار بر بلم تا جزیرهی شادیاش را بیاید؟
سه شنبه, ۳۰ بهمن
کتاب «پیکو، جادوگر کوچک» داستانی است با تصویرهایی زیبا و اثرگذار که آرزوها و خواستههای آدمی را در دنیایی جادویی روایت میکند.
سه شنبه, ۱۴ فروردین
کتاب «فراتر از رویا» داستان درباره پسر بچهای است که پیش از به دنیا آمدناش، خواهر بزرگترش را از دست داده است اما هنوز پدر و مادر سوگوار او هستند و غم در خانه جا خوش کرده است.
شبی دخترک به دیدار برادرش میآید و او را به گورستان جایی که به خاک سپرده شده است، بیمارستانی که پیش از مرگش در آن بستری بود و پارکی که زمانی در آن بازی میکرد، میبرد. این سفر شبانه تخیلی به پسرک کمک میکند که آنچه را که پیش از به دنیا آمدن او اتفاق افتاده بفهمد و پاسخی برای سوالاتش بیابد و با مرگ خواهرش کنار بیاید.
یکشنبه, ۲۵ بهمن
کتاب «پرنده قرمز» داستان دو کودک یتیم است که پس از دست دادن پدر و مادرشان، به مزرعهای فرستاده میشوند. مزرعهدار ظالم در ازای خوراکی اندک، آنها را به کارهای سخت وامیدارد. متیو و آنا امیدوار هستند که با رسیدن زمستان و رفتن به مدرسه روزگار بهتری داشته باشند اما در مدرسه نیز پس از چند روز متیو به خاطر ورجه ورجه کردن چوب میخورد و کودکان به خاطر غذای فقیرانه تحقیرشان میکنند.
یکشنبه, ۲۳ آذر