جمشید خانیان

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با جمشید خانیان را مشاهده کنید.

کتاب «ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی‌اش» داستان نویسنده‌ای است که قصد دارد داستانی واقعی از حادثه‌ای هولناک بنویسد. قراردادش را هم با ناشر بسته.
یکشنبه, ۵ خرداد
 کتاب «گفتگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگ‌ها» قصه‌ای جذاب و رازآلودست از همراهی و گفت و گوی یک صبح تا غروب نوجوان دوازده ساله‌ای به نام رهی با یک خانم نقاش غریب و کمی مشکوک.
چهارشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب امپراتور کوتوله‌ی سرزمین لی‌لی‌پوت داستان دختری است به نام آیدا که شانزده ساله است. دختری خیال­‌پرداز که همواره به کلاغ­‌ها و زندگی آن­‌ها فکر می­‌کند.
شنبه, ۱۳ خرداد
کتاب « یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه‌ی کباب شده » داستان زندگی یک خانواده‌ی متوسط شهری است. خانواده‌ای متشکل از پدر، مادر و یک دختر نوجوان به نام آنا. مادر آنا به موسیقی و پرورش گل علاقه دارد ولی پدرش به ریاضیات علاقه‌مند است و همه چیز را با اعداد و اشکال هندسی توضیح می‌د‌هد.
جمعه, ۲ آبان
سارا دختر نوجوان سیزده ساله‌ای است که با خانواده‌اش در آبادان زندگی می‌کند. پدر او تعمیر کار پیانو است و موسیقی را خوب می‌شناسد و با دیدن دستان کشیده سارا آینده درخشانی را در نواختن پیانو برای او پیش‌بینی می‌کند. سارا هم با موسیقی و عشق به موسیقی بزرگ شده و به پیانوی دست دومش بنام کوکو عشق می‌ورزد.
شنبه, ۵ آذر
امیرعلی ۱۴ ساله برای پرستاری از یک نویسنده پیر و بیمار استخدام می شود. او که شاهد زندگی یکنواخت و کسل کننده پیرمرد است، سعی می کند فضاهای هیجان انگیز و شادی را که پیرمرد دوست دارد ، برایش فراهم کند، پرده های اتاق تاریک را کنار می زند تا نور و روشنایی به داخل اتاق بیاید، یا بدور از چشم بستگان پیرمرد او را تا پارکینگ می برد و با هم در سرازیری خیابان دوچرخه سواری می کنند. سرانجام زندگی پیرمرد پس از گذراندن یک روز لذت بخش به پایان می رسد.
یکشنبه, ۷ شهریور
داستان، ماجرای پسر بچه ای تنهاست كه زمانی لاك پشتی داشته. يك روز لاك پشتش گم می شود. حالا بعد از چند سال كه محلشان عوض شده است و به خانه و محله و مدرسه ای جديد آمده اند با پسری روبه رو می شود كه آن لاك پشت را به يادش می آورد.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
ناهی دختربچه ای است كه فروشنده ای دوره گرد از كنار دريا پيدا كرده و در يكی از روستاهای جنوب او را به زنی سياه به اسم دده بمباسی سپرده است. اسم او را بر وزن ماهی، ناهی می گذارند چون فكر می كنند دختر درياست.
یکشنبه, ۲۷ بهمن