کتاب های مناسب آموزگاران و مربیان
<p>در این صفحه شما میتوانید لیست کتابهای مناسب برای معلمین ابتدایی و بالاتر را پیدا کنید. اگر نیاز به اطلاعات بیشتری داشتید از طریق راههای ارتباطی مثل تلفنهای تماس و واتس اپ با ما در ارتباط باشید تا بهترین کتاب را انتخاب کنید.</p>
در کتاب « ببخشید! این کتاب من است » لولا با کتابخانه و مفهوم امانت گرفتن کتاب و شریک شدن در آنها آشنا میشود.
لولا عاشق کتاب و کتاب خواندن است. او و برادرش چارلی به همراه پدر به کتابخانه می روند. او میخواهد کتاب «سوسک ها، ساس ها و سنجاقک ها» را که بارها و بارها خوانده باز هم امانت بگیرد، چون از نظر لولا این کتاب بهترین و قشنگترین کتاب است و آن را خیلی دوست دارد.
سه شنبه, ۳۰ آبان
"از آن لنگ درازت خجالت نمی کشی هره و کره می کنی؟ از آن لنگ درازت خجالت نمی کشی از صبح تا شب ول می گردی...؟" در خیابان یک شتر ایستاده است. می گویم پدر نگاه کن این شتر چه قدر لنگ دراز است. پدر می گوید شتر حیوان صبوری است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
کتاب "اوشاق نغمه لری" – "نغمه های کودکانه"- مجموعه شعرهایی برای کودکان مهدهای کودک، نوآموزان پیش دبستانی و دانش آموزان دبستانی به زبان ترکی است. در "سخنی با پدران، مادران و مربیان پیش دبستانی" در آغاز این کتاب، به تاکید وزارتخانه ی آموزش وپرورش بر احترام و توجه به زبان های محلی در مهدهای کودک و پیش دبستان های استان های مختلف ایران اشاره شده است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
شخصیت محبوب بچه ها ننه سرما (خاله نوبهار ) که از کودکی عاشق عمو نوروز است هنگام بهار خانه اش را تمیز می کند هفت سین می چیند و به انتظار عمو نوروز می نشیند. اما عمو نوروز وقتی می رسد که خاله نوبهار از خستگی به خواب رفته است و نمی تواند او را ببیند.
سه شنبه, ۳۰ آبان
امروزه با پیشرفت و توجه بیشتر به امر بهداشت و تغذیه نوزادان، آمار مرگ و میر نوزادان نسبت به گذشته کاهش یافته و شمار بیشتری از آنان به سلامت وارد مرحله کودکی می شوند. به موازات افزایش سلامتی عمومی کودکان امر پرورش همه جانبه آن ها نیز اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.
سه شنبه, ۳۰ آبان
تیستو اسم عجیبی است که در هیچ جا، هیچ کشوری و هیچ کتابی نمی توان پیدا کرد. او پسر کوچولویی است که هنگام تولد بزرگتر از یک نان در سبد یک نانوا نبود. یک مادر خوانده با لباس آستین بلند و یک پدرخوانده با کلاه سیاه در کلیسا برای او اسم می گذارند، ولی هیچ کس نمی تواند نام او را به زبان بیاورد و بدین ترتیب او را تیستو صدا می کنند. او انگشتان جادویی دارد که به هر چیزی دست می زند به گل و گیاه تبدیل می شود.
سه شنبه, ۳۰ آبان
همواره والدین و مربیان در برابر تربیت کودکان برای به وجود آوردن نسلی پویا، مسئول، خلاق و پیشرو احساس ناتوانی کرده اند و در رویارویی مدام با عصیان ها، ناسازگاری ها و مقاومت های نوجوانان، بسیار نگران و سردرگم بوده و از خود می پرسند چه باید کرد؟ آیا باید سخت گرفت؟ باید به آن ها آزادی داد؟ و چه زمانی و تا چه حد؟ و چگونه؟
یکشنبه, ۲۸ آبان
اسم او جونی بی جونز است. "بی" اول اسم "بئاتریس" است ولی او از بئاتریس خوشش نمی آید و فقط از بی خوشش می آید. او کودکستانی و دختری بسیار شیطان است و همیشه ماجرا می آفریند. زمانی می خواهد با عکس بدریخت خودش، لولوی زیرتخت را بترساند، یا نشان دهد که چگونه موهایش را کوتاه می کند یا این که می خواهد ثابت کند دزد نیست.
شنبه, ۶ آبان
برای اولین بار دندان لولا، خواهر کوچولوی بامزه چارلی لق شده است. لولا دوست ندارد دندان لقش بیفتد. سایر بچه ها گاهی از خاطرات دندان لق خود می گویند ولی لولا همچنان معتقد است که دوست ندارد دندان لقش بیفتد، چون فکر می کند بی دندان می شود. چارلی برای او توضیح می دهد که پس از افتادن دندان در جای آن دندان جدیدی درمی آید ولی او حاضر نیست بپذیرد.
دوشنبه, ۱ آبان
هیچکس افتادن پرنده را ندید و هیچکس حتی نیم نگاهی هم به او نینداخت. امّا نه! افتادن پرنده از چشم پسر بچه پنهان نماند. او پرندهای را دید که بالش شکسته است.پرنده را برداشت و به اتفاق مادرش به خانه برد.
دوشنبه, ۱ آبان
مادر برای مادربزرگ شیرینی پخته است و از پسرکش می خواهد آن را صحیح و سالم به دست مادربزرگ برساند. اما در بین راه پسر کوچولو و دوستانش سنجاب، پرستو و موش به شیرینی ها ناخنک می زنند و سرانجام روباه همه ی شیرینی ها را می خورد.
یکشنبه, ۳۰ مهر
تیم پسری است که از جنبه های مختلف به هیچ کودکی شبیه نیست، زمانی که پدر او را وادار می کند که آخر هفته به اردو برود بسیار ناراحت و نگران می شود. او نه تنها از اردو خوشش نمی آید بلکه از هر گونه تحرک و بازی هم بدش می آید، او هیچ گونه بازی و ورزشی رادوست ندارد.
یکشنبه, ۳۰ مهر
راستی چرا باید مواظب الماس ها بود؟ داستان زیر را بخوانید تا به راز آن پی ببرید. در موزه توپکاپی در استانبول الماسی در یک محفظه با شیشه های ضد گلوله محافظت می شود که یکی از گران بها ترین جواهرات دنیا در آن قرار دارد و ده ها نگهبان مراقب این الماس درخشان هستند.
یکشنبه, ۳۰ مهر
این مجموعه شامل ۵ عنوان مدیریت پول: روش های به دست آوردن، پس انداز و خرج کردن پول"، "تصمیم گیری سریع: چگونه از پس مشکلات برآییم"، "حفظ دوستی"، "شروع مدرسه ی راهنمایی: آنچه لازم است درباره ی معلم ها، تکالیف مدرسه و دوستان بدانید" و "رفتار مناسب" است.
یکشنبه, ۳۰ مهر
خرگوش کوچولو به همراه مادرش به نمایشگاه نقاشی می روند. او از تماشای نقاشی ها لذت می برد و شکل های زیادی می بیند که برخی از آن ها کمی عجیب به نظر می آمدند. آخر چگونه می شود خورشید آبی باشد؟!
شنبه, ۲۹ مهر
"همه ی ما حق داریم زندگی کنیم و آزاد و سلامت باشیم.
همه حق دارند که قانون از آن ها حمایت کند.
یکشنبه, ۲۳ مهر
سوزان کودکی است که مانند همه کودکان کارهای زیادی انجام میدهد. اومیخندد، آواز میخواند، به کمک پدر پرواز و یا آب بازی میکند. او همیشه دختر خوبی نیست، گاهی هم بد میشود و همیشه خوشحال نیست و گاهی غمگین میشود. راستی سوزان نرمش هم میکند و گاهی روی دوش پدر سوار میشود. او گاهی مسئلهای را اشتباه و گاهی هم درست حل میکند.
شنبه, ۸ مهر
در دنیای امروز ما، اطلاعات رشد انفجارگونه دارد و زمانی که نتوانیم به اطلاعات دسترسی کافی داشته باشیم سبب می شود در بسیاری از زمینه ها دچار ناتوانی شده و کارایی لازم را نداشته باشیم. از این رو یکی از وظایف انسان امروزی، یادگیری وآموزش تأمین نیازهای اطلاعاتی است که به آن سواد اطلاعاتی نیز می گویند.
دوشنبه, ۳ مهر
لولا خواهر کوچولوی با مزه چارلی است. قرار است یک روز عکاس به مدرسه برود تا از آن ها عکس بگیرد. مادر به لولا می گوید اگر تمیز و مرتب باشد عکسش فوق العاده خواهد شد. ولی چارلی باور ندارد که رعایت تمیزی برای لولا کار آسانی باشد. در ضمن خندیدن او خیلی بامزه است چون هنگام گرفتن عکس می گوید سیب!
سه شنبه, ۲۸ شهریور
عدد آموزها از انواع کتاب های تصویری هستند و کمک می کنند تا کودک مفهوم عدد را که ازمهمترین مفاهیم اساسی است یاد بگیرد. هدف کتاب های عددآموز، آموختن عدد نیست بلکه کودک را با شکل عدد و تناظر یک بر یک آن آشنا می کند.
سه شنبه, ۲۸ شهریور
بیشتر کودکان از دستشویی رفتن گریزان هستند و گاهی با وجود آن که به لگن نیاز دارند ولی در برابر این پرسش که آیا نیاز به دستشویی دارند می گویند "نع".
دوشنبه, ۲۷ شهریور
مت دوازده ساله باید تا زمان بازگشت خانواده اش به خانه در محیط بکر و وحشی منطقه "مین" گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. در نبود خانواده مت با دو سرخپوست به نام های "ساکنیس" رئیس قبیله سمور و نوه اش "اته آن" آشنا می شود. رئیس قبیله از مت می خواهد تا به نوه اش خواندن و نوشتن به زبان انگلیسی را یاد بدهد و در ازای آن او هم برایش شکار و خوراک بیاورد.
شنبه, ۲۵ شهریور
پادشاهی به همراه دختر کوچکش در قصری زیبا زندگی می کنند. در جلوی قصر نگهبانی می ایستد ولی در باغ پشت قصر باغبانی است که بر باغ قصر فرمانروایی می کند. مراقبت از گل های رز، آب دادن شمعدانی ها و کوتاه کردن چمن ها کار او است.
یکشنبه, ۱۹ شهریور
واندا پترونسکی روز دوشنبه دیگر بر روی صندلی یکی مانده به آخر کلاس ١٣ ننشسته بود. واندا دختری مهاجر از لهستان با اسمی عجیب و غریب بود. او دختری آرام بود که به ندرت حرف می زد و هیچ دوستی در مدرسه نداشت. او همیشه پیراهن آبی رنگ و رورفته ای می پوشید؛ لباسی بی ریخت ولی همیشه تمیز.
دوشنبه, ۱۳ شهریور