کتاب های کودک و نوجوان
" اگر از شهرهای مختلف جهان دیدن کنی، از دیدن مارک های یکسان لباس ها و ماشین ها و رستوران هایی با غذای حاضری تعجب می کنی. این شباهت ها تصادفی نیستند. شهرهای دنیا به شبکه ای بزرگ تبدیل شده اند که شرکت های بزرگ می کوشند از مشتریان شان استفاده کنند."
یکشنبه, ۱۶ مرداد
در یک روز آفتابی خروس به راه می افتد تا دور دنیا سفر کند. اما به زودی احساس تنهایی می کند. بنابراین هنگامی که در راه به دو تا گربه، سه تا قورباغه، چهار تا لاک پشت و پنج تا ماهی بر می خورد پیشنهاد می کند با او همراه شوند.
دوشنبه, ۳ مرداد
سه قورباغه کوچولوی خودخواه در یک جزیره زندگی می کنند. آن ها همیشه بر سر چیزی دعوا می کنند. وزغ بزرگ تمام مدت فریاد "این مال من است! آن مال من است!" آن ها را می شنود.
سرانجام روزی طوفان شدیدی می آید و همه جا را آب فرا می گیرد.
یکشنبه, ۲ مرداد
"میراندا"ی ١٢ ساله با مادرش در آپارتمانی در نیویورک زندگی می کند. نیویورک سال ١٩٧٩. مادر میراندا عاشق شغل وکالت است اما بعد از به دنیا آمدن دخترش مجبور می شود ترک تحصیل کند و اکنون در دفتر وکالت به کارهای اداری اشتغال دارد اما شغلش را دوست ندارد.
یکشنبه, ۲ مرداد
نخستین ماه از فصل بهار است. خرچنگ پاکوتاه کوچولو بزگتر شده و خانه اش که یک صدف کوچک است دیگر برای او مناسب نیست. ناچار صدف خود را برای یافتن خانه ای بزرگتر ترک می کند. او کمی می ترسد اما به زودی صدف مناسب و ساده ای را برای خود پیدا می کند. او در طول یک سال دوستان بسیاری پیدا می کند که خانه اش را تزیین می کنند، از او محافظت می کنند و به او در تمیز کردن خانه اش کمک می کنند.
یکشنبه, ۲ مرداد
در سرزمین ایران گونه های مختلفی از گربه سانان بزرگ و کوچک در نقاط مختلف و به شکل پراکنده زندگی می کنند. افزون بر دو گونه گربه سان بزرگ ایران، یوز پلنگ آسیایی و پلنگ، گونه های متنوعی از گربه سانان کوچک نیز در ایران زندگی می کنند و هر کدام از آن ها از زیباترین و نادرترین گربه های جهان به شمار می روند و در کمتر کشوری در جهان چنین تنوعی به چشم می خورد.
شنبه, ۱ مرداد
زندگینامه ی میکل آنژ با توصیف وضعیت کار و احساسات او بر بالای داربست نمازخانه ی سیستین واتیکان و اشاره به نفرتش از نقاشی آغاز می شود و با شرح تولد او در شهر فلورانس - زادگاه جنبش رنسانس- دوران کودکی و نوجوانی، وضعیت خانوادگی و شناساندن استادانش ادامه می یابد. آن گاه به چگونگی آفرینش آثار جاودانی اش، همچون مجسمه ی داوود، مجسمه ی سوگ مریم و تنها مجسمه ای که به خواست دل خود و نه سفارش پاپ های مختلف واتیکان ساخت و شوربختانه ناتمام ماند می پردازد.
شنبه, ۱ مرداد
روزی بود و روزگاری. کتابی بود با یک سوراخ. وقتی بازش می کردند کتابی می شد با دو سوراخ رو به روی هم که مثل دو پنجره باز، توفانی بین آن ها برپا می شد. این توفان از هوا نبود، از ماجراهای عجیب و باور نکردنی آن طرف سوراخ بود.
شنبه, ۱ مرداد
چرخ گاری تاقان در گل فرو رفته و او مدام بر اسب خود شلاق می زند تا گاری را از میان گل و لای بیرون بکشد، اما نمی تواند. تایتی پیرمرد ریش سفید روستا به کمک اسب می آید تا مانع آزار و اذیت و شلاق خوردن اسب شود.
شنبه, ۱ مرداد
فصل سرما از راه رسیده و خرسی ناچار است دوست خود روباه کوچولو را تنها بگذارد و برای خواب زمستانی به غارش برود. روباه کوچولو خیلی ناراحت است. او تلاش می کند جای خالی خرسی را با برادرانش و مجسمه ای برفی از خرسی پر کند.
شنبه, ۱ مرداد
آن روز، یک روز سخت، وحشتناک و بد برای الکساندر بود. صبح که از خواب بیدار شد، موهایش با آدامس به هم چسبیده بود. هنگام بلند شدن از رختخواب، پایش را روی اسکیت گذاشت و زمین افتاد. بعد ژاکتش را خیس کرد. الکساندر پیش بینی کرد امروز روز چندان خوبی برایش نخواهد بود. برای همین تصمیم گرفت به استرالیا برود. آیا در استرالیا اوضاع بهتر خواهد بود؟
سه شنبه, ۲۸ تیر
با خواندن این کتاب، خواننده ی نوجوان می تواند همراه نویسنده سفری شیرین و شگفت انگیز را آغاز کند. به دیدار مردمی برود که سال ها و قرن ها در سرزمین ما زندگی کرده اند. در این سفر با آن ها زندگی در غارها، در خانه های گلی و آجری ... را تجربه کند... در ساخت و سازها، جنگ ها، پیروزی ها و شکست هایشان شرکت کند. در کتابخانه هایشان کتاب بخواند... با سفالگرها گل را شکل دهد... و سرانجام، لحظه های تلخ و شیرین زندگی آن ها را احساس کند.
سه شنبه, ۲۱ تیر
ناصر پسر نوجوانی است که با خانواده اش در روستایی نزدیک قصر شیرین زندگی می کند. آنان زمانی که برای خرید به شهر می روند با بمباران و حمله عراق به قصر شیرین روبرو می شوند. با پیشروی عراقی ها، آنان با مقدار کمی بار و بنه به اتفاق سایر روستاییان به کوه و دشت می زنند. راهنما پدر بزرگ است و آنان را به سمت دره ای که در آن قصر خسرو واقع است می برد.
دوشنبه, ۲۰ تیر
در سال ٣٩٩ پیش از میلا د، سقراط، فیلسوف بزرگ یونان، جام شوکران را با آرامش سرکشید و زندگی را بدرود گفت. او می توانست به جای پذیرفتن حکم مرگ، داوطلبانه شهر آتن را برای همیشه ترک کند یا به یاری دوستان و شاگردانش از زندان بگریزد، اما چنین نکرد. چرا؟
چهارشنبه, ۸ تیر
آبی کوچولو گم شده و پسری بنام ویل او را در جنگل پیدا می کند. آبی کوچولو در طول راه نشانه هایی از خانه اش می دهد. خانه او در کوهستان است با پلکانی چوبی و یک پل چوبی بر روی رودخانه ای که زیر درختان بید جریان دارد، و درختان سیب به اندازه یک توپ، یک باغ، یک قصر و پرندگان و پدر که همه به رنگ آبی توصیف می شوند.
دوشنبه, ۶ تیر
کتاب «گروفالو» که هفده سال پیش منتشر شد، هم اکنون یکی از آثار کلاسیک ادبیات مدرن کودکان به شمار میرود و در میان کودکان بسیار محبوب است.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
در یک بعد از ظهر تابستانی لاک پشت برای دیدن یک چیز قرمز قرمز قرمز با عجله در شهر به راه می افتد. گل های سرخ راکون، گیلاس های قرمز خرگوش، جوراب های قرمز بز، سقف خانه قرمز روباه و .... آن چیزی نیست که لاک پشت مشتاق دیدن است.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
قرقر از قرقره نامه ای دریافت می کند. در نامه قرقره نوشته که چقدر او را دوست دارد. قرقر برای دیدنش به راه می افتد. رسیدن به او خیلی آسان نیست ولی قرقر از راه طولانی و غول یک چشم و صدای وحشتناک طوفان نمی ترسد. از خوردن خوراکی های خوشمزه چشم می پوشد. از قطب شمال تا قطب جنوب را می پیماید.... تا به قرقره برسد.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
آرون لال است. مادر در آستانه دوازده سالگی برای اولین بار او را در خانه تنها می گذارد و برای تهیه آذوقه و هدیه ای برای او به شهرمی رود. او پدر خود را در کودکی از دست داده است و با مادرش تنها زندگی می کند. او طی این سال ها خواندن و نوشتن را از مادر آموخته است.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
عنوان کتاب افتضاح آباد است و همه چیز آن به حق افتضاح البته افتضاح خنده دار، از شخصیت های کج و کوله اش گرفته با آن اداهای عجیب و غریب شان تا ماجراهای عجیب تر از آن که برای این شخصیت ها می افتد.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
روزی موش کوچولو یک چیز گرد سرخ و قشنگ پیدا می کند و تصمیم می گیرد آن را "راز" خود کند. آن چیز کوچولو و سرخ و قشنگ را زیر خاک پنهان می کند. پرنده، سنجاب و لاک پشت از او می پرسند زیر خاک چه چیزی پنهان کرده است، او تنها پاسخ می دهد که هرگز رازش را به کسی نخواهد گفت.
شنبه, ۲۱ خرداد
آیا شما پابلو پیکاسو نقاش اسپانیایی را می شناسید؟ چقدر؟ اگر می خواهید او را خوب بشناسید، با پسرک و سگش بالتازار همراه شوید و به خیابان گراند آگوستین پاریس، شماره ٧ بروید.
آن جا مجسمه ی "مرد با گوسفند" پیکاسو، مجسمه ها و تابلوهای نقاشی اش را به شما معرفی خواهد کرد و اطمینان خواهد داد که تمام چیزهایی که می گوید "راست است، بدون هیچ دروغی."
چهارشنبه, ۱۸ خرداد
کتاب «بوته زارکیت» اثر نویسنده انگلیسی دیوید آلموند برنده جایزه هانس کریستین آندرسن شده ۲۰۱۰ است.
پنجشنبه, ۱۲ خرداد