روزی موش کوچولو یک چیز گرد سرخ و قشنگ پیدا می کند و تصمیم می گیرد آن را "راز" خود کند. آن چیز کوچولو و سرخ و قشنگ را زیر خاک پنهان می کند. پرنده، سنجاب و لاک پشت از او می پرسند زیر خاک چه چیزی پنهان کرده است، او تنها پاسخ می دهد که هرگز رازش را به کسی نخواهد گفت.
تا اینکه یک روز بدون اینکه بفهمد چرا و چطور، می بیند دوربرش را "راز" گرفته است، آن هم نه یکی، نه دو تا، خیلی ...........
این کتاب از مجموعه ی "به تنهایی می خوانم" انتشارات راز بارش است که برای کودکانی که یادگیری خواندن را تازه آغاز کرده اند فراهم شده است.
این کتاب یک شوخی است؛ هم با خود و هم با کودک تان. شوخی کوچک و ساده ای که در قالب تصاویر و جملاتی بسیار کوتاه چاپ شده است.
اما فکر نکنید شوخی ساده ای است که می توانید به آن بخندید و فراموشش کنید؛ نه! این کتاب، با تصویرگری لطیف و بازی کودکانه اش، در قصه ای که بسیار کوتاه است، کاری می کند که در یاد شما بماند. حتی می شود گفت از آن دسته کتاب هاست که تا تمام شد دوباره از اول مرورش می کنید و یا کودک تان مجبورتان می کند که دوباره و چنده باره برایش بخوانید؛ اما نگران نباشید، این کتاب طوری نوشته و تصویرگری شده است که، با هر بار خواندن، می توانید از زاویه ای دیگر به آن نگاه کنید؛ مثل یک معمای ساده که هنرمندانه طراحی شده است. شاید حتی بشود گفت حسی که، بعد از خواندن کتاب، به شما و کودک تان دست می دهد، درست مثل نام کتاب، حالتی راز گونه دارد: متوجه نمی شوید که دقیقا از چه چیزی لذت برده اید، اما حس می کنید که از دنبال کردن این تصاویر ساده، با رنگ های بی ادعا و غافلگیری پایان کتاب خوش تان آمده است. گمانم این احساس برمی گردد به این که هر کدام از ما در زندگی مان راز هایی داشته ایم که داستانی شبیه به راز قهرمان این قصه داشته است.
اگر کودک شما این کتاب را سال ها در کتابخانه اش داشته باشد، حتما در نوجوانی و بعد بزرگ سالی به دریافت های تازه ای از آن خواهد رسید!