کتاب های تصویری کودک و نوجوان

در کتاب‌های تصویری، تصویرها به اندازه‌ی متن یا حتی بیش از آن اهمیت دارند. برخی کتاب‌های تصویری بدون داشتن هیچ کلامی، گیرا و اثربخش‌اند. چون کودکان به داستان‌هایی که به شکل دیداری ارائه می‌شوند به همان میزان که به شکل شفاهی بازگو می‌شوند، واکنش نشان می‌دهند.

مخاطب بیشتر کتاب‌های تصویری، کودکان پیش‌دبستانی هستند؛ از نوزادی تا زمانی که پا به مدرسه می‌گذارند. این کتاب‌ها دارای صفحه‌های کم، متن‌هایی کوتاه و ساده و تصویرهای زیاد هستند. هر چه کودک کم‌سن‌تر باشد، موضوع داستان‌ها یا مفهوم متن‌ها ساده‌تر هستند. گاهی کتاب‌های تصویری برای نوزادان یا نوپایان، تنها رنگ‌ها و شکل‌ها را به آن‌ها می‌شناساند. کتاب‌های تصویری برای ۲ و ۳ ساله‌ها داستان‌هایی کوتاه و قابل‌فهم دارند و موضوع‌هایی را مطرح می‌کنند که از حوزه‌ی درک کودک فراتر نرود.

انواع کتاب‌های تصویری:

  • کتاب‌های اسباب‌بازی
  • کتاب‌های الفبا (الفباآموزها)
  • عددآموزها
  • کتاب‌های مفهومی
  • کتاب‌های بدون کلام
  • کتاب‌های داستانی تصویری

برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره‌ی کتاب‌های تصویری به آدرس زیر مراجعه کنید:
کتاب تصویری چیست و انواع آن کدام است

 

زیر دسته بندی ها
مشق شب خود را ننوشته‌اید؟ چه بهانه‌ای می‌توانید بتراشید؟ نشستن یک هواپیما پر از میمون در وسط حیاط خانه، حمله یک ربات دیوانه به خانه، قایم کردن مدادها توسط جن‌ها و چندین بهانه دیگر. آیا معلم این بهانه‌ها را قبول می‌کند؟
شنبه, ۴ اردیبهشت
کتاب «فراتر از رویا» داستان درباره پسر بچه‌ای است که پیش از به دنیا آمدن‌اش، خواهر بزرگ‌ترش را از دست داده است اما هنوز پدر و مادر سوگوار او هستند و غم در خانه جا خوش کرده است.
یکشنبه, ۲۵ بهمن
کتاب «بابابزرگ سبز من» داستان زندگی پدربزرگی است از زبان نوه اش. پدربزرگ در دوره ای به دنیا آمده است که هنوز تلویزیون و کامپیوتر و تلفن همراه وجود ندارد. او در مزرعه بزرگ می شود و آرزو دارد در دانشگاه رشته باغبانی بخواند. اما جنگ جهانی می‌شود و به جنگ می‌رود. پدربزرگ پس از جنگ در رستورانی با همسر آینده‌اش آشنا می‌شود. آن‌ها بچه‌دار می‌شوند و بعد نوه‌ها به دنیا می‌آیند و دور و برشان شلوغ می‌شود. حالا پدربزرگ پیر است و گاهی چیزهایی را فراموش می‌کند، به جز خاطرات باغبانی‌اش.
چهارشنبه, ۷ بهمن
«این گوزن مال من است» داستان پسری به نام ویلفرد و گوزنی است که یک دفعه سر و کله‌اش پیدا می‌شود و ویلفرد تصور می‌کند او جانور دست‌آموزش است. اما به‌تدریج متوجه می‌شود، ویلفرد که جانوری از حیات‌وحش است، زندگی را با قوانین مورد قبول خودش می‌گذراند، نه قوانینی که ویلفرد وضع کرده است و برای هیچ‌کسی هم نیست.
سه شنبه, ۶ بهمن
اگر دوست داری یک نهنگ ببینی، باید بدانی که به چه چیزهایی نگاه نکنی. رزهای صورتی، پلیکان‌ها، دزدان دریایی و... اگر می‌خواهی یک نهنگ ببینی، باید چشم بدوزی به دریا و صبر کنی و صبر کنی و صبر کنی...
شنبه, ۲۶ دی
موش کوچولو عاشق بافتن است. سرانجام روزی یکی از کلاف های زن مزرعه دار نصیبش می شود و دوستانش هم به او کمک می کنند تا به آرزویش برسد. جوجه تیغی دو تا از تیغ هایش را به او می دهد تا از آن ها به جای میل بافتن استفاده کند. موش کوچولو در حال بافتن به سوی خانه اش به راه می افتد و چنان غرق کارش است که اگر قورباغه و سنجاب مواظبش نبودند ممکن است اتفاق بدی برایش بیفتد.
دوشنبه, ۲۱ دی
آیا این یک کلاه است؟ آیا این یک درام است؟ آیا این یک قایق است؟ هرچیزی که هست، همه آن را می‌خواهند و نمی‌خواهند باهم شریک شوند. در این کتاب بامزه و درخشان یک بادام‌زمینی کوچک مشکلات بزرگی درست می‌کند.
یکشنبه, ۶ دی
قصه از جایی شروع شد که بادبادک فلوید لای شاخ و برگ درختی گیر کرد. او برای پایین آوردن بادبادکش اول لنگه کفش نازنینش را به سمت بادبادک پرتاب کرد، اما آن هم لای شاخ و برگ درخت گیر کرد و مجبور شد برای پایین آوردنش، آن یکی لنگه کفشش را هم پرتاب کند ولی آن هم گیر کرد. برای پایین آوردن کفش‌هایش، گربه‌اش را پرتاب کرد که آن هم بالای درخت گیر کرد و برای پایین آوردن گربه‌اش نردبان را پرتاب کرد و...
شنبه, ۵ دی
  خرس دلش می‌خواهد برای دوستانش قصه بگوید. اما به زودی زمستان از راه خواهد رسید و دوستانش باید خود را برای زمستان آماده کنند و وقتی برای شنیدن قصه‌ی خرس ندارند. موش برای زمستان دانه جمع می‌کند، اردک خودش را برای پرواز به جنوب آماده می‌کند، قورباغه به دنبال جای گرمی برای خواب در زمستان می‌گردد. خرس به دوستانش کمک می‌کند تا برای زمستان آماده شوند. با آمدن بهار زمان آن است که خرس قصه‌اش را برای دوستانش بگوید.
چهارشنبه, ۲ دی
خرس و پرنده بهترین دوستان هم‌دیگرند. آن‌ها با هم در وسط جنگلی زیبا زندگی می‌کنند. اما کسی که همیشه سخت کار می کند خرس است و پرنده فقط آواز می‌خواند. در شبی برفی خرس مجبور می‌شود برای پیدا کردن هیزم به جنگل برود. خرس دیر می کند و پرنده نگران می‌شود و به دنبال دوستش می‌رود...
دوشنبه, ۳۰ آذر
تنهایی آدم هایی که پیرشده اند هر کدام به شکلی است. این کتاب از دریچه ی نگاه یکی از آن هاست. سارای پیر مهربان، که هر روز سوار شدن کودکان به اتوبوس و رفتن شان را به مدرسه می بیند، از آن گوشه پسری را می بیند تنها، به تنهایی خود سارا، که بچه هایش بزرگ شده و از کنارش رفته اند. دست های پسرک سرد است و می لرزد. سارا دوست دارد حداقل لبخندی از این کودکان ببیند؛ لبخندی که با آن کمی از تنهایی دربیاید. با دیدن این صحنه، یک فکر بکر به نظرش می رسد.
دوشنبه, ۲۳ آذر
پدربزرگ من داستانی تصویری است برای خردسالان که رابطه نوه و پدربزرگ و نیازشان را به هم بیان می کند. نوه تنهایی پدربزرگ را پر می کند و سبب خوشحالی او می شود و پدربزرگ با نوه بازی می کند و او را سرگرم می کند. «پدربزرگ من» اثری است که هم از پیری و ویژگی های دوران پیری و هم از عشق بی پایان پدربزرگ به نوه و برعکس حکایت می کند.      همین‌طور که هست دوستش دارم
سه شنبه, ۱۰ آذر
هردو قصه ی کتاب یک مضمون دارند: زیاده خواهی. یکی درباره ی زیاده خواهی در قدرت است و یکی درباره ی زیاده خواهی شخصی و کودکانه .
دوشنبه, ۲ آذر
ترکیب میان آموزش و زیبایی یکی از دغدغه های همیشگی والدین، مربیان و کارشناسان ادبیات کودک، به ویژه ادبیات مربوط به خردسالان، بوده است؛ این که اثری در اختیار کودک خردسال قرار گیرد، در عین آموزنده بودن، بتواند لحظاتی خوش و ویژه نیز برای او بیافریند دغدغه ای مهم و قابل توجه است.
دوشنبه, ۲ آذر
کتاب «هدیه‌ای برای مامان‌بزرگ» داستانی شیرین از ارتباط مادربزرگ و نوه‌اش لی‌لی است. داستان نوه‌ای که دوست دارد هدیه‌ای به مادربزرگ بدهد و داستان عشق بین این دو.
چهارشنبه, ۲۷ آبان
مجموعه ۵ داستان کوتاه درباره ی موش کوچولویی است به نام موموشی. موموشی با مامان و بابا موشی زندگی می کند، او هر بار در لابلای ماجرایی که برایش پیش می آید تجربه ای جدید به دست می آورد. او تمثیلی از یک کودک است، گاه فکر می کند بزرگ شده و می تواند مستقل باشد ولی هنوز به مادرش نیاز دارد، یا زمانی که دلش می خواهد خیلی زود بزرگ شود و تجربه های جدیدی را کسب کند ولی ننه موشی او را به شکیبایی دعوت می کند.
سه شنبه, ۲ تیر
«بازی های روز چهارشنبه» داستان مربع بزرگ و دایره کوچک است که روزهای چهارشنبه بازی مورد علاقه شان را بازی می‌کنند.
سه شنبه, ۲ تیر
کتاب « کنسرت پنج موش بامزه » داستان دوستی است. نوایی خوش پنج موش بامزه را در شبی مهتابی به کنار برکه، محل برگزاری کنسرت قورباغه‌ها می‌کشاند. اما این برنامه فقط برای قورباغه‌ها اجرا می‌شود و قورباغه‌ها موش‌ها را بیرون می‌کنند. موش‌ها که گرفتار افسون موسیقی شده‌اند تصمیم می‌گیرند کنسرتی برگزار کنند اما چون صدای خوبی ندارند ساز می‌سازند و نواختن را تمرین می‌کنند.
سه شنبه, ۸ اردیبهشت
برکه کوچک است و خانم مرغه نمی تواند بال هایش را در آن ببیند. به سوی رودخانه راه میافتد غافل ازاین که تمساحی گرسنه در انتظار اوست. تمساح خانم مرغه را به دندان می گیرد و به لانه اش می برد. خانم مرغه زیرک به محض آن که تمساح دهانش را باز می کند می پرد و روی تیرک سقف می نشیند.
سه شنبه, ۸ اردیبهشت
غاز کوچولو دوست دارد مانند خفاش از شاخه‌ها سر و ته آویزان شود، مانند توکا با صدای بلند آواز بخواند، مانند پنگوئن روی برف‌ها لیز بخورد و... مانند شیر غرش کند! او غازی است که دوست دارد توانایی جانوران دیگر را داشته باشد. او رفتار جانوران مختلفی را تقلید می كند.
سه شنبه, ۱۸ فروردین