نویسندگان کتاب‌های کودک و نوجوان در ایران

زیر دسته بندی ها
ضحی کاظمی متولد ۱۳۶۱، تهران، دوران دبستان خود را در تهران و راهنمایی و دبیرستان را در لندن گذرانده است. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی مواد (دانشگاه علم و صنعت ایران) و سپس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی (تهران- مرکز) ادامه داده است. ترجمه را به صورت حرفه‌ای پیش از داستان آغاز نموده. داستان‌های ترجمه شده از زبان انگلیسی او در نشریاتی مانند همشهری داستان و چوک منتشر شده است.
شنبه, ۱۰ آذر
فریدون عموزاده خلیلی در بهمن ماه ۱۳۳۸ در سمنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در سمنان گذراند. در آن سال‌ها با نوشتن نمایش‌نامه و داستان در سمنان، فعالیت مقدماتی خود در زمینه نوشتن را آغاز کرد. در سال ۱۳۵۷ برای تحصیل در رشته ریاضی دانشگاه تهران، وارد تهران شد و از همان زمان نخستین نوشته‌های خود را در نشریات منتشر کرد. از سال ۱۳۵۹ با حضور در حوزه هنری به طور جدی و حرفه ای وارد عرصه نوشتن شد.
چهارشنبه, ۷ آذر
وقتی به دنیا آمدم روی درخت‌ها برف بود. اما روزی که برایم شناسنامه گرفتند، درخت‌ها شکوفه داده بودند. تاریخ تولدم سرجایش نیست! بعضی‌ها در بهمن ماه بهم می‌گویند: «تولدت مبارک!» بعضی در فروردین. این‌که توی سردترین فصل سال و سردترین ماه همان فصل به دنیا آمده باشی، شاید همه فکر کنند تو آدم خیلی سردی هستی. برای همین پدرو مادرت تصمیم می‌گیرند برایت یک شناسنامه توی اولین ماه سال بگیرند. این‌جوری می‌شود که وقتی روز تولدت سرجای خودش نیست، قرار نیست دیگر هیچ چیز سرجای خودش بماند.
دوشنبه, ۵ آذر
عباس عبدی (زاده ۱۳۳۱، درگذشته ۱ آذر ۱۳۹۷) نویسنده ایرانی بود. از او مجموعه داستان‌های کوتاه با نام قلعه پرتغالی توسط نشر چشمه منتشر شده است. داستان‌های این کتاب عموماً در جزایر جنوبی ایران و از زبان مردی که دور از خانواده‌اش در آنجا کار می‌کند، روایت می‌شوند.
شنبه, ۳ آذر
نقی سلیمانی (زاده ۱۳۴۰) رمان‌نویس، طنز‌نویس، نویسنده داستان‌های کوتاه، منتقد و پژوهشگر ادبیات داستانی و زندگی نامه‌نویس
چهارشنبه, ۳۰ آبان
کمال بهروزکیا نویسنده، مترجم، پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، و داستان نویس متولد ۱۳۲۹ شمسی در تهران و فارغ‌التحصیل کارشناسی زبان و ادبیات آلمانی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است.
شنبه, ۲۶ آبان
روز دهم بهمن سال شصت، شنبه بود و در کرج برف می‌بارید که به دنیا آمدم. از کودکی‌ام خیال‌بافی یادم مانده و تنهایی. قصه‌هایی بود که در خلوت می‌ساختم و بلندبلند برای خودم تعریف می‌کردم. بعد هم که سواددار شدم و کتاب‌ها و روزنامه‌ها به زندگی‌ام راه پیدا کردند.
یکشنبه, ۲۰ آبان
زادگاهش ملایر است و فرزند پنجم خانواده‌ای مذهبی فرهنگی است. او تحت تأثیر پدرش به کتا ب و ادبیات علاقمند شد. در زمانی که تنها رسانه ملی رایج رادیو بود، پدرش پای ثابت قصه‌ها ونمایشنامه‌های رادیویی بود وهمیشه یک رمان دستش بود برای خواندن. انصاریان در دبیرستان رشته ادبی خواند و در دانشگاه تهران حقوق قضایی. اما پی‌اش را نگرفت. سال ۶۲ وارد کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان شد..
شنبه, ۱۹ آبان
محسن سلیمانی (زاده ۱۳۳۸ ـ درگذشته ۱۳۹۶) داستان نویس، مترجم و پژوهشگر ادبیات داستانی و طنز بود. محسن سلیمانی زاده ۱۳۳۸ در تهران و فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی بود. او که در حوزه ترجمه و نقد ادبیات داستانی و داستان نویسی فعالیت داشت، کار نویسندگی را در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» از سال ۱۳۵۹ شروع کرد. در آنجا چندسالی مسئول واحد ادبیات داستانی بود و سردبیری جنگ‌های سوره از شماره ۱ تا ۹ را بر عهده داشت.
یکشنبه, ۱۳ آبان
عبدالمجید نجفی فروردین ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد. دبستان حکمت و دبیرستان دهخدا او را تا سال ۱۳۵۶ رساند. در همین سال او وارد دانشگاه تبریز شد.
شنبه, ۱۲ آبان
سیامک گلشیری در بیست و دوم مرداد ماه ۱۳۴۷ در یک خانواده فرهنگی در اصفهان متولد شد. دوران کودکی را در اصفهان سپری کرد و سپس در شش‌سالگی به همراه خانواده، به سبب تغییر شغل پدر، به تهران مهاجرت کرد.
شنبه, ۵ آبان
از زبان حمید اباذری: نوزده اسفند سال ۱۳۵۹ در اصفهان بدنیا آمدم. در شهرهای زیادی زندگی کرده‌ام اما بیشتر از همه در دزفول. دانشگاه در رشته ارتباطات هوانوردی قبول شدم و بعد از تمام شدن درسم ۱۶ سال در فرودگاه آبادان مشغول به کار بودم. چند ماهی هم هست به تهران منتقل شده‌ام و در اداره کل مخابرات و فناوری اطلاعات هوانوردی شرکت فرودگاه‌های کشور مشغول به کارم. نوشتن را سال ۸۷ شروع کردم و اولین اثرم مجموعه داستان «خائن دوجانبه» در انتشارات سروش سال ۹۰ چاپ و نامزد کتاب سال شد.
سه شنبه, ۲۴ مهر
مرضیه جوکار متولد شهر شیراز است و در رشته‌ی روان‌شناسی تحصیل کرده است. از سال 1384 فعالیت جدی خود را در زمینه‌ی نویسندگی شروع کرد.
چهارشنبه, ۱۸ مهر
غلامرضا بکتاش اردیبهشت ۱۳۵۱ در ملایر به دنیا آمد. برای این که دیرتر به سربازی برود، شناسنامه‌اش را شهریور ۵۲ گرفتند. کودکی و ۲۴ سال از عمر خود را در صحرا، بیابان، باغ و دشت گذراند و روی زمین به کار گندم چیدن، کاشتن انواع گل، گیاهان و درخت پرداخت. پدرش باغ دار بود. می‌گوید: «در خانه‌ای با حیاطی بزرگ پر از مرغ و خروس زندگی می‌کردم که فقط سگ نداشتیم.» در حال حاضر در کانون پرورش فکری ملایر، مربی وکارشناس شعر مجله کیهان بچه‌هاست.
سه شنبه, ۱۷ مهر
شیوا مقانلو نویسنده، مترجم، منتقد و استاد دانشگاه، متولد و ساکن ایران است. او در سال ۱۳۷۶ وارد دانشگاه هنر (دانشکده سینما-تئاتر) و در سال ۱۳۸۰ در گرایش تدوین فارغ التحصیل شد. همان سال به عنوان نفر اول آزمون سراسری کارشناسی ارشد کشور در گروه هنر، به ادامه تحصیل در رشته سینما در همان دانشکده پرداخت و در سال ۱۳۸۲ با ارائه پایان نامه‌ای با موضوع «پست فمینیسم و سینما» فارغ التحصیل شد. چندی بعد نیز با رتبه یک (بخش مصاحبه) آزمون دکتری رشته فلسفه هنر، دانشگاه آزاد تهران، قبول شد اما خاطر مطلوب ندیدن شرایط آموزشی از ادامه دکتری انصراف داد.  
دوشنبه, ۹ مهر
از زبان شادی خوشکار، نویسنده و روزنامه‌نگار: من شادی خوشکار فروردین ۱۳۶۷ در رشت به دنیا آمدم. در مدرسه بود که کتاب خواندن و کتابخانه را کشف کردم و به نوشتن علاقه‌مند شدم. در دبیرستان خواننده ثابت مجله سروش نوجوان بودم و دائم برایش شعر و داستان می‌فرستادم. این مجله آنقدر در زندگی‌ام تاثیرگذار بود که تصمیم گرفتم رشته علوم انسانی بخوانم تا بعدها خبرنگار شوم. سال آخر دبیرستان بودم که در هفتمین دوره جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان کانون پرورش فکری در بخش شعر مخاطب برگزیده شدم.
شنبه, ۷ مهر
علی‌اصغر سیدآبادی نویسنده، مروج کتاب‌خوانی و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان سال ۱۳۵۰ در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد. دومین سال دبستان را سپری می‌کرد که در ایران انقلاب شد و چند ماهی مدارس تعطیل شد. هنوز سه سال از انقلاب نگذشته بود که با حمله عراق به ایران جنگی ۸ ساله شروع شد و زندگی، بازی‌ها و رویاهای کودکان را تحت تأثیر قرار داد.
یکشنبه, ۱ مهر
مرجان فولادوند نویسنده و پ‍‍ژوهشگر تحصیلات: دکترای ادبیات سردبیر ماهنامه رشد دانش آموز طراح و سردبیر مجله همشهری بچه‌ها از سال ۹۰ تا ۹۴
شنبه, ۳۱ شهریور
داوود کیانیان متولد ۱۳۲۱ در خیابان خراسان، در خانواده‌ای کارگری، پدر با گرایش به نمایش‌های سنتی. عموی بزرگ علاقمند به فیلم‌های عربی، عموی میانی عاشق نوحه گری، و عموی کوچک عشق شبیه خوانی که مرگش نیز به هنگام اجرای یک تعزیه رخ داد. عموی بزرگ در تهران ساکن بود، عموی میانی در کربلا و عموی کوچک در مشهد. پدر و ما نیز میان این شهرها در مهاجرت که کمتر درنگی برای کودکی کردن داشت. اما هنگامی که مشهد به سکونت دائم انتخاب شد، قصه و بازی پای به عرصه گذاشت. گوش سپردن به قصه‌های عامیانه نامادری مادر که مهربان بود و قصه گو، محصول همین دوره کوتاه بود، که نیاز به ادامه آن در نوجوانی باعث کتابخوانی و عشق به کتاب‌های افسانه‌ای شد.
شنبه, ۳۱ شهریور
از زبان مهدی مرادی:
شنبه, ۳۱ شهریور