کت لیتل، نویسنده این مقاله، به مناسبت بزرگداشت هفته ملی قصه گویی در انگلستان که از ۲۷ ژانویه برابر با ۷ بهمنماه ۱۳۹۶ آغاز میشود، توضیح میدهد چرا قصه گویی کاری فوقالعاده است و چطور میتوانید به داستانهایتان شاخ و برگ بدهید.
مجموعه منتشر شدهی قصهی شب در کتابک
کدام هدیه است که آن را به دیگران میدهید اما باز هم خودتان صاحبش هستید؟ بله جواب قصه است. زمانی که داستانی را برای دیگران تعریف میکنید، هدیهای را به آنها پیشکش میکنید.
افزون بر همراهی در فضای داستان، زمان، توجه و عشقتان را هم به آنها میبخشید.
سنت قصه گویی سیار اسکاتلندیها میگوید داستانگویی باید اینطور باشد: چشم در چشم، ذهن در ذهن و قلب در قلب.
زمانی که ما به قصهها گوش میکنیم، در ذهنمان نیز تصاویری از آن داستان خلق میکنیم.
این تصویرسازی بخشی از ما است که باید مثل ماهیچههایمان تقویت شود و هر قدر بیشتر از آن استفاده کنیم، بهتر میشود.
این تصویرسازی ذهنی خلاقانه یا به عبارت دیگر توانایی تخیل، موهبتی است که به ما در خواندن، نوشتن، فکر و احساس کردن کمک میکند. موهبتی است که در زندگی به کارمان میآید.
چه قصههایی میتوانیم بگوییم؟
قصهها دورتادور ما را گرفتهاند. ما بهصورت طبیعی و ذاتی قصهگو هستیم. ما با قصه گویی به دنیایمان معنا میدهیم.
داستانهای محبوب قدیمی، داستانهایی هستند که در گذر زمان باقی ماندهاند، همانهایی که اگر خوششانس بوده باشیم آنها را در کودکی شنیده و دوست داشتهایم. یک عالم داستان وجود دارد که ما آنها را خواندهایم و به خاطر میآوریم.
پشت اسم مکانی که زندگی میکنیم داستانهایی خلق شده، داستانهایی که در تاریخ سرزمینمان ریشه دارند.
داستانهای واقعی، خاطرات مشترک درباره حوادث، ماجراجوییها و تمام اتفاقات بامزه، ترسناک، ناراحتکننده و شگفتآوری هستند که برای ما رخ دادهاند. همچنین، داستانهای جدیدی پدید میآیند که ممکن است در این جهان آغاز و در جهانی دیگر تمام شوند؛ جهانی که در آن هر چیزی ممکن است.
چگونه خودتان شروع به قصه گویی کنید؟
حالا بیایید یک بازی داستانپردازی ساده را انجام دهیم. اول به یک شخصت فکر کنید؛ این شخصیت میتواند انسان یا حیوان، واقعی یا تخیلی باشد. بعد برای این شخصیت یک مشکل بتراشید. حالا ببینید چطور میشود این مشکل را حل کرد. وقتی راهحل آن را پیدا کردید، شما داستان خودتان را دارید. این بازی، ساختن داستانها را جذاب و راحت میکند. همچنین به این ترتیب میتوانیم به مسایل واقعی زندگی به شیوهای ایمن و بازیگونه نگاه کنیم. در غالب موارد مشکلاتی در طول بازی به ذهنمان خطور میکنند که با مسائل دنیای واقعیمان ارتباط دارند.
امتحانش کنید! قصههایی بسازید. آنها را موقع خواب، داخل ماشین، در طول پیادهروی در پارک، یا در صف سوپرمارکت تعریف کنید.
پیشنهادهای الهامبخش
میتوانید داستانهایتان را اینطور شروع کنید:
- روزی روزگاری غول پیر و ترسناکی زیر یک پل زندگی میکرد....
- در درون یک جنگل تاریک تاریک...
- این جای زخم رو میبینی... میخوام برات تعریف کنم که از کجا اومده....
- دیدم یک ستاره از آسمون افتاد رفتم که برش دارم...
کت لیتل، قصه گو و نویسندهای از شهر کاردیف است. او نویسنده کتاب «داستانهای فولکلور کشور گلمورگان» برای کودکان است کتابی از داستانهای سنتی که به شیوهای جذاب بازگویی شده است. کت باور دارد که این داستانهای قدیمی هدیههایی از گذشته هستند و به همه ما تعلق دارند. میتوانید در اینجا وبسایت او را مشاهده کنید.
در پیوند با قصه گویی بیشتر بخوانید: