چائو ون شوان، زاده ماه ژانویه ۱۹۵۴ / ۱۳۳۳ ش. رماننویس چینی که آوازه او بهسبب کتابهایی است که برای کودکان نوشته. او معاون رییس انجمن نویسندگان و نیز استاد دانشگاه پکن است.
رمانهای او به انگلیسی، هلندی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی، کُرهای، و صربی ترجمه شدهاست. او در سال ۱۹۷۴ / ۱۳۵۳ ش. وارد بخش زبان و ادبیات چینی دانشگاه پکن شد، و در سال ۱۹۸۳ / ۱۳۶۲ ش. چاپ و انتشار رمان را آغاز کرد. کائو در سال ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ ش.برنده جایزه هانسکریستین اندرسن شد. هیئت داوران دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان، پس از اعلام جایزه گفتند: «چائو ون شوان به زیبایی درباره زندگی پیچیده کودکانی مینویسد که با چالشهای بزرگ روبهرو هستند. او نویسندهای متعهد است که دوران کودکی دشوارش تأثیر فراوانی بر روی نوشتههایش داشته است؛ نوشتههایی که پاسخ سادهای در آنها وجود ندارد.»
چائو ون شوان در ۲۰ اوت ۲۰۱۶ / ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ش. جایزه اوکلند نیوزیلند را دریافت کرد.
کتابهای او عبارت است از:
۱. دیوارهای قدیمی (۱۹۸۵)
۲. بزهایی که علف بهشتی نمیخورند (۱۹۹۱)
۳. آجرهای قرمز و آجرهای سیاه (۱۹۹۷)
۴. خانه چمن (۱۹۹۷)
۵. پرنده (۱۹۹۹)
۶. سقف آجر قرمز (۲۰۰۰)
۷. برنج لاغرمردنی (۲۰۰۵)
۸. برونز و آفتابگردان (۲۰۰۵)
۹. ملاقه کدو (۲۰۰۵)
۱۰. کاشیهای کهربا (۲۰۰۸)
۱۱. فانوس قرمز (۲۰۰۸)
۱۲. دینگدینگ و دنگدنگ (۲۰۱۲)
۱۳. پرنده باحالی به نام واوا (۲۰۱۴)
۱۴. فایربرند (۲۰۱۵)
۱۵. چشمهای اژدها (۲۰۱۶)
رمانها:
۱. گله بدون شاخ (۱۹۸۳)
۲. خانه کوچک مدفون در برف (۱۹۸۸)
۳. غروب تا معبد اجدادی پایین آمده (۱۹۸۸)
داستانهای کوتاه:
۱. تابستان در جاکت پنبهای بادکرده
۲. پر، مترجم انگلیسی: کلوئی گارسیا رابرتز، تصویرگر: راجر ملو
۳. عروسک گل داودی
۴. آخرین پلنگ
۵. ماهی بزرگی که به شرق شنا میکند
۶. خروس دیوانه
۷. قایق پرنده
۸. آشیانه بالدار
۹. تابستان، مترجم: یان دینگ، تصویرگر: یو رونگ
۱۰. دود، مترجم: دانکن پوپارد، تصویرگر: یو رونگ
مقالهها:
۱. کلاغها.
کائو در مجموعه کتاب «دینگدینگ و دنگدنگ» (۲۰۱۲) زندگی دو برادر با سندرم داون را که در یکی از روستاهای چین زندگی میکنند روایت میکند. این مجموعه در سال ۲۰۱۵ / ۱۳۹۴ ش. یکی از کتابهای برجسته IBBY برای کودکان با نیازهای ویژه انتخاب شد.
کائو ونکسوئن نخستین نویسنده چینی برای دریافت جایزه معتبر هانس کریسین اندرسن در سال ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ ش است. او اکنون سردمدار ادبیات کودک چین شناخته میشود. نشست کائو در گردهمایی «یک داستان چینی که جهان را تکان داد» یکی از پررنگترین نمایشهای رونمایی کتاب در چین بود. در این نمایشگاه در گفتوگویی از کائو پرسیده شد که آیا جایز اندرسن و جایزههای متعدد بینالمللی، اثری بر سبک ادبی او گذاشته است یا خیر؟ سبک ادبی که برای نثر غنایی و غمانگیزش درباره چالشهای کودکان در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در روستاهای چین معروف شدهاند. او در پاسخ میگوید: «من یک نویسندهٔ یکدندهام، و این جوایز فقط درک من از ادبیات را مستحکمتر میکند و به من این امکان را میدهد تا آشکارتر به اصولی پایبند باشم که درباره آثار ادبیام در پیش گرفتهام. از اینرو، نه، آنها من یا سبک نوشتنم را در جایگاه یک نویسنده، به نوسان وانمیدارند.»
کائو پروفسور ادبیات کودک و نوجوان در دانشگاه پکینگ چین میگوید: «بیشک پیشزمینهای که در پیشینه ادبی زندگیام داشتهام، مرا از بسیاری از نویسندگان متمایز کرده است؛ نویسندگانی که بهنظر میرسد شیوه رویارویی و مطالعاتشان متفاوت و خاص نبودهاست؛ و این مسئله سبب شده است تا به این شناخت برسم که آن چیزی ادبیات خوانده میشود که به روش خاصی نوشته شود. برای نمونه، عناصر ثابتی در چنین آثار کلاسیک هست، که به باور من، این عناصر برای آثار ادبی بزرگ ساخته میشود و در آثار یک نویسندهٔ ادبی، چنین عناصری باید پیوسته بازتاب داشته باشند.»
بسیاری از منتقدان یادآوری میکنند که موفقیت کائو بهسبب درک عناصر بنیادینی است که ارزشهای جهانی و بشری را دربرمیگیرد. کائو اذعان میکند که دیدگاه او از ادبیات، حتی در قلمروی ادبی چینی، نوعی باور محافظهکارانه یا مربوط به دهههای پیش انگاشته میشود: «بیشتر نویسندگان در آن زمان مشغول آزمایش مفاهیم نوین ادبی و به جریان اصلی تبدیل شدن بودند. با این حال، توجه داشته باشید چیزی که محافظهکارانه است دانش اولیه من از ادبیات است، نه تفکر من.»
مترجم: غزل برهانی