داستانهای مجموعه کتاب 3 جلدی «مگنولیا» با زبان طنز به کودکان نشان میدهد هر تصمیمی پیامدی دارد؛ همچنین هرکس میتواند، اشتباههایش را جبران کند. همین اشتباهها، باعث میشود چیزهایی را از دست بدهی و به جای آن تجربههای تازه به دست آوری. داستانهای مگنولیا با ایدههای پر دردسر و جالبش در «بردن سیرک به کتابخانه؟ هرگز!»، «بردن پیانو به ساحل؟ هرگز!» و «بردن تمساح به مدرسه؟ هرگز!» روایت میشود.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب، با پرسشهایی مانند زیر با کودک گفتوگو کنید.
- به نظرت منظور حرف شخصیت اصلی داستان (خانم معلم، مادر یا کتابدار)، واقعا چیست؟ چه برداشتهایی، به غیر از آنچه در کتاب آمده، میتوان درباره حرفش داشت؟
- تو تا به حال، مانند مگنولیا، از این ایدهها داشتهای؟
- وقتی میخواهی یک ایده جذاب بدهی، به چه چیزهایی دربارهاش فکر میکنی؟
- ایدههای تو، در اجرا چهطور پیش میروند؟
- چرا بعضی کارها آنطور که ما میخواهیم پیش نمیرود؟
- وقتی اشتباهی میکنی یا کارت خراب میشود چه احساسی داری؟
- برای اینکه کار خراب شدهای را درست کنی چه روشی داری؟
- برای جبران کاری که خوب پیش نرفته از چه کسانی کمک میگیری؟
- به دید تو برای اینکه کاری بد پیش نرود چه کارهایی نیاز است که بکنی؟
- وقتی چیزی را از دست میدهی چه احساسی داری؟
- مگنولیا برای رسیدن به هدفش سختیهای بسیاری را تحمل میکند، ولی کارش خوب پیش نمیرود. از نظر تو ایراد کارش کجاست؟
- به نظرت تخیل به چه کاری میآید؟
- میتوانی بگویی اراده و پشتکار به معنا هستند؟
- درباره تجربه کردن چه میدانی؟ چه کارهایی را تابهحال تجربه کردهای؟
- تجربه کردن خوب است یا بد؟ برای هر کدام دلیل بیاور.
2- کتاب بسازید.
هر کتاب کلیدواژههایی، مانند تمساح، طبیعت، ساحل، پیانو، سیرک، کتابخانه دارد. درباره هر کدام پژوهش کنید. از کودک بخواهید برای آنها با ایدههای سرشار از تخیل مانند دیدگاههای مگنولیا، یک کتاب تصویری و تخیلی بسازد.
3- داستان بگویید.
از کودک بخواهید، روند داستان مگنولیا را مرور کند. اگر کودک جای او باشد، چه ایدههایی میدهد؟ کودک، یک موقعیت را در زندگی خود تصور کند، سپس یک داستان به روش مگنولیا، بگوید. تلاش کند داستان خودش را بی هیچ محدودیتی، تخیل کند و اگر دوست دارد، شخصیتهای تخیلی برای آن بسازد. میتواند برای قصهگوییاش، عروسک یا صورتکهای مناسب بسازد.
4- کاردستی درست کنید.
هر کتاب کلیدواژههایی، مانند تمساح، طبیعت، ساحل، پیانو، سیرک، کتابخانه دارد. از کودک بخواهید آنها را با نخ و مقوا، با به کار گیری تخیلش، بسازد. سپس به دلخواه رنگشان کند.
5- نمایش بازی کنید.
این داستان، برای نمایش خلاق مناسب است. میتوانید وقتی کتاب را برای کودک میخوانید از او بخواهید آن را اجرا کند. کودک میتواند به همراه دوستانش نیز این داستان را به صورت نمایش، برای هرکس که دوست دارد اجرا کند. همچنین کودک میتواند به همراه یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانش، روبهروی هم بایستند. یک نفر دیگر، بخشی از داستان را برایشان بخواند؛ در همین حال، کودک تلاش کند آن را اجرا کند و نفر روبهرو از کودک تقلید کند. یکبار هم کودک از دیگری تقلید کنید.
6- شبیهها را بیابید.
یک حرف (واک) در متن داستان انتخاب کنید. سپس از کودک بخواهید این واک را در جاهای دیگر داستان نیز بیابد. (نیاز نیست کودک بداند، آن حرف چیست یا نوشتن بداند، صرفا شباهت شکلی آن هدف است. اگر کودک نوشتن میداند، میتوانید به جای واک، یک واژه برایش انتخاب کنید.)
7- توصیف کنید.
تصاویر کتاب، داستان را کامل میکند. از کودک بخواهید در هر بخش، حسهایی که شخصیتهای داستان در تصویرها دارند را توصیف کند.
8- نقاشی بکشید.
از کودک بخواهید یکی از تصویرهای کتاب را انتخاب کند و آن را با هر وسیلهای که دوست دارد، نقاشی کند، هر چیزی را که دلخواهش است، به تصویرها اضافه کند. شاید دلش بخواهد با جزئیات یک تصویر، یک نقاشی کاملا تازه بکشد.